روابط عمومی؛ صدای بیصداها، روایتگر حقیقتها
همدان (پانا) - در هیاهوی جهان امروز، جایی میان تپشهای پرتکرار خبرها، میان دادهها و روایتها، صدایی هست که نهتنها صدای سازمانها است بلکه گوش شنوا و چشم بینای مردم نیز بهشمار میرود. این صدا، همان صدای «روابط عمومی» است؛ نهادی زنده، پویا و هوشمند که در بطن تحولات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، نقش بیبدیلی ایفا میکند.

۲۷ اردیبهشتماه در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز «ارتباطات و روابط عمومی» شناخته میشود؛ روزی که نه تنها یادآور تولد یک حرفه، بلکه روز ادای احترام به مردان و زنانی است که با قلم، دوربین، صدا، تحلیل، گفتوگو، برنامهریزی و ارتباطسازی، چرخهای شفافیت، صداقت و ارتباط مؤثر را در سازمانها به حرکت درمیآورند.
تاریخچه روابط عمومی در ایران، به دهه ۳۰ شمسی بازمیگردد؛ زمانیکه نخستین جرقههای ضرورت اطلاعرسانی هدفمند و مردمی شدن ارتباطات سازمانی، در وزارتخانهها و نهادهای دولتی زده شد. اما گذر سالها، روابط عمومی را از یک نهاد تشریفاتی به جایگاهی راهبردی رساند؛ جایگاهی که امروز بدون آن، هیچ تصمیم کلان، هیچ سیاست فرهنگی و هیچ تعامل مردمی به سرانجام نمیرسد.
در جهانی که هر روز با حجم انبوهی از اطلاعات مواجه است، روابط عمومی نهتنها نقش «رسانه سازمان» را ایفا میکند، بلکه به «استراتژیست ارتباطی»، «تحلیلگر اجتماعی» و «مهندس افکار عمومی» نیز بدل شده است. از طراحی پیامهای اثربخش تا مدیریت بحران، از مدیریت تصویر سازمان در فضای مجازی تا ایجاد پلهای اعتماد با افکار عمومی، روابط عمومیها مسئولیتهایی چندوجهی، حساس و حیاتی دارند.
کارشناس روابط عمومی، گاه در پشت صحنه تمام رویدادهای رسمی و غیررسمی ایستاده است. او کسی است که خبر نمیسازد، بلکه آن را میپرورد. در مراسمها، او آخرین کسیست که دیده میشود، اما اولین کسیست که همهچیز را دیده و پیشبینی کرده. او شاید پشت تلفن باشد، در اتاق مانیتورینگ، یا مشغول تدوین یک گزارش تحلیلی. اما همیشه «آگاه» است، «آماده» است، و «اثرگذار».
روابط عمومی، راوی خاموشِ حقیقتهای روشن است. او برای بهتر دیده شدن دیگران تلاش میکند، اما خودش کمتر دیده میشود. او دروغ نمیگوید، بلکه حقیقت را زیبا بیان میکند. نهتنها با رسانهها در تعامل است، بلکه با قلب مردم نیز پیوند دارد. او میداند «چه بگوید»، «چگونه بگوید»، و «کی بگوید»؛ و این هنر ساده نیست.
شاید روابط عمومی در ظاهر حرفهای ساده و وابسته به چند تکنیک ارتباطی به نظر برسد؛ اما در باطن، ترکیبیست از علم روانشناسی، جامعهشناسی، رسانه، مدیریت، تحلیل داده و هنر گفتوگو. یک مسئول روابط عمومی باید مخاطبشناس باشد، بحرانفهم باشد، فناوریمحور باشد، و از همه مهمتر: «اخلاقمدار».
با ظهور پلتفرمهای دیجیتال و فضای مجازی، مأموریت روابط عمومیها دگرگون شده است. حالا دیگر صرفاً نوشتن چند خبر و تهیه چند تصویر کافی نیست. آنها باید شنوندهی نبض جامعه در شبکههای اجتماعی، پاسخدهنده به کاربران آنلاین، تحلیلگر دادههای رفتاری و کنشگر در میدان ارتباطات نوین باشند. روابط عمومی امروز، بدون درک عمیق از «بیگ دیتا»، «هوش مصنوعی»، «برندسازی شخصی» و «افکار عمومی دیجیتال»، از قافله عقب میماند.
در جهان امروز، هیچ سرمایهای ارزشمندتر از «اعتماد عمومی» نیست؛ و این اعتماد، بدون روابط عمومی کارآمد، ساخته نمیشود. وقتی روابط عمومی در مسیر شفافیت، مسئولیتپذیری، پاسخگویی و تعامل سازنده گام بردارد، سازمان به یک برند معتبر و محبوب بدل میشود.
در برابر هر بحرانی، این روابط عمومی است که باید پیشقدم باشد؛ بیانیه بدهد، فضا را آرام کند، شفافسازی کند، و احساس امنیت روانی را در مخاطب زنده نگه دارد. روابط عمومی حرفهای، فقط ابزار تبلیغ نیست، بلکه یک بازوی مدیریت اجتماعی است. او باید پیشبینی کند، نه فقط واکنش نشان دهد.
در کنار تمام تجلیلها، باید از مشکلات و چالشهای این حوزه نیز گفت. روابط عمومی هنوز در بسیاری از سازمانها، به عنوان یک بخش فرعی و اجرایی دیده میشود، نه یک مرکز تصمیمساز. بسیاری از نیروهای روابط عمومی از فقدان امکانات، نبود نگاه حرفهای مدیران، و فشارهای دوگانه سازمان و جامعه، رنج میبرند. گاهی مجبور به سکوتاند، گاهی مجبور به گفتن چیزی که خود باور ندارند. و این بزرگترین تناقض شغلیست.
روز روابط عمومی، فرصتیست برای بازنگری در این نگاهها؛ فرصتی برای آنکه «روابط عمومی» نه بهعنوان یک ویترین، که به عنوان یک نهاد استراتژیک، صاحب کرسی در تصمیمسازیها شود.
روابط عمومی، هنرِ «انسان بودن» در دنیای «اطلاعات» است. هنری که همدل میسازد، آگاهی میبخشد، بحران را مدیریت میکند، اعتماد میسازد و در نهایت، جامعهای آگاهتر و سالمتر بنا مینهد.
بیایید در این روز، با افتخار بگوییم:
به احترام هر صدایی که شنیده شد، هر پیام درستی که منتشر شد، و هر ارتباطی که انسانی ماند؛ روز روابط عمومی گرامی باد.
ارسال دیدگاه