در گفتوگو با پانا:
تئاتر در استانهای کمبرخوردار هنوز کالای فرهنگی لوکس است
تهران (پانا) - امین جعفری ، کارگردان تئاتر، با تأکید بر نقش اجتماعی این هنر، معتقد است که تئاتر در استانهای ضعیف از نظر اقتصادی، بیشتر توسط هنرمندان و خانوادههایشان دیده میشود و تا زمان حل مشکلات معیشتی، نمیتوان انتظار تأثیرگذاری گسترده فرهنگی داشت.
تئاتر در ایران، بهویژه در استانهای کمبرخوردار، با چالشهای ساختاری و اقتصادی روبهروست؛ چالشهایی که نه تنها بر کیفیت تولید اثر، بلکه بر میزان استقبال مخاطبان نیز اثر میگذارد. در گفتوگویی که با امین جعفری ، کارگردان تئاتر، انجام دادیم، او از واقعیتهای این عرصه، روابط کاری با بازیگران، نقش تئاتر در جامعه و مسیری که خودش طی کرده سخن گفت؛ روایتی صریح و بدون تعارف از وضعیت امروز هنر نمایش، میتوانید در مطلب ذیل بخوانید.
در حال حاضر تئاتر در ایران بیشتر از سوی چه قشری مورد استقبال قرار میگیرد؟
به نظر من جغرافیا نقش مهمی دارد. در استانهای ضعیف از نظر اقتصادی، انتظار دیدن تئاتر از طیفهای مختلف جامعه پایینتر است. برخلاف تهران یا شهرهای بزرگ، در اینجا بیشتر هنرمندان و خانوادههایشان مخاطب تئاتر هستند. قشر متوسط و ضعیف، بهدلیل وضعیت اقتصادی، اولویت مالی برای تماشای تئاتر ندارند. بنابراین عمده مخاطبان، خودِ اهالی هنر و نزدیکانشان هستند.
پس از نگاه شما مخاطبان اصلی تئاتر همان جامعه هنری است؟
بله، دقیقاً. بیشتر هنرمندان و بهتبع آن خانوادههایشان. حتی ممکن است گاهی برخلاف میلشان، فقط بهدلیل نسبت خانوادگی به تماشای کار بیایند. اما واقعیت این است که در استانهای ضعیف، تئاتر هنوز کالایی فرهنگی لوکس محسوب میشود.
رابطهتان با بازیگران چگونه است؟ در اجرای نقش چه میزان آزادی به آنان میدهید؟
در کارهای من، گاهی اجازه میدهم بازیگر بر اساس متن و احساسی که میگیرد یک رفتار یا کنش را تجربه کند. ممکن است آن را بپذیرم یا نپذیرم؛ اما در ۹۹ درصد مواقع، مسیر را طبق ذهن و نگاه خودم پیش میبرم. سالها بازیگر بودهام و بهعنوان مخاطب تئاتر زندگی کردهام، بنابراین اولویت من چیزی است که از نظر هنری درست میدانم. البته همیشه از دراماتورژ و خود بازیگر مشاوره میگیرم، اما تصمیم نهایی را براساس حس و نگاه خودم میگیرم.
بهنظر شما تئاتر امروز چه نقشی در جامعه میتواند داشته باشد؟
تئاتر ذاتاً کارکرد اصلاحی دارد؛ چه در سطح فرهنگی و چه هنری. اما حقیقت تلخی وجود دارد: جامعهای که با فقر اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، پذیرای اصلاح نیست. وقتی میبینم تئاتری که با علم، پژوهش و زحمت ساخته شده دیده نمیشود، اما اثری سطحی با حرکات و الفاظ سخیف موفق میشود، این یعنی فقر فرهنگی.
با این حال، کارگردانی که اثر سادهپسند تولید میکند را کاملاً مقصر نمیدانم؛ چون از نظر اقتصادی چارهای ندارد. در استانهای ضعیف ما هرگز نگاه اقتصادی به تئاتر نداشتهایم؛ هزینهها اغلب از جیب هنرمندان پرداخت میشود، فقط برای اینکه تئاتر را زنده نگه دارند.
چطور وارد کارگردانی تئاتر شدید؟ علاقه از کجا شکل گرفت؟
سال ۸۱ در مدرسه برای تئاتر دانشآموزی بازیگر میخواستند و کسی نبود. رفتم تمرین و یکی از بازیگرها نمیتوانست آن چیزی که کارگردان میخواست اجرا کند. بهعنوان یکی از دعوتشدهها وارد تمرین شدم و از همانجا جرقهٔ تئاتر در من زده شد.
تا سال ۱۴۰۰ فقط بازیگری کردم؛ نهایتاً مشاوره به کارگردان یا مشارکت در طراحی صحنه. اولین باری که تصمیم گرفتم کارگردانی کنم، همان اثر وارد جشنواره فجر شد و مسیر من رسماً شکل گرفت.
و در پایان…
اگر نکتهای باقی مانده باشد، فقط اینکه از شما بابت این گفتگو تشکر کنم. امیدوارم روزی برسد که تئاتر در تمام استانها به یک ضرورت فرهنگی تبدیل شود، نه یک کالای لوکس.
ارسال دیدگاه