مشاور سیاسی سابق رئیس‌جمهوری تشریح کرد؛

آیا بازگشتِ بدون مذاکره به برجام، خطایی استراتژیک نیست؟

هدفِ مذاکره در روابط خارجی، صرفا تامین منافع ملی است/بایدن به احتمال قوی نخواهد پذیرفت بدون مذاکره به برجام بازگردد/ رفع تمامی تحریم‌ها و بازگشت مطمئنِ طرفین نیازمند اجماعی ملّی ‌برای حضور در میز مذاکره خواهد بود

تهران (پانا) - مشاور سابق رئیس‌جمهوری تاکید کرد آیا بازگشتِ بدون مذاکره یا بی‌برنامه‌ طرفین، خطایی استراتژیک نیست؟ باید مشخص شود بازگشت آمریکا به برجام وفق کدام محملِ حقوقی - برجامی خواهد بود؟  بازگشت یکباره و غیرحقوقی، هم تاییدکننده‌ ضمنی خروج یک‌جانبه‌ آمریکا است و هم هرگونه ایجاد زمینه برای استحکام تعاملات و... را انفعالی و بی‌اعتبار خواهد کرد.

کد مطلب: ۱۱۴۰۱۹۰
لینک کوتاه کپی شد
آیا بازگشتِ بدون مذاکره به برجام، خطایی استراتژیک نیست؟

حمید ابوطالبی در رشته توئیتی با عنوان «ضرورتِ مذاکره» در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت:

«التهاباتِ انتخاباتِ آمریکا در حال کاهش است، امّا انتظار برای تحوّل در تعاملات ایران و آمریکا و بازگشتِ همه به برجام روزبه‌روز افزایش می‌یابد؛ آیا بازگشتِ بدون مذاکره یا بی‌برنامه‌ طرفین، خطایی استراتژیک نیست؟ ابتدا باید مشخص شود بازگشت آمریکا به برجام وفق کدام محملِ حقوقی - برجامی خواهد بود؟ بازگشت یکباره و غیرحقوقی، هم تاییدکننده‌ ضمنی خروج یک‌جانبه‌ آمریکا است و هم هرگونه ادّعا و انتظار ایران و ایجاد زمینه برای استحکام تعاملات و... را انفعالی و بی‌اعتبار خواهد کرد.

آیا بازگشت طرفین به برجام، با توجه به اسنپ‌بک و ساختار انتقال تحریم‌های دوجانبه و بین‌المللی کردن آن و ناتوانی آمریکا در لغو تمامی تحریم‌ها و صرفا تعلیق برخی از آنها، به نفع ایران است، یا به نفع آمریکا؟ آیا فشاری است بر ایران یا بر آمریکا؟ آیا ابهام در وضعیت ایران است یا آمریکا؟

بایدن به احتمال قوی نخواهد پذیرفت بدون مذاکره به برجام بازگردد، او اعلام کرده است که خواهان مذاکره‌ای همه‌جانبه با ایران برای بازگشت و رفع تحریم‌ها است. ایران چه استراتژی روشنی در این برهه برای بازگشتِ طرفین دارد؟ و چه اهدافی را برای تامین منافع ملّی دنبال خواهد کرد؟

ترامپ منطقه را به برجام گره زده است، لذا معضلات ایران و آمریکا دیگر منحصر به مسائل هسته‌ای نبوده و تمام مشکلات فیمابین را دربرمی‌گیرد؛ از این‌رو، رفع تمامی تحریم‌ها و بازگشت مطمئنِ طرفین نیازمند اجماعی ملّی ‌برای حضور در میز مذاکره خواهد بود. صحنه‌ سیاست در آمریکا تغییر کرده و در داخل و خارج ایران نیز این صحنه در حال تغییر است، این امر نیز نیازمند رویکردی ملّی برای مواجهه‌ای قدرتمند با مشکلات و استفاده‌ درست از زمان است. از دست دادن زمان، خسرانی جبران‌ناپذیر است.

مبنای هر مذاکره در سیاست خارجی، نه قابل اطمینان بودنِ طرفین است و نه قابل اعتماد بودن و نه دست برداشتن از خلق و خو، چنین امکانی در هیچ کجای دنیای روابط بین‌الملل وجود ندارد. هدفِ مذاکره در روابط خارجی، صرفا تامین منافع ملی است؛ نه ایجاد تغییر در مسئولان کشورها.

چنانچه مشکلات ایران و آمریکا یکجا حلّ و فصل نگردد، اجتماعات، سیاست ‌و اقتصاد ایران همواره دستخوش تغییرات سیاسی در آمریکا، تحولات مخرّب منطقه‌ای و تابعی از تصمیمات دیگران و هزینه‌های ناشی از آن خواهد بود. منطقِ علوم اجتماعی، غیر از این حکم نمی‌کند. هرگونه ردّ یا تعلیقِ مذاکرات، حلِّ ناقص و بدون راهبرد، شروط مبهم پیش از مذاکرات و بازگشتِ آمریکا ‌و ایران بدون مذاکره‌