معلم ادبیات دبیرستان نمونه دولتی فرهنگ شهید اختری منطقه ۱۰:
فردوسی، نگهبان زبان و جانِ ایرانی
تهران (پانا) - همزمان با روز پاسداشت زبان فارسی، زخرفخانی سمسکنده، دکترای ادبیات فارسی و معلم ادبیات دبیرستان نمونه دولتی فرهنگ شهید اختری منطقه ۱۰، فردوسی را احیاگر زبان و هویت ایرانی دانست و شاهنامه را مرهمی بر جان زخمخوردهی ایرانیان توصیف کرد.

زخرفخانی سمسکنده معلم ادبیات دبیرستان نمونه دولتی فرهنگ شهید اختری منطقه ۱۰ در تبیین بستر تاریخی سرایش شاهنامه در گفتوگو با پانا بیان کرد: «فردوسی در دورانی به سرودن این اثر سترگ پرداخت که بیش از سه قرن از یورش اعراب به ایران میگذشت و ملت ایران، زخمهای پیاپی سیاسی و اجتماعی را تجربه کرده بود. در آن روزگار، زبان رسمی و اداری عربی بود و حکمرانان ایرانیِ نیمهمستقل، که در سایهی خلفای عباسی به بقای خود ادامه میدادند، بیش از هر چیز دغدغهی حفظ قدرت داشتند، نه زبان و هویت ملی.»
وی افزود: «در چنین فضایی، عربیدانی ارزش و فضل شمرده میشد و بسیاری از اندیشمندان ایرانی، آثار خود را به زبان عربی مینگاشتند. در این میان، حرکت فردوسی در سرایش شاهنامه به زبان فارسی، اقدامی برخلاف جریان رسمی و جسورانه تلقی میشد.»
زخرف خانی با تأکید بر ژرفنگری فردوسی خاطرنشان کرد: «شاعر توس با بینشی ژرف دریافت که احیای زبان و هویت ایرانی، مؤثرتر از هر شورش و قیامی است. وی با انتخاب هوشمندانهی موضوعی محبوب در زمان خود، یعنی تاریخ ایران باستان، کوشید ریشههای فراموششدهی ایرانزمین را به نظم درآورد و هویت ملی را بازسازی کند.»
دکترای ادبیات فارسی ادامه داد: «شاهنامه تنها تجلیل از پهلوانی نیست، بلکه ستایشی است از خرد. فردوسی، خرد را بنیاد شکوه ایران و شرط شایستگی پادشاهی میداند. این تأکید آنچنان پررنگ است که آغاز شاهنامه با ستایش خرد گره خورده؛ پیامی که میرساند راه نجات ایران، نه در زور بازو، که در تدبیر و خردورزی است.»
خانی با اشاره به نقش زبان در هویت ملی بیان کرد: «بیتوجهی به زبان، همواره یکی از عوامل زوال حکومتهای بومی بوده است. همچنین، نداشتن زبان مشترک با مردم، مانعی برای ماندگاری حکومتهای بیگانه به شمار میرود. زبان، ستون فقرات فرهنگ و حلقهی پیوند اعضای جامعه است؛ و فردوسی این حقیقت را قرنها پیش، عمیقاً درک کرده بود.»
وی افزود: «برای زنده نگهداشتن ایران، باید زبان فارسی را زنده نگه داشت. فهم عظمت شاهنامه و گنجاندن هرچه بیشتر آن در نظام آموزشی، راهی برای تقویت این زبان و هویت ملی است؛ چرا که این اثر، تکیهگاهی است برای بازشناسی شکوه ایرانبودن.»
زخرفخانی یادآور شد: «تنها آنان میتوانند فردوسی را به جهان بشناسانند که خود با شاهنامه انس گرفته باشند. راه درک یک اثر بزرگ، در تکرار خوانش و تأمل در معناست. شاهنامه، صرفاً کتابی ادبی نیست؛ آیینهای است برای اندیشیدن در مسیر هویت.»
وی در پایان اظهار داشت: «با وجود محدودیت کتابهای درسی و زمان اندک تدریس، آموزگاران میتوانند با نقل داستانهایی از شاهنامه متناسب با فضای کلاس و خوانش ابیات برگزیده، دانشآموزان را با این گنجینهی هویتی پیوند دهند؛ چرا که نسل آینده، نگهبان فرهنگ و زبان این سرزمین است، و آغاز این نگهبانی از کلاسهای درس خواهد بود.»
ارسال دیدگاه