آیلار فیضی*

غزه ، سرزمین نخل‌های به خون نشسته و شاخه‌های بر شاخه شکسته

ای کاش دوباره عشق آغاز شود تا باردگر غزه سرافرازشود، صدهاغزل نگفته دارد اگر یک روز دهان سنگ‌ها باز شود.

کد مطلب: ۱۴۱۳۹۱۹
لینک کوتاه کپی شد
غزه ، سرزمین نخل‌های به خون نشسته و شاخه‌های بر شاخه شکسته

می نویسم از غزه، شهری در میان دود و آتش، شهر سوخته آرزوهای کودکی که کوچه باغ آرزوهایش جز شعله های خزان ستم هیچ رویایی ندارد.

غزه آن جا که طنین الله اکبر از مناره های بلند آزادی برمی خیزد و در گستره لاجوردی آسمان تکبیرهای یکتاپرستی را فراتر از قیل و قال مرگبار خمپاره و موشک فریاد می‌زند. غزه همان جا که جغرافیایی سبز و کوچک دارد، اما بزرگتر از حجم تاریخ و سرخ تر از گل‌واژه های سرخ شهادت است که قرن های بسیار بر دامان تاریخش مردان بزرگ پرورانده و اینک چشم انتظار آبی آسمانی است که سال ها پشت پرده غلیظ دود و آتش غریب مانده است.

غزه همان شهری که بیوه زنانی در نخستین شیب دره آوارگی در میان خاک و خون، کودک یتیم خود را می خوابانند و خود پابه پای مهتاب بیدار می مانند. غزه سرزمین تین و الزیتون، ای سرزمین نخل های به خون نشسته و غنچه های بر شاخه شکسته، سرخی جاودان آزادگی مردان سرفرازت را با جوهر خون بر کتیبه تاریخ بنویس و بر پیکر نخل های سوخته ات به یادگار بگذار که عرصه سخن تنگ است و فرصت کم.

غزه ای جغرافیای کوچک شهادت باور کن که برادران و خواهران مسلمان تو در ایران و گوشه گوشه جهان هرگز از یاد نخواهند برد بیداد کودکان گرسنه را که تمام لحظات خوشبختی شان به جویدن تکه نانی خلاصه می شود و همه آرزو های سبزشان به قاصدکی که با نسیم می آید.

می خواهم بگویم قلب های ما در آرزوی پیروزی شما تپنده است و می دانیم و باور داریم که یاری حق در راه است.

*دانش آموز خبرنگار

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار