پانا گزارش می دهد؛

وفاق ملی؛ راهی دشوار اما ضروری برای ترمیم شکاف دولت و ملت

کرج (پانا) - در زمانی که جامعه ایران با چالش‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی دست‌وپنجه نرم می‌کند، وفاق ملی به‌عنوان کلیدی‌ترین راهکار دولت جدید برای بازسازی اعتماد و همبستگی مطرح شده است. اما این مسیر پیچیده و طولانی است؛ از بی‌اعتمادی‌های تاریخی گرفته تا ضرورت مشارکت واقعی مردم و نقش پررنگ فرهنگ در ایجاد همدلی، وفاق ملی بیش از یک شعار، نیازمند عمل و صداقت است.

کد مطلب: ۱۵۷۱۷۱۰
لینک کوتاه کپی شد
وفاق ملی؛ راهی دشوار اما ضروری برای ترمیم شکاف دولت و ملت

به گزارش پانا ؛در روزگاری که ایران با تحولات و چالش‌های گسترده‌ای در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روبه‌رو است، واژه‌ای همچون وفاق ملی بیش از پیش اهمیت یافته و به محور اصلی گفتمان دولت جدید تبدیل شده است. وفاق ملی، مفهومی چندوجهی است که نه تنها به تشکیل دولتی فراگیر و همه‌شمول اشاره دارد، بلکه در لایه‌های عمیق‌تر جامعه، بازتاب‌دهنده تلاش برای همبستگی واقعی، اعتمادسازی و انسجام اجتماعی میان اقشار و گروه‌های گوناگون است.

رئیس‌جمهور و مسئولان، در نخستین روزهای آغازین فعالیت دولت، با تأکید بر ضرورت شکل‌گیری «دولت وفاق ملی»، بار دیگر مسیر سیاستگذاری را به سوی گشودن فضای گفت‌وگو، هم‌افزایی نهادها و بازسازی سرمایه اجتماعی هدایت کردند. این رویکرد نه تنها پاسخی به نیاز امروز جامعه است، بلکه دعوتی برای عبور از شکاف‌های تاریخی میان دولت و ملت و پرکردن خلأ اعتماد میان آنها است.

همبستگی و وفاق، اما صرفاً به یکپارچگی ظاهری یا هماهنگی دستگاه‌های دولتی محدود نمی‌شود. همان‌گونه که ابراهیم شریفی،مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز بر آن تأکید دارد .وفاق ملی نیازمند هم‌افزایی و مشارکت فعال مردم و دستگاه‌ها، بهره‌گیری از ظرفیت‌های فرهنگی، و اعتمادسازی پایدار است.

همچنین از نگاه قربانعلی سبکتکین، جامعه‌شناس و پژوهشگر، وفاق ملی در سطح اجتماعی یعنی گروه‌های متنوع و با تفاوت‌های فرهنگی و منطقه‌ای، بتوانند با حفظ هویت‌های خود، هدف و هویت مشترک ملی را بپذیرند و در فضایی آزاد و دموکراتیک اختلافات خود را مدیریت کنند.

با وجود اهمیت بسیار این مفهوم، چالش‌های فراوانی بر سر راه تحقق آن وجود دارد؛ از شکاف تاریخی میان دولت و ملت و بحران بی‌اعتمادی گرفته تا مشکلات ساختاری نهادهای اقتصادی و فرهنگی که مانع از عملکرد مطلوب و پاسخگویی به نیازهای جامعه می‌شوند. راهکارهایی چون شفافیت، مسئولیت‌پذیری، مشارکت مردمی واقعی و پرهیز از یکپارچگی تحمیلی،در کانون توصیه‌های کارشناسان قرار دارد تا وفاق ملی به یک مفهوم صرفاً سیاسی تبدیل نشود، بلکه به فرصتی واقعی برای بازسازی جامعه و سیاست بدل گردد.

این گزارش در پی بررسی ابعاد مختلف وفاق ملی در دوره جدید ریاست‌جمهوری است؛ از دغدغه‌ها و چالش‌ها گرفته تا راهکارهای عملی نهادها و کارشناسان، و نقشی که فرهنگ و مشارکت اجتماعی در این مسیر کلیدی ایفا می‌کنند.

عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی و استاد جامعه شناسی سیاسی در گفت وگو با پانا:

قربانعلی سبکتکین،در ابتدای سخنان خود به تفاوت ۲مفهوم «وفاق ملی» و «انسجام اجتماعی» اشاره کرد و گفت:«در ادبیات سیاسی، وفاق ملی به معنای تشکیل دولتی است که بتواند با استفاده از ظرفیت احزاب و گروه‌های اجتماعی گوناگون، همه اقشار جامعه را نمایندگی کند. اما در علوم اجتماعی، وفاق ملی بیشتر ناظر بر انسجام اجتماعی است؛ یعنی گروه‌های مختلف با هویت‌ها، نگرش‌ها و منافع متفاوت، بتوانند در کنار یکدیگر و در چارچوب اهدافی مشترک، زندگی مسالمت‌آمیز و سازنده‌ای داشته باشند. به گفته او، تفاوت‌های فرهنگی و منطقه‌ای تا زمانی که به شکاف‌های عمیق و بدون مدیریت منجر نشوند، لزوماً تهدیدی برای جامعه نیستند.»

در ادامه، سبکتکین به چالش‌های اجتماعی و تأثیر آنها بر انسجام ملی پرداخت و تأکید کرد:«اختلاف نظرها و تضادهای فکری، ذات جامعه پویا هستند و لزوماً به معنای شکاف اجتماعی نیستند. اگر فضایی فراهم باشد که افراد بتوانند آزادانه دیدگاه‌ها، اعتراضات و انتقادات خود را بیان کنند، این تفاوت‌ها می‌توانند منشأ رشد و پویایی باشند. اما زمانی که نهادهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نتوانند وظایف خود را در تأمین نیازهای اساسی جامعه ایفا کنند، وضعیت به «بیکارکردی‌نهادی»‌ می‌رسد که پیامد آن بی‌تفاوتی عمومی است. این بی‌تفاوتی در نهایت ممکن است به «بحران انفعالی» منجر شود؛ بحرانی که در آن، جامعه به‌جای مشارکت فعال، واکنش‌های منفعلانه از خود نشان می‌دهد.»

وی سپس به ریشه‌های تاریخی شکاف دولت-ملت در ایران پرداخت و گفت:«در ایران، شکاف میان دولت و ملت سابقه‌ای طولانی دارد که بیشتر از عدم اعتماد متقابل نشأت می‌گیرد. مردم نسبت به نیت‌ها و عملکرد دولت بدبین هستند و دولت نیز عمدتاً به‌جای ایفای نقش خدمت‌گذار، در پی حفظ قدرت خود است. این وضعیت، حتی با وجود  مفهومی به‌نام «هویت ملی» که می‌تواند انسجام اجتماعی را تقویت کند، باعث شکل‌گیری بحران هویت، به‌ویژه در میان جوانان شده است.»

وی افزود:«برای عبور از این وضعیت، دولت باید به نظرات مردم توجه کند و به‌جای حاکمیت یک‌جانبه، مردم‌سالاری واقعی را اجرا کند. مردم باید بتوانند دولتی را که به آن رضایت دارند، آزادانه انتخاب کنند و در صورت نارضایتی، امکان تغییر آن را داشته باشند. اگر دولت نماینده اراده مردم باشد و در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت مردم را لحاظ کند، وفاق ملی تقویت می‌شود و اختلافات اجتماعی کاهش می‌یابد.»

سبکتکین در بخشی دیگر از سخنانش نسبت به خطر «یکپارچگی تحمیلی» هشدار داد و بیان کرد:«گاهی دولت‌ها گمان می‌کنند برای تحقق همبستگی باید همه مردم را شبیه به یکدیگر کنند؛ یعنی یکسان‌سازی اعتقادات، سبک زندگی و رفتار اجتماعی. این تصور اشتباه است و ما را به‌سمت ساختارهای تمامیت‌خواه و توتالیتر سوق می‌دهد. در چنین نظام‌هایی، نه‌تنها اطاعت، بلکه اعتقاد اجباری مطالبه می‌شود که برای جامعه مضر است. باید بین همبستگی اجتماعی اصیل که از درون جامعه برمی‌خیزد و وحدت تحمیلی که از بالا اعمال می‌شود، تمایز قائل شد.»

وی همچنین درباره فرهنگ سیاسی جامعه ایران گفت:«فرهنگ سیاسی یک جامعه بازتاب رفتار تاریخی مردم و دولت‌ها است. اگر جامعه‌ای راستگو، مسئولیت‌پذیر و پاسخ‌گو باشد، دولت‌هایش نیز چنین ویژگی‌هایی خواهند داشت. در کشورهایی مانند ژاپن، اگر مسئولی مرتکب خطا شود، با پذیرش مسئولیت، عذرخواهی کرده و حتی استعفا می‌دهد. اما در برخی جوامع، فساد و اشتباه بدون پاسخ‌گویی ادامه می‌یابد و این امر به تکرار رفتارهای نادرست در ساختار حکومتی منجر می‌شود.»

در پایان، سبکتکین بر ضرورت شفافیت و مسئولیت‌پذیری در ساختار حاکمیت تأکید و اظهارکرد:«وفاق ملی در شرایطی تحقق می‌یابد که دولت شفاف، صادق و مسئولیت‌پذیر باشد و مردم احساس کنند در جامعه عدالت، انصاف و برابری حاکم است. این موضوع به‌ویژه برای نسل جوان اهمیت دارد؛ نسلی که پرانگیزه، حساس و فعال است. اگر این نسل احساس ناامیدی کند، آینده کشور در معرض خطر قرار می‌گیرد. حاکمیت باید با مردم صادق باشد، تبعیض را از بین ببرد و مسئولیت اجتماعی را در میان همه اقشار جامعه تقویت کند.»

اگر تحلیل‌های دقربانعلی سبکتکین نمایی از چشم‌انداز کلان، چالش‌های نظری و تاریخی، و نیاز به بازتعریف رابطه دولت و ملت را به تصویر کشید، حالا وقت آن است که از این سطح تحلیلی عبور کنیم و به میدان اجرا و تجربه‌های ملموس محلی وارد شویم؛ جایی که تحقق وفاق ملی نه در قالب نظریه، بلکه در بطن جامعه و با حضور نهادها و مردم شکل می‌گیرد. استان البرز به‌عنوان یکی از استان‌های مهاجرپذیر، چندفرهنگی و پرتحرک کشور، نمونه‌ای واقعی از زیست اجتماعی پیچیده‌ای‌ است که نیازمند انسجام، هم‌افزایی و همبستگی عمیق میان گروه‌های مختلف است. در چنین شرایطی، نقش نهادهای فرهنگی بیش از پیش پررنگ می‌شود؛ چرا که پیوند دل‌ها، رفع بی‌اعتمادی و تقویت مشارکت عمومی، پیش‌نیاز هر حرکت ملی به‌سوی همدلی و ثبات است.

در همین چارچوب، گفت‌وگوی ما با ابراهیم شریفی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز، نگاهی است به تلاش‌های صورت‌گرفته در سطح استان برای نهادینه‌سازی وفاق، آن هم از مسیر فرهنگ، هنر، و ارتباط مستقیم با مردم. او از چالش‌هایی چون محدودیت منابع، نبود اعتماد، و نگاه جزیره‌ای نهادها سخن می‌گوید، اما در کنار آن، به ظرفیت‌های بی‌بدیل فرهنگ ایرانی-اسلامی برای همدلی و اعتمادسازی نیز اشاره دارد؛ ظرفیتی که اگر با اراده و برنامه‌ریزی همراه شود، می‌تواند مسیر رسیدن به یک جامعه منسجم، پرامید و مشارکت‌محور را هموار کند..

مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز در گفت و گو با پانا:

ابراهیم شریفی، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز، به تبیین راهکارهای تقویت وفاق ملی در سطح استان پرداخت و بر اهمیت همبستگی میان دستگاه‌ها و نهادهای مختلف تأکید کرد. وی در این گفت‌وگو اظهار داشت: «برای انجام کارهای بزرگ فرهنگی در استان، به ویژه با توجه به محدودیت‌های مالی و زیرساخت‌های فرهنگی، تنها راه پیشرفت و دستیابی به اهداف بزرگ، همبستگی و هم‌افزایی میان دستگاه‌های فرهنگی و غیر فرهنگی است.»

شریفی با اشاره به اهمیت فرهنگ و هنر در جامعه گفت: «در کشور ما که دارای تمدن چند هزار ساله و مکتب اهل بیت است، فرهنگ و هنر نقش مهمی در جلب حمایت و مشارکت مردم دارند. تاریخ ادبیات ما از فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا گرفته تا دیگر بزرگان، نشان دهنده اهمیت این مقوله در تقویت همبستگی ملی است. ابزارهایی مانند جشنواره‌ها، نمایش‌ها و دیگر فعالیت‌های فرهنگی می‌توانند در ترویج مفاهیم وفاق ملی و همبستگی میان مردم و مسئولان مؤثر باشند.»

وی در ادامه به سوالی درباره سیاست‌های خاص برای افزایش انسجام اجتماعی در استان البرز پاسخ داد و عنوان کرد: «یکی از اهداف اصلی ما در برگزاری فعالیت‌های فرهنگی، هنری، رسانه‌ای و قرآنی این است که هر فعالیتی باید پیوست فرهنگی داشته باشد. برای مثال، در جشنواره‌ها و مسابقات مختلف باید مشخص کنیم که هدف ما ترویج وفاق و همبستگی است و این اهداف باید در برنامه‌های فرهنگی‌مان دیده شوند.»

مدیرکل ارشاد استان البرز در خصوص چالش‌های پیش‌رو در تقویت وفاق ملی نیز بیان کرد: «یکی از چالش‌های عمده کمبود اعتبار است که در بسیاری از پروژه‌ها مشاهده می‌شود. اما بزرگترین چالش، عدم اعتماد است. اگر بتوانیم اعتماد مردم، به ویژه جوانان را جلب کنیم، بسیاری از مشکلات در مسیر وفاق برطرف خواهد شد.»

شریفی همچنین به چالش‌های فرهنگی اشاره کرد و افزود:«باید به ظرفیت‌های داخلی خود ایمان داشته باشیم و یاد بگیریم که سلیقه‌های مختلف در کنار یکدیگر می‌توانند هم‌افزایی داشته باشند. اختلاف سلیقه نباید منجر به دشمنی شود. دشمن اصلی ما در خارج از مرزها است که با استفاده از ابزارهای فرهنگی در تلاش است تا به کشور آسیب بزند.»

وی در ادامه به اهمیت مشارکت مردم در فعالیت‌های فرهنگی اشاره و اظهار کرد: «یکی از راهکارهای مؤثر برای تقویت وفاق ملی واگذاری امور به مردم است.مردم باید خودشان در برنامه‌ها و فعالیت‌ها مشارکت داشته باشند و این فعالیت‌ها باید به وضوح در معرض دید مردم قرار گیرد. مردم باید از نزدیک شاهد این برنامه‌ها باشند تا تأثیر آن را ببینند و به آن اعتماد کنند.»

شریفی به نقش نهادهای دولتی در تقویت روحیه همبستگی اشاره کرد و افزود: «نهادهای دولتی باید برنامه‌های خود را بر اساس نیازهای مردم و با هدف تقویت همبستگی و همکاری میان مردم و مسئولان تنظیم کنند. اگر نهادهای دولتی از منیت‌های خود رها شوند و به مردم خدمت کنند، نقش آنها در تقویت وفاق ملی بسیار مؤثر خواهد بود.»

وی در پایان خاطرنشان کرد: «اگر در کنار هم کار کنیم و باور داشته باشیم که می‌توانیم کارهای بزرگ انجام دهیم، وفاق ملی در سطح استان و کشور تقویت خواهد شد و در این مسیر، اعتمادسازی میان مردم و مسئولان یکی از ارکان اصلی است.»

در پایان،وفاق ملی، نه نسخه‌ای فوری و نه شعاری گذراست؛ بلکه مسیری پیچیده و تدریجی‌ است که از دل گفت‌وگو، احترام به تفاوت‌ها، اعتمادسازی متقابل و مشارکت واقعی مردم می‌گذرد. همان‌گونه که در سخنان هر دو مصاحبه‌شونده پیدا است، نقطه‌ تلاقی نظریه و عمل، جایی است که سیاست‌ورزان و مدیران اجرایی باید با آگاهی از ریشه‌های اجتماعی بی‌اعتمادی و شکاف‌ها، با ابزار فرهنگ، صراحت، و برنامه‌ریزی هوشمندانه، برای ترمیم بافت آسیب‌دیده‌ی رابطه‌ی دولت و ملت گام بردارند.

نسل جوان، روشنفکران، نهادهای مدنی و دستگاه‌های فرهنگی، همه در این میدان نقش دارند؛ اما تا زمانی که گفتار صادقانه به رفتار مسئولانه تبدیل نشود، وفاق در حد یک واژه باقی می‌ماند. اکنون زمان آن رسیده که از گفتن عبور کنیم و به شنیدن، فهمیدن و عمل کردن برسیم؛ چرا که آینده این سرزمین، نیازمند صدایی واحد با نغمه‌هایی گوناگون است.

خبرنگار : دانش‌آموز: پانیذ مرتضایی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار