مهدی جابری*

تقسیم «الف» و «نون» با دانش‌آموزان «افغان»

تهران (پانا) - رسانه‌هایی که همواره به دنبال جنجال درباره یک اتفاق ناگوار احتمالی برای یک مهاجر افغان هستند، این روزها در مواجهه با اقدام ایرانی‌ها در تقسیم امکانات محدود آموزشی و اقتصادی خود با میلیون‌ها مهاجر سکوت کرده‌اند و خبری از میزبانی شایسته کشورمان از 900 هزار دانش‌آموز افغان منتشر نمی‌کنند.

کد مطلب: ۱۳۱۲۷۶۶
لینک کوتاه کپی شد
تقسیم «الف» و «نون» با دانش‌آموزان «افغان»

اتفاقات ناگوار در بسیاری از کشورهای جهان رخ می‌دهد و احتمال وقوع آن در سراسر دنیا وجود دارد اما در موارد اندکی که خبر یک حادثه ناگوار یا برخورد نامناسب با یکی از اتباع محترم افغان در کشورمان حتی در قالب عکس یا فیلمی که قابلیت تایید و راستی‌آزمایی ندارد، منتشر می‌شود شاهد دامن زدن به ماجرا و ایجاد شاخ و برگ‌های خبری توسط برخی رسانه‌های خارجی هستیم؛ رسانه‌هایی که برای جوسازی درباره این اتفاقات معدود و محدود و البته غیرقابل تایید، گروهی از کارشناسان و تحلیلگران خاورمیانه، اروپا، آفریقا، استرالیا و آمریکا بویژه تحلیلگران افغانستان و ایران را روی خط می‌آورند و مدعی زیرپا گذاشته شدن اصول اخلاقی و انسانی در ایران هستند!

اما یکی از زیباترین جلوه‌های انسان‌دوستی و نوع‌دوستی در کشورمان، مربوط به یک سال اخیر است که با موج گسترده‌ای از مهاجرت مردم کشور همسایه مواجه هستیم و آنها بنا به شرایط اجتماعی و سیاسی افغانستان، میهمان ما ایرانی‌ها شده‌اند.

مردم ایران به رغم مشکلات اقتصادی و برخی کمبودها در تامین اقلام اساسی در یک سال گذشته، با روی گشاده از میلیون‌ها میهمان همسایه استقبال کردند و آنها را کنار سفره کوچک و محدود خود جا دادند؛ سفره‌ای که البته به خاطر تحریم‌های خارجی آب رفته است اما هنوز هم با آب و نانی ساده، رسم میهمان‌نوازی کهن ایرانیان را به تصویر می‌کشد.

در میان میلیون‌ها مهاجر جدید افغان، نزدیک به 350 هزار کودک و نوجوان در سن تحصیل وجود دارد که مقامات ارشد نظام و کشور بر ضرورت ارائه خدمات تحصیلی به آنها تاکید داشته و دارند.

جمعیت دانش‌آموزان افغان در کشورمان تا پیش از این حدود 560 هزار نفر بود که با موج مهاجرت جدید، به حدود 900 هزار نفر افزایش یافته است. این درحالی است که مهاجران افغان معمولا به مناطق پرتراکم و حاشیه شهرها و استان‌های ایران وارد شده‌اند؛ مناطقی که خودشان از قبل مشکل تراکم بالای دانش‌آموزان در کلاس‌های درس را داشته‌اند.

31 خردادماه امسال بود که مهدی فیاضی رئیس مرکز امور بین‌الملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش گفت: «حسب دستور طلایی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در سال 1394 مبنی بر پذیرش و ثبت نام تمامی کودکان لازم‌التعلیم افغانستانی حتی در صورتی که فاقد مدارک هویتی (غیرمجاز) باشند هم‌اکنون(تا خردادماه 1401) تعداد 180،000 نفر دانش‌آموز فاقد اوراق هویتی در شرایط کاملاً برابر با دانش‌آموزان ایرانی به تحصیلی اشتغال دارند.»

جمع و جورتر نشسته‌ایم

واقعیت این است که ما ایرانی‌ها درباره کلاس درسِ کوچک نیز مانند همان سفره‌های کوچک اقدام کردیم؛ یعنی بچه‌هایمان کمی جمع و جورتر نشستند تا جایی برای نشستن دانش‌آموزان کشور همسایه باشد.

روز آخر مردادماه امسال وزیر آموزش و پرورش گفت: «در مهرماه امسال حدود 300 هزار دانش‌آموز اتباع به جمعیت 560 هزار نفری پیشین افزوده می‌شود که ورود این افراد معمولا به مناطقی است که از قبل مشکل تراکم بالای دانش‌آموزی داشته‌اند. بنابراین به ناچار باید کلاس‌های جدید ایجاد شود اما با توجه به محدودیت‌های موجود در زمینه‌های اعتباری و تملکی، امکان افزایش کلاس در این محله‌ها و مناطق در زمان سریع و مناسب وجود ندارد.»

