بررسی چرایی بیاخلاقی در روزنامهنگاری/بخش دوم
تکلیف ما در برابر آگهیها و مطالب سفارشی چیست؟
واحد آموزشپانا: هر روز از روابط عمومیهای سازمانها کلی پیامهای تبلیغیِ یک سویه و نیز دهها آگهی از شرکتها و موسسات به دفتر یک خبرگزاری یا روزنامه میرسد، صاحبان این نوع پیامها گاه، کاملا مستقیم با پیشنهاداتی وسوسهانگیز از خبرنگار انتشار آن را درخواست میکنند. در این مواقع چه باید کرد؟
تکلیف ما چیست؟
به گفته"دیوید رندال" یک قاعده کلی در اخلاق حرفهای روزنامهنگاری میگوید؛" اجبار نباید روزنامهنگار را به نشر مطلبی وادار کند."
آگهی را در لباس خبر جا میزنند
اصلی که گفتیم؛ به این معناست که نه تنها هدیه و پول، بلکه قولهای مساعدی که برای امتیازات آتی(اینده) داده میشود؛ نباید روزنامهنگار را به نشر مطلبی مجبور کند زیرا امکان ورود تبلیغ را در خبر و گزارش فراهم میکند. بدین ترتیب که روزنامهنگار و خبرنگار پیام مدنظر و مطلوب از سوی یک روابطعمومی را به جای یک مطلب عادی و عمومی جا میزند.
به عبارت دیگر،این کار در برخی مطبوعات سابقه دارد که مطالب سفارشی را در لابه لای مطالب خبری دیگر میگنجانند و در عوض بیش از تعرفه آگهیهای روزنامه از سفارشدهنده پول میگیرند!
این کار به چند علت ذیل، ویرانگر است
1 -قرارداد نانوشته، اما اعتمادآمیز میان روزنامهنگار و مخاطب را باطل میکند. زیرا در قبال چاپ آن، پولی دست به دست شده است.
2 -چنین تقلبی، فضای اعتماد را بین خواننده و روزنامه که باید مدافع مطلق عنینتها و واقعیتها باشد، مسموم میکند.
3 -این شکل از آگهی؛ همان آگهی پنهان است که به آگهی مستقیم روزنامه [که باعث گذران امور مالی و بهبود وضعیت آن می شود]؛ لطمه وارد میکند.
4 -وقتی سردبیران به این شیوه(آگهی پنهان) عادت کنند، روزنامهنگاران زیردست به دنبال آنان به سوی دریافت پول از شرکتها به ازای گنجاندن مطالبِ مطلوبِ مدیران، کشانده میشوند و مردم به مطالب جدی و دور از آگهیهای آنان هم بدبین خواهند شد.
5 -چنانچه اینکار به صورت یک رویۀ دائمی در آید، رابطه بین ناشران روزنامه (مدیران ارشد) و خبرنگاران را مثل رابطه مدیران هتل و خدمه آنان شکل میدهد که حقوق آنان را به ملاحظه انعامی که از مشتری میگیرند، پایین پرداخت میشود. و همین بهانهای خواهد شد که به روزنامهنگار هم به اندازه حق و کاری که میکند دستمزد ندهند.
6 -اگر لازم است، مطلبی در ازای پرداخت پولی، درج شود، چرا در بالای آن ننویسیم آگهی؟ یا در زیر خطهای فرمایشی خط نکشیم و در پاینوشت توضیح ندهیم که این بخش از نوشتار را خواننده باید آگهی تلقی کند.
قطعا اینکار سبب احترام به مخاطب میشود و صداقت و امانتداری ما را در ارائه مطالب ثابت میکند.
با این شیوه صاحبان آگهی به سوی "آگهی مستقیم" میروند و از این رویه دست برمیدارند.
7 - از همه تاسفبارتر آنکه، با ادامۀ این تبلیغ غیرمستقیم، روزنامهنگار کمکم این پیام را به دیگران میدهد:"قلم و اندیشۀ من، خریدنی است، قیمت پیشنهاد کنید!"
[اشتباه نکنید! منظور از دریافت پول فقط وجوه نقد و اسکناس نیست چنانچه متاسفانه امروزه بیشتر روزنامهنگاران را از راه دادن بلیتهای مجانی ،کارتهای هدیه] پذیرفتن هزینۀ سفر تعطیلات، دعوت در رستوران گرانقیمت و ... تحت تاثیر قرار میدهند.
اما باید پرسید؛ اگر این حاتمبخشیها به شکلی افشا شود دیگر چه اعتباری برای روزنامهنگار باقی میماند.
[اعتبار روزنامهنگار او را در این حرفه ماندنی میکند نه دریافت هدایای اینچنینی !]
- نکته مهم*
اما ممکن است بپرسید آیا این شیوه بهطور کلی مردود است؟و اگر جواب آری است چرا امروزه بهعنوان یک ترفند و شگردهای خبرنویسی مطرح است.
در واقع این نوع خبرنویسی(تبلیغ غیرمستقیم) اگر در برابر دریافت وجه و یا امتیازی خاص باشد برای خبرنگار باشد بهطورکلی مردود است؛ اما برخی مواقع وجود موانع و محدودیتهای نانوشته و غیرقانونی مانع انتشار بعضی مطالب و آگهی هاست و از سویی موسسهای ممکن است دچار محدودیتهای مالی بسیار باشد که توان انتشار آگهی را ندارد ولی خدمات ارائهشده از سوی آنها، به نفع بسیاری از مردم است که میتوانند از این خدمات با اطلاعرسانی بهرهمند شوند. در این گونه مواقع بدون هیچ چشمداشتی اگر آگهی در قالب خبر در لابه لای اخبار درج شود اشکالی ندارد و به نوعی، شگرد محسوب میشود.
-------------------------------------------------------------------
منبع: روزنامه نگاری حرفهای/ دیوید رندال - ترجمۀ علیاکبر قاضیزاده
- واحد آموزش پانا
ارسال دیدگاه