گپ و گفتی با لیلا کشاورزی قهرمان تکواندو و اختراعات دانش آموزان جهان

دختران امید

تهران (پانا) - دنیای کودکی‌اش در عروسک‌های چوبی و خانه‌های سنگی خلاصه می‌شد و مثل خیلی از دختربچه‌های روستا تصوری از دنیای بیرون نداشت.

کد مطلب: ۱۱۹۹۵۹۰
لینک کوتاه کپی شد
دختران امید

به‌گزارش ایران، به آنها می‌گفتند همه دنیا همین شکل است و بیرون از این روستا خبری نیست. حرف های بزرگترها باورشان شده بود و برای رسیدن به موفقیت تلاش نمی‌کردند، اما لیلا به‌دنبال هدف‌های بزرگ بود. می‌خواست افتخار روستا باشد و بتواند با رسیدن به موفقیت رنگ محرومیت را از زندگی بچه‌های روستا پاک کند. حالا او یک بانوی قهرمان در عرصه ورزش جهان و اختراعات است. مدال طلای جهانی‌اش را به مزایده گذاشته تا با پول آن استعداد بچه‌های روستاهای محروم را شناسایی کند و آنها را پرورش دهد. لیلا کشاورزی قهرمان تکواندوی جهان یکی از صدها استعدادی است که از دل محرومیت شکوفا می‌شوند.

اگر به‌شمال غربی استان فارس بروید، در توابع ممسنی و در یک منطقه کوهستانی سرسبز و زیبا روستای «دشمن زیاری» را خواهید دید که با باغ‌های میوه فراوانش خودنمایی می‌کند؛ جایی که یکی از ایلات اصیل قوم لر زندگی می‌کنند. لیلا کشاورزی 24 ساله است. او عکس‌های روستایی را که در آن به دنیا آمده نشان می‌دهد و می‌گوید: «من در این روستا به دنیا آمدم و محرومیت را با همه وجودم لمس کردم. همه بچه‌ها همین شرایط را داشتند و هنوز هم از داشتن خیلی از امکانات محروم هستند، اما خدا مسیری را پیش روی من قرار داد تا افتخاری برای مردم روستا و شهرم شوم. حالا می‌خواهم دین خودم را به زادگاهم و همه روستاهای محروم استان و کشورم ادا کنم. می‌خواهم با فروش مدال طلای جهانی که زحمت زیادی برای به‌دست آوردن آن کشیدم استعداد نهفته بچه‌های روستا را شناسایی و حمایت کنم.

همه بچه‌ها بخصوص دختر بچه‌هایی که دراین منطقه زندگی می‌کنند آرزو و هدف بزرگی ندارند. وقتی با همکلاسی‌هایم درباره آرزو و هدف‌های بزرگ زندگی و رسیدن به موفقیت صحبت می‌کردم می‌گفتند همه اینها دروغ است. این باور غلط را بزرگترها به آنها یاد داده‌اند. بچه‌ها می‌گفتند چیزهایی که در تلویزیون نمایش داده می‌شود واقعیت ندارد و وضعیت همه دنیا مثل اینجاست.

همه ما به این باورهای غلط عادت کرده بودیم و اعتراضی نداشتیم. دنیای ما شده بود عروسک‌های چوبی و خانه‌های سنگی و چیزهایی که در تلویزیون می‌دیدیم و البته باور نمی‌کردیم. بعد از دوران ابتدایی خیلی از دختربچه‌ها ادامه تحصیل نمی‌دادند و بعد از یک مدت هم ازدواج می‌کردند اما پدر و مادرم راهنمای بزرگی در زندگی من بودند و هستند. آنها از کودکی تشویقم می‌کردند مثل آدم‌های موفقی که به رؤیاهای شان رسیده‌اند، هدف داشته باشم. می‌گفتند تو باید به موفقیت برسی و این وضعیت را تغییر بدهی. وقتی وارد مقطع راهنمایی شدم دیدم تعداد همکلاسی‌هایم کم می‌شوند و خیلی‌ها بعد از پنجم ابتدایی درس را رها می‌کنند. به‌دلیل نبود امکانات چند نفر از همکلاسی‌هایم فوت کردند و بقیه هم ازدواج ‌کردند، البته این واقعیت تلخ فقط مختص روستای ما نیست و بچه‌هایی که در روستاهای محروم زندگی می‌کنند اغلب چنین شرایطی دارند. اگر امکانات باشد این بچه‌ها می‌توانند ادامه تحصیل بدهند و به موفقیت‌های بزرگ علمی و ورزشی برسند. اگر روستای ما درمانگاه و پزشک داشت بچه‌ها بر اثر بیماری فوت نمی‌کردند.»