درباره ارائه خدمات پرورشی و فرهنگی نیز در تابستان امسال طوری برنامه‌ریزی شد که دانش‌آموزان افغان بتوانند همپای بچه‌های ایرانی از کلاس‌های آموزشی، اردوهای فرهنگی و برنامه‌های متنوع اوقات فراغت استفاده کنند و این موضوع به عنوان یکی از برنامه‌ها و اقدامات مهم معاونت پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش و سازمان دانش‌آموزی در دستور کار قرار گرفت.

نکته جالب در ادبیات مسئولان کشور بویژه مقامات عالی وزارت آموزش و پرورش این است که خدمت‌رسانی به این تعداد دانش‌آموز را جزو وظایف خود می‌دانند و بدون هیچ منت و شرط و شروطی، همه امکانات را برای ثبت‌نام آنها در مدارس مهیا کرده‌اند؛ حتی وزیر آموزش و پرورش از برنامه‌ریزی برای جبران عقب‌ماندگی تحصیلی آن دسته از دانش‌آموزان افغان خبر داده است که ثبت‌نام خود را با تاخیر در مدارس کشور انجام می‌دهند.

از کشته شدن و غرق شدن مهاجران در کشورهای دیگر تا پذیرایی در ایران!

بررسی نمونه‌های مهاجرت در کشورهای دیگر نشان می‌دهد که حتی مدعیان انسان‌دوستی در قاره سبز، برای پذیرش تعداد بسیار اندک و انگشت‌شمار از مهاجران بی‌پناه، تعلل می‌کنند و به سادگی و بدون دریافت مساعدت از نهادهای بین‌المللی حاضر به ارائه خدمات به مهاجران نیستند.

متاسفانه در موارد متعددی، بسیاری از مهاجران به کشورهای دیگر به علت اقامت‌های طولانی‌مدت در کمپ‌‌های بی‌امکانات، جان خود را از دست می‌دهند و آب از آب تکان نمی‌خورد! بسیاری از آنها در رودخانه، دریا و اقیانوس غرق می‌شوند و تعداد زیادی از مهاجران نیز از کشورهای به‌اصطلاح انسان‌دوست، اخراج می‌شوند.

اما در این سوی کره خاکی، کشوری بدون منت گذاشتن و بدون شرط و شروط یا درخواست مساعدت از نهادهای بین‌المللی مشغول ارائه خدمات به میلیون‌ها افغان و حدود 900 هزار دانش‌آموز کشور همسایه است؛ بی‌آنکه رسانه‌های خارجی در این باره یک سطر خبر و گزارش مثبت بنویسند و چنین اقدامی را تحسین کنند و بی‌آنکه نهادهای بین‌المللی یک ریال (بخوانید سنت یا دلار) به ما بدهند.

وزیر آموزش و پرورش اول مهرماه در یک برنامه تلویزیونی درباره ثبت‌نام دانش‌آموزان اتباع خارجی در مدارس کشور اظهار داشت: «ما هیچ مانعی برای پذیرش این عزیزان نداریم و حتی اگر با اندکی تاخیر ثبت‌نام کنند، آمادگی برای جبران عقب‌ماندگی درسی این دانش‌آموزان را داریم و همکاران ما به آنها کمک خواهند کرد... اقدام انسان‌دوستانه جمهوری اسلامی ایران در این زمینه در مقایسه با دیگر کشورها بی‌نظیر است و حتی سازمان‌های بین‌المللی در این باره هیچ کمکی به ما نکرده‌اند.»

آری؛ ما بی‌آنکه حساب و کتاب کنیم، سفره‌های نان و نیمکت‌های کلاسی‌مان را با انسان‌های بی‌گناه و شریف تقسیم کرده‌ایم. اما آیا کشوری در جهان وجود دارد که اهل معامله و حساب و کتاب نباشد؟! فرض کنید ما مرزهای‌مان را می‌بستیم یا امروز اجازه ثبت‌نام در مدرسه و استفاده از امکانات اجتماعی و اقتصادی را به مردم کشور همسایه نمی‌دادیم. آیا نمی‌توانستیم؟ ولی ما بین دو گزینه «اصالت ایرانی در انسان‌دوستی» و «بی‌رحمی غرب در مواجهه با انسان‌های بی‌پناه»، گزینه اصیل خودمان را انتخاب کردیم.

ایرانی‌ها همیشه غریب‌نواز و میهمان‌نواز بوده و هستند و آنچه دارند را با میهمانان خود قسمت می‌کنند؛ البته ما میهمان‌نوازیِ خودمان را در بوق و کرنا نمی‌کنیم اما صدای بوق رسانه‌های خارجی در اتفاقات خاص و نادر، همیشه روی اعصابمان بوده است. ما در برابر آن بوق‌ها نیز سکوت کرده‌ایم.

دبیر گروه آموزش و پرورش

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار