چراغدار فرهنگ در کلاس درس:
گفتوگو با فرید طبیبیپور، معلمی از جنس عشق و معرفت
اصفهان (پانا) - معلم نمونه کشوری گفت: سعی کردهام همواره با نقل قول از بزرگان ادب و شهدا، هویت ایرانی را در ذهن دانشآموزان احیا کنم و با حسن خلق، ادب و متانت، الگویی رفتاری برای آنان باشم.

فرید طبیبیپور، مدرس پرتلاش علوم اجتماعی و ادبیات پارسی با سابقهای ارزشمند در تدریس در پایه یازدهم رشته ادبیات و علوم انسانی در حوزههای تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی فعالیت دارد. تخصص اصلی او بررسی رخدادها و ویژگیهای فرهنگیتاریخی سرزمین ایران در دورانهای گوناگون است. طبیبیپور با نگاهی ژرف به مقوله هویت ایرانی، تلاش دارد تا در کلاسهای خود، چراغ فرهنگ و تمدن این مرز و بوم را روشن نگه دارد.
وی علت علاقه خود به شغل معلمی را در بازخوردهایی میداند که از عملکرد والدین خود - دو چهره فرهنگی فعال در نواحی ۱ و ۲ آموزش و پرورش - دریافت کرده است؛ والدینی که عشق و شور به آموزش را هنوز در دوران کهنسالی در دل دارند. او همواره خود را وامدار الگویی میداند که در خانوادهاش شکل گرفته است.
طبیبیپور از لحظهای با افتخار یاد میکند که دعای خیر مادر فرهنگیاش - که اینک در بستر بیماری است - شامل حالش شد و توانست اندکی از محبتهای آن بزرگوار را جبران نماید. وی در برخورد با دانشآموزان بیانگیزه، شخصیت آنان را واکاوی کرده و معتقد است معلم امروز باید روانشناسی آگاه باشد تا بتواند در تعامل با نسل دهههای ۸۰ و ۹۰، اعتمادبهنفس و خلاقیت دانشآموزان را تقویت کند.
او بزرگترین چالش خود را مواجهه با دانشآموزانی میداند که به دلیل پایه ضعیف یا سرخوردگی، از محیط کلاس گریزان هستند. طبیبیپور تلاش کرده با رفاقت، تحلیل شخصیت، و ایجاد اعتمادبهنفس در ایشان، آنان را علاقمند به درس و تدریس نماید.
در پاسخ به اینکه چه کسی بیشترین تأثیر را بر او گذاشته، از دانشآموزی افغان با نام «هاشمی» یاد میکند که با عشق به زبان و فرهنگ پارسی، و حرمت نهادن به مقام معلم، همواره در یاد او مانده است. با وجود آنکه خانواده این دانشآموز در حمله طالبان جان خود را از دست دادند، وی اکنون خود در افغانستان معلم است.
طبیبیپور فروتنانه میگوید: «من کوچکتر از آنم که توصیه کنم، اما همواره به دانشآموزانم گفتهام که قدر اساتید خود را بدانند. به فرمودهی مولایمان، هرکس کلمهای به من بیاموزد، مرا تا ابد بنده خود کرده است.»
وی درسی که از دانشآموزان آموخته را چنین بیان میکند: «اگر صادقانه و معرفتی رفتار کنی، حتی اگر در درس ضعیف باشند، معرفت تو را فراموش نمیکنند. طی سالیان اخیر بسیاری از دانشآموزان سابق با محبت به دیدارم آمدهاند یا پیام مهر فرستادهاند.»
او میافزاید: «در مسیر کاریام، گاه مشکلات معیشتی یا خانوادگی مرا مستأصل کردهاند، اما دیدن دعای مادر یا پدر یک دانشآموز، بغض چشمانشان، به من میفهماند که هنوز هم جایگاه معلم نزد اهل دل، رفیع است. پس باید صبور بود و بر عهد ماند.»
علت اشتیاقش به ورود به کلاس، عشق به آموختن و امید به این است که بتواند با کلام و دانشی که دارد، مرهمی بر دل و ذهن دانشآموزانی باشد که استعداد دارند، اما در توفان حوادث زندگی، مغفول ماندهاند.
او معتقد است معلم خوب باید قدرت همزادپنداری داشته باشد. باید دانشآموز را بشناسد، چراکه نهاد مدرسه و معلم، یکی از مؤثرترین ابزارهای جلوگیری از بزهکاری اجتماعی است. او با تأکید بر ابعاد انسانی حرفه معلمی، میگوید: «معلمی با جسم و روح انسانها سر و کار دارد، همانگونه که پیامبران الهی در پی رشد مادی و معنوی انسان بودند.»
در پاسخ به سؤالی درباره بزرگترین مسئولیت خود، طبیبیپور میگوید: «فراگیری بهتر اصول معرفتی و پایبندی به عهدی که با خدا و شهدا بستهایم. باید امانتدار خوبی برای پیشکسوتانی باشیم که جان خود را در راه معلمی فدا کردند.»
در پایان، پیامش به همکارانش این است: «بدانید که هدف، نقشی است که از ما باقی میماند. انسانیت را حفظ کنید و بر مدار اهل بیت بمانید. شهید آوینی گفته: آنان که رفتند، کار حسینی کردند و آنان که ماندند، باید کار زینبی کنند؛ وگرنه یزیدند.»
او میافزاید: «سعی کردهام همواره با نقل قول از بزرگان ادب و شهدا، هویت ایرانی را در ذهن دانشآموزان احیا کنم و با حسن خلق، ادب، و متانت، الگویی رفتاری برای آنان باشم.»
ارسال دیدگاه