لیلا از روزهایی می‌گوید که با سفر به شیراز و حضور در رقابت‌های علمی اختراعات مسیر زندگی‌اش تغییر کرد: «دانش‌آموز راهنمایی بودم که به مادرم گفتم دوست دارم تحصیلات را تا دانشگاه ادامه بدهم. تصمیم گرفتیم برای ادامه زندگی و فراهم شدن شرایط ادامه تحصیل به شهر بیاییم. آن روزها مسابقات علمی اختراعات بود و برای اولین بار من هم شرکت کردم. مقامی کسب نکردم اما همین حضور برای من یک شروع برای رسیدن به قهرمانی در آسیا و جهان بود. دو سال بعد اختراعات من در زمینه تبادلگر اکسیژن و اندازه‌گیری میزان کربن نامتقارن در رقابت‌های کشوری و جهانی 2018 تورنتو کانادا در میان 352 اختراع از مخترعان 42 کشور مدال نقره گرفت. بعد سیستم آنالیز ورزشکاران را هم اختراع کردم و درخواست ثبت جهانی آن را دادم. چند ماه قبل هم به‌عنوان مخترع عضو سازمان جهانی یونسکو شدم. در رقابت‌های جهانی اختراعات در کانادا از ایران پنج نماینده حضور داشتند که از میان آنها تنها من موفق به کسب مقام شدم و فدراسیون جهانی اختراعات من را به‌عنوان کاندیدای شایسته‌ترین دختر جهان معرفی کرد.

وقتی به زادگاهم برگشتم همه اهالی روستا جشن گرفتند و مرا باور کردند. آن روز به همه دختران روستا گفتم شما هم می‌توانید به موفقیت برسید؛ فقط باید بخواهید. 15 سال داشتم که همزمان با رقابت‌های اختراعات با توصیه مادرم در رشته ورزشی تکواندو ثبت‌نام کردم. علاقه زیادی به این ورزش داشتم و دو سال بعد با گرفتن کمربند در رقابت‌های کشوری مقام کسب کردم. بعد از آن هم در اولین اعزام به رقابت‌های جهانی کره جنوبی مدال طلا گرفتم و عضو تیم ملی کشور شدم. در رقابت‌های آسیایی اندونزی هم طلا گرفتم و سال بعد هم در رقابت‌های جهانی 2019 کره با پای شکسته یک مدال طلا و یک مدال نقره گرفتم. در کل تا امروز 6 مدال طلا و دو مدال نقره جهانی و آسیایی گرفته‌ام.

بعد از کسب مدال، قول داده بودند در دانشگاه براحتی ادامه تحصیل بدهم اما بدقولی کردند. از دانشگاه‌های امریکا و انگلستان دعوتنامه داشتم ولی می‌خواستم در کشورم ادامه تحصیل بدهم و به مردم خدمت کنم. فرصت زیادی نداشتم و بدقولی‌ها باعث شد رشته پزشکی دانشگاه روسیه را برای ادامه انتخاب کنم. امسال هم به‌دلیل شرایط کرونا کلاس‌ها آنلاین برگزار شد. می‌خواهم در پزشکی روی بیماری‌های ناشناخته تحقیق کنم.»

او همچنان با حرارت ادامه می‌دهد: «هر بار وقتی بالای سکوی قهرمانی می‌رفتم می‌گفتم نباید ریشه‌ام را فراموش کنم. جایی که اگر امکانات باشد دختران با استعداد می‌توانند به موفقیت‌های بزرگی برسند. همان طور که گفتم دوست داشتم برای مناطق محروم کاری کنم و به همین دلیل تصمیم گرفتم مدال طلای جهانی‌ام را به مزایده بگذارم و به بالاترین قیمت بفروشم. تا امروز یک تاجر مبلغ 500 میلیون تومان و یک نفر هم مبلغ 300 میلیون تومان برای خرید مدال طلای من پیشنهاد داده‌اند، اما این مبلغ برای اهدافی که دارم خیلی ناچیز است.»

دخترها و پسرهای روستایی استعدادهای بسیاری دارند که هیچگاه شناسایی نمی‌شوند. استعدادهای علمی و ورزشی که اگر شناسایی شوند و در مسیر درست قرار بگیرند می‌توانند زادگاهشان را متحول کنند. لیلا کشاورزی تأکید می‌کند برنامه‌های مختلفی برای شناسایی این استعدادها دارد: «با پول فروش مدال طلای جهانی‌ام می‌خواهم در مناطق محروم روستایی، مرکز استعدادیابی دایر و چند تیم استعدادیابی به مناطق محروم اعزام کنم. با شناسایی استعدادها می‌توانیم مسیر پیشرفت بچه‌ها را هموار کنیم. می‌توانیم آنها را به مدارس شبانه روزی بیاوریم و تحت حمایت قرار دهیم. در طول ماه چند بار برای کسانی که در ریاضی یا نجوم استعداد دارند معلم بفرستیم تا بچه‌ها را برای حضور در المپیادهای علمی آماده کنند. اگر کسی در هنر استعداد دارد به مراکز هنری معرفی کنیم تا استعدادش شکوفا شود. باور کنید اگر آن سال‌ها که من در روستا درس می‌خواندم امکانات استعداد‌یابی فراهم بود امروز چند نفر مثل من از همین روستا در عرصه‌های جهانی حضور پیدا می‌کردند. متأسفانه اغلب بچه‌های روستاهای محروم بدون هدف و آرزو بزرگ می‌شوند.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار