در گفتوگو با پانا:
نمایش «در نقش سقراط» به زودی روی صحنه میرود
تهران (پانا) - یک کارگردان تئاتر از اجرای نزدیک نمایش «در نقش سقراط» خبر داد؛ نمایشی اقتباسی از متنی از وودی آلن که با نگاهی طنزآمیز و در عین حال عمیق، مفاهیم فلسفی و انسانی را واکاوی میکند.

مرتضی محمدیان، بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی هنری پانا با اشاره بر نزدیک بودن اجرای نمایش «در نقش سقراط»، بیان کرد: «آنچه مرا به سمت اجرای این نمایش سوق داد، نه صرفاً علاقه شخصی به شخصیت سقراط، بلکه کشش خاصی بود که خود نمایشنامه در من ایجاد کرد. متن «در نقش سقراط» نوشته وودی آلن بهدست من رسید و همین که خالق آن وودی آلن بود، برایم جذابیتی دوچندان داشت. با خواندن نمایشنامه دریافتم که چگونه میتوان از دل یک روایت طنزآمیز، به مسائل عمیق و بنیادین انسانی پرداخت؛ و همین، انگیزه اصلی من برای ساخت این اثر شد.»
وی افزود: «در این نمایشنامه، مفاهیم و مکاتب فلسفی متعددی از دوران سقراط تا زمانه معاصر مورد واکاوی قرار میگیرند. دیدگاههای اندیشمندانی همچون افلاطون، سقراط و دکارت در بستری نمایشی مطرح میشود و از این جهت میتوان گفت که متن، ماهیتی تاریخی و فلسفی دارد. ما نیز در اجرای خود سعی کردیم بر این بستر تاریخی تکیه کنیم و بهویژه دادگاه سقراط را، که یکی از مهمترین لحظات تاریخ اندیشه است، به تصویر بکشیم.»
این هنرمند تئاتر و سینما خاطرنشان کرد: «نمایشنامه از دل یک رؤیا شکل گرفته است؛ رؤیایی که در آن شخصیت وودی آلن خود را در جایگاه سقراط میبیند و مراسم شوکراننوشی برای او رقم میخورد. از همین نقطهنظر، فرایند انتخاب بازیگران برای ما اهمیت یافت؛ بازیگری که بتواند بهخوبی از عهده ایفای چنین نقشی پیچیده برآید. برای شخصیتهای مکمل نیز، خصوصاً نقش آگاتن، تصمیم گرفتیم آن را به بازیگری زن بسپاریم تا وجه شاعرانهی شخصیت او با لطافت زنانه همراه شود و در نقطه مقابل شخصیت سختگیرتر و خشکتری قرار گیرد که تقابل دراماتیک مورد نظرمان را شکل دهد.»
محمدیان گفت: «یکی از چالشهای اساسی ما در این پروژه، به تصویر کشیدن دو لایهی شخصیت اصلی بود؛ از یکسو سقراطِ تاریخی با آن قدرت، صلابت و باورهای خللناپذیر، و از سوی دیگر، وودی آلنِ معاصر که در رؤیای خود میکوشد نقش سقراط را بازی کند. تلاش ما بر این بود که تضاد میان این دو وجه را بهخوبی در صحنه بازتاب دهیم؛ بهویژه در صحنههایی که شخصیت وودی آلن درمییابد که نمیتواند همانند سقراط بهخاطر باورهایش جان دهد، و این ناتوانی، پرسشی بنیادین در دل نمایش ایجاد میکند.»
وی افزود: «در طراحی صحنه، لباس و فضای اجرایی نیز کوشیدیم این دوگانگی و تضاد را بازتاب دهیم. از تلفیق تئاتر کلاسیک و عناصر مدرن بهره بردیم تا خوابی که از ذهن یک انسان امروزی برخاسته و در بستر تاریخ روایت میشود، همزمان جلوهای از هر دو جهان را در خود داشته باشد. طراحی لباسها عمدتاً کلاسیک بود، اما صحنه و فضاسازی، مدرن طراحی شد تا بهتناوب، در جریان روایت، میان دو سبک جابهجا شویم و حس رؤیاگون متن حفظ شود.»
این هنرمند تئاتر و سینما خاطرنشان کرد: «از زبان بدن و بیان بازیگر اصلی بهرهی فراوان بردیم تا پیچیدگیهای شخصیتی سقراط و همچنین حالتهای درونی وودی آلن در قالب اجرا متجلی شود. بازیگر باید بتواند هم ادای سقراط را دربیاورد و هم خصلتهای طنزآمیز وودیآلنی را منتقل کند. طنزی که در این اثر حضور دارد، از نوع خاصی است که ریشه در نگرش فلسفی دارد، نه صرفاً موقعیتهای کمیک.»
محمدیان گفت: «آنچه در نهایت مرا به این متن جذب کرد، پرسشی بود که در دل اثر نهفته است: آیا انسان معاصر همچنان قادر است به خاطر ارزشهایش از جان بگذرد؟ سقراط در راه باورهایش شوکران نوشید، اما وودی آلنِ خوابدیده، در لحظهی تصمیم، عقبنشینی میکند. این مسئله، نقدی صریح بر وضعیت انسان مدرن است که در چنبره مصرفگرایی، از اصول خود فاصله گرفته است. نمایش، تماشاگر امروز را مستقیماً خطاب قرار میدهد و او را به مواجهه با این پرسش وامیدارد: «اگر جای سقراط بودیم، آیا میتوانستیم جام شوکران را بنوشیم؟»
وی در پایان تأکید کرد: «نمایش بیتردید در بطن خود حاوی نقدی اجتماعی و حتی سیاسی است؛ هم از دل زندگی و تفکر سقراط، و هم با نگاهی امروزی به وضعیت انسان معاصر. وودی آلنی که در خواب خود جای سقراط را میگیرد، نماد انسانی است که با وجود دانایی، توان فداکاری ندارد. این پیام، نقطهی مرکزی نمایش ماست؛ دعوتی برای بازاندیشی در ارزشها، باورها و توان ایستادگی بر سر آنها.»
ارسال دیدگاه