ساحل صالحی در گفت‌و‌گو با پانا:

تئاتر آیینی‌ است علیه فراموشی و ابتذال

تهران (پانا) - ساحل صالحی، کارگردان جوان تئاتر و عضو گروه هنری «کلاغ‌ها»، تئاتر را ضرورتی هستی‌شناختی می‌داند و معتقد است این هنر زنده، با وجود فشارها و محدودیت‌ها، همچنان می‌تواند نجات‌بخش انسان معاصر باشد. وی همچنین از دغدغه‌های اجتماعی، نسبتش با زیبایی‌شناسی، ممیزی، تماشاگر ایرانی و تجربه‌های زیسته‌اش در خلق اثر سخن گفت.

کد مطلب: ۱۵۶۷۳۷۷
لینک کوتاه کپی شد
تئاتر آیینی‌ است علیه فراموشی و ابتذال

در روزگاری که جهانِ امروز از بحران‌های متنوع پر شده و فضای مجازی بیش از هر زمان دیگری زیست انسان را در خود بلعیده، گفت‌وگو با هنرمندانی که همچنان به صحنه، تماس انسانی، زبان بدن و آیین تئاتر ایمان دارند، دریچه‌ای است به پایداری خلاقانه در برابر فرسایش فرهنگی، ساحل صالحی از جمله هنرمندانی‌ست که با نگاهی جسور و ریشه‌دار، تئاتر را عرصه‌ای برای مقاومت، تفکر و بازآفرینی می‌داند، در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار فرهنگی هنری پانا با ساحل صالحی را می‌توانید بخوانید.

تئاتر برای شما چه جایگاهی دارد و چه چیزی موجب تداوم حضورتان در این عرصه است؟

تئاتر برای من یک ضرورت هستی‌شناختی است، نه صرفاً یک انتخاب. هر اجرا فرصتی‌ست برای کاوش ذهن و جامعه‌ام. در جهانی که فرسایش روانی و اجتماعی گسترش یافته، تئاتر برای من نوعی ایستادگی و ایمان به تأثیر هنر زنده است؛ هنری که نفس می‌کشد و زوال ذهنی را به چالش می‌کشد. ما در گروه «کلاغ‌ها» تلاش می‌کنیم از همین مسیر، آگاهی خلق کنیم.

آیا دغدغه اجتماعی در آثار شما بر زیبایی‌شناسی ارجحیت دارد؟

به نظرم این دو در تعارض نیستند. زیبایی‌شناسی، زبانی برای بیان دردهای ناگفتنی‌ست. تئاتر من اجتماعی‌ست، اما این اجتماعی بودن از دل فرم، تجربه زیسته و زبان اجرا زاده می‌شود. فرم و محتوا برای من دو وجه یک حقیقت‌اند.

با توجه به رشد رسانه‌های دیجیتال، تئاتر را چگونه معنا می‌کنید؟

تئاتر برای من آیینی مبتنی بر حضور و تماس انسانی است. در جهانی که نگاه به چشم دیگری در حال فراموشی‌ست، تئاتر فرصتی‌ست برای بازنگری در خود و جامعه.

آیا برای خود خط قرمز هنری دارید؟

بله. تئاتر برای من صرفاً سرگرمی نیست. اگر اثری از تفکر خالی و به سمت ابتذال یا بی‌ریشگی برود، دیگر نمی‌توانم در آن شریک باشم. من به سفارش کار نمی‌کنم و از چهارچوب فرهنگ ایرانی خارج نمی‌شوم.

تأثیر ممیزی و سانسور بر کار شما چگونه است؟

سانسور ذهن را محدود می‌کند، اما باعث شده زبان اجرایی‌ام استعاری‌تر و چندلایه‌تر شود. البته این فشارها در بلندمدت می‌توانند خلاقیت را فرسوده کنند.

کار با بازیگران حرفه‌ای و تازه‌کار چه تفاوتی دارد؟

بازیگران جوان، جسارت و انعطاف بالایی دارند، اما تجربه بازیگران حرفه‌ای نیز ارزشمند است. ترکیب این دو، می‌تواند آثاری ماندگار خلق کند.

پژوهش در روند تولید آثار شما چه جایگاهی دارد؟

پژوهش، بخش جدایی‌ناپذیر از فرآیند خلق اثر برای من است؛ از مطالعات تاریخی گرفته تا شناخت آیین‌ها و زبان مردم.

آیا فشارهای مالی یا اداری شما را از اجرای ایده‌ها بازداشته‌اند؟

بله، گاهی ایده‌هایی به‌دلیل نبود حمایت مالی یا زیرساختی به اجرا نرسیده‌اند. با این حال، همین فقدان‌ها گاهی موجب خلق آثار جسورتر شده‌اند.

آیا تئاتر ایران توان حضور جهانی دارد؟

قطعاً. ما از نظر محتوایی و تاریخی ظرفیت‌های بی‌نظیری داریم. اما نبود زیرساخت، سیاست‌گذاری فرهنگی و حمایت بین‌المللی موانع اصلی‌اند.

آیا مخاطب ایرانی آمادگی مواجهه با تئاتر مدرن را دارد؟

به نظر من، بله. اگر اثر صادقانه و خلاق باشد، تماشاگر ایرانی آن را درک می‌کند. رشد مخاطب نیاز به فرصت و بستر دارد.

چه چیزی مانع تکرار در آثار شما می‌شود؟

من از حافظه‌ام فرار می‌کنم! هر اثر را با ذهنی تازه آغاز می‌کنم. تقلید از خودم را مرگ خلاقیت می‌دانم.

آیا تا به حال خودسانسوری کرده‌اید؟

بله، بارها. در جامعه ما خودسانسوری گاهی ناگزیر است، اما همین امر، زبان استعاری تازه‌ای را به وجود آورده است.

آیا تئاتر همچنان می‌تواند نجات‌بخش باشد؟

قطعاً. تئاتر بستری‌ست برای مواجهه با خود، گفت‌وگو و به‌یادآوردن. این هنر هنوز هم می‌تواند جامعه را به تأمل و بازآفرینی دعوت کند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار