مینو فلاحی*

مردمی و جذاب با خلق بازیگرهای توانا

گرفتن سیمرغ بازیگری و نامزد‌شدن مجدد برای آن در فیلم «کامیون» مرحوم کامبوزیا پرتوی نتوانست شیرینی کارگردانی را برای او کمرنگ کند و سعیدآقاخانی بیشتر از قبل کارگردانی کرد و بودن پشت دوربین را به مقابل آن ترجیح داد.

کد مطلب: ۱۳۸۲۱۸۸
لینک کوتاه کپی شد
مردمی و جذاب با خلق بازیگرهای توانا

در ادامه آقاخانی به کردستان بازگشت تا قصه‌ای واقعی از آدم‌های واقعی همان خطه مادری را در ژانر کمدی که آن را به‌خوبی می‌شناخت روایت کند.

هر آن‌چه باید برای خلق یک کمدی رئال بداند را می‌دانست و تجربه کرده بود از فضاسازی تا بازی‌های ساده و روان، چیزی که عین به‌عین زندگی باشد، چون با کسانی مثل عطاران و فرهادی و بخت‌آور و عیاری و مؤتمن و مسعود کیمیایی و تابنده کارکرده بود.

می‌دانست برای یک سریال که در خطه‌ای کُردزبان رخ می‌دهد، لباس و فضاسازی و بازیگر کُردزبان بسیار مهم است نه ستاره‌ای که این زبان را به‌خوبی نشناسد. پس اغلب از کسانی استفاده کرد که اصالتاً متعلق به همین منطقه باشند حالا کدام شهر و روستایش فرقی ندارد، مهم این است که این زبان و لهجه را به‌خوبی بشناسند و آداب و لباسش را بیشتر.

آقاخانی پس از سال‌ها و تجربه‌های فراوان به مرز پختگی رسیده است و تجربه کار ضعیف و اثری که کمتر مورد اقبال مخاطب بوده باشد را هم داشته از روزگار خوش حبیب آقا و ماجراهای تقی‌خان و زندگی به‌شرط خنده و راه دررو که آن‌طور که مورد انتظار بود قوی و دل‌چسب از آب درنیامدند. اما حالا آقاخانی می‌دانست که «نون خ چهار» نه راز بقاست که شخصیت‌پردازی‌های ضعیف با اسامی ستاره‌هایش پوشانده شود و نه خانه‌به‌دوش است که عطارانی داشته باشد و بداند با قلم او چه کند، حالا باید مثل فصول قبلی نویسندگی را به امیر وفایی می‌داد که باهم به یک فرمول مشترک در کار رسیده بودند اما بایستی قوی‌تر از فصول قبلی و حتی تجربه نمایش خانگی‌شان باشد. چراکه اینجا نه ستاره خاصی بود که مخاطب کار را به خاطر ستاره‌ها ببیند و نه رنگ و لعاب و هندی‌بازی و رقص و سازی در کار بود.

جستجو و تحقیق و بررسی در «نون خ» شاید مهم‌ترین بخش برای آقاخانی بود و همین نکته در انتخاب بازیگر به او کمک شایانی کرد. نتیجه این پیش‌تولید موفق سریالی محبوب و پرمخاطب شد که چهارفصل پُر‌کشش را در قاب تلویزیون ماندگار کرد.

هرچند به هر فصل آن نقدهایی وارد است و شاید حتی فصل چهارم آن بیشتر از باقی، اما مهم موفقیت این سریال است به خصوص در مقایسه با دیگر آثار رسانه ملی در این سال‌ها و حتی بعضی آثار نمایش خانگی این روزها که با هزینه‌های سنگین و اسامی عریض و طویل و اقدامات رسانه‌ای هنگفت ساخته می‌شوند اما هیچ‌کدام از آن‌ها نتوانستند به گرد پای «نون خ» هم برسند.

همین سریال او توانست بازیگرانی را به عرصه هنر معرفی کند که هم در کارهای بعدی خودش بازی کردند و هم سایر کارگردان‌ها آن‌ها را برای ایفای نقش در آثارشان خواستند، از علی اخوان و هدیه بازوند تا سیروس سپهری و ماشاالله وروایی.

ماشاالله وروایی که تا هفتادویک‌سالگی هرگز بازیگری حرفه‌ای انجام نداده بود و عضو امداد و نجات هوانیروز ارتش و از اعضای تیم مهندسی پروازهای هوانیروز و سرهنگ بازنشسته ارتش کشور است. اما با نقش عمو کاووس طوری نقش را ایفا کرد که گویی سال‌هاست در این عرصه فعالیت دارد.

علی اخوان که رنگ دوربین را هم تا پیش از بازی برای آقاخانی ندیده بود طوری پرورش یافت که از نقشی کمرنگ درفصل نخست «نون خ» به یکی از نقش‌های اصلی در فصول بعدی آن تبدیل شد و با همین کارگردان سریال «راز بقا» را هم تجربه کرد و نقش نخست دو فیلم سینمایی «آوین» و «دختران باد» را هم‌بازی کرد.

سیروس سپهری که سال‌ها در عرصه تئاتر در گمنامی بازی را دنبال می‌کرد و دستی هم در کارگردانی داشت پس از بازی برای آقاخانی و درخششش شناخته‌شده‌تر شد و سریال‌های دیگری را هم تجربه کرد.

هدیه بازوند نیز با «نون خ» درخشید و راز بقا را با خود آقاخانی تجربه کرد و سریال بی‌گناه را با کیایی‌ها.

یکی از هنرهای سعید آقاخانی خلق بازیگرهای تواناست، که از دل مردم عامی و عادی جامعه آن‌ها را پیدا می‌کند میان همین تست‌های ساده بازیگری برای آثارش، نه حتی از دل کلاس‌های بازیگری و کارگاه آموزشی‌ها بلکه از دل و کف همین جامعه‌. شاید همین ویژگی هم سبب می‌شود آثار او کاملاً مردمی و جذاب باشند. چون او مردم کف خیابان را به‌خوبی می‌شناسد و همیشه همراه آن‌هاست.

* منتقد سینما و تلویزیون

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار