یک معلم بازنشسته در گفت و گو با پانا:

ارتباط صمیمی با دانش آموزان انگیزه کاری من بود

کلاس به عنوان جامعه ای کوچک و فرعی از افراد مختلفی تشکیل شده است و روابط معلم و دانش آموزان باید طوری باشد که نیازهای تعلق و وابستگی، دوست داشتن و دوست داشته شدن، به رسمیت شناخته شدن، ارزش داشتن، احترام و شکوفا شدن استعدادها تأمین شود.

کد مطلب: ۸۰۰۵۰۷
لینک کوتاه کپی شد
ارتباط صمیمی با دانش آموزان انگیزه کاری من بود

به گزارش خبرنگار پانا آذربایجان غربی، کلاس به عنوان جامعه ای کوچک و فرعی از افراد مختلفی تشکیل شده است و روابط معلم و دانش آموزان باید طوری باشد که نیازهای تعلق و وابستگی، دوست داشتن و دوست داشته شدن، به رسمیت شناخته شدن، ارزش داشتن، احترام و شکوفا شدن استعدادها تأمین شود. شناخت جو عاطفی کلاس می تواند بازخورد با ارزشی برای معلمان فراهم کند، چرا که این عامل در ترک تحصیل، غیبت از کلاس، اندوه و افسردگی دانش آموزان، عدم رضایت و علاقه به درس و یادگیری و غیره اثر دارد. در همین رابطه با افسانه رنجبر مقصود معلم بازنشسته دوره ابتدایی به گفت و گو پرداختیم.

کدام سال استخدام شدید؟

اوایل سال 1359

مدرک تحصیلیتان برای استخدام چه بود؟

دیپلم ریاضی فیزیک داشتم

از اولین روزهای معلیمتان بگویید.

وقتی فهمیدم که باید معلم ابتدایی باشم خوشحال شدم چون فکر میکردم تدریس برای دانش آموزان کم سن راحت تر است. اولین روزی که سرکلاس حاضر شدم بچه ها از جوان بودنم خیلی لذت می بردند. 21 سال داشتم. در یکی از روستاهای ارومیه بودم و 9 دانش آموز داشتم. دو نفر از بچه ها سنشان بیشتر از بقیه بود و تکرار پایه بودند. اینکه دانش آموزان از من نمی ترسیدند برایم خوب بود. برایشان از درس خواندن صحبت کردم و تا پایان مدرسه هر زنگ برایشان در مورد موضوع خاصی حرف زدم و جالب بود که همه کاملا گوش دادند.

رابطه یتان با دانش آموزان چگونه بود؟

دلم نمیخواست ترسی از من داشته باشند و وقتی مدرسه تمام می شود مثل پرنده های مانده در قفس احساس آزادی کنند. علاوه بر آن همکاران گفته بودند که باید اقتدارت را در کلاس داشته باشی وگرنه بچه ها آن طور که باید درس نمی خوانند. من هم سعی داشتم همین کار را بکنم و در عین مهربانی مقتدر باشم.

این اصل در رفتارتان تا آخر باقی ماند یا مخصوص همان روزهای اول بود؟

دانش آموزان در هر دهه اخلاقیات وروحیات خاصی داشتند و با هم فرق می کردند اما بله تقریبا سعی کردم این رفتار را همیشه داشته باشم.

رفتار دانش آموزان با شما چطور بود؟

خوب بود. دانش آموزان روستایی عالمی دیگر برای خود داشتند. مهربان تر و ساده تر بودند. روزهایی که تا عصر در مدرسه می ماندیم برایمان غذا می آوردند و اصرار داشتند که در کارها کمکمان کنند. دقیقا مثل یک خانواده بودیم و این بزرگترین انگیزه کاری من بود.

معلمان امروزی در مقایسه با شما و هم دوره ای هایتان چه تفاوت هایی دارند؟

معلمان امروزی با سواد ترند. مدرک تحصیلی آنان لیسانس، فوق لیسانس و حتی دکتری است. از علم روانشناسی و نحوه برخورد با تک تک دانش آموزان اطلاع دارند و تدریس را کاملا علمی پیش می برند.

به نظر شما ارتباطی که میان شما و دانش آموزانتان بود، امروز هم میان معلمان و دانش آموزان برقرار است؟

نمی توان در این خصوص نتیجه کلی داد. برخی واقعا از ارتباط با دانش آموز به عنوان ابزاری قوی برای کارشان استفاده می کنند و برخی دیگر هیچ لزومی برای برقراری ارتباط مناسب قلبی و عاطفی با دانش آموز نمی بینند.

شما چه پیشنهادی برای این موضوع دارید؟

پیشنهاد من بهره گیری از لطایف درونی خود معلمان است و اینکه همیشه خود را جای والدین دانش آموزان بدانند و با آنان مثل فرزندانشان برخورد کنند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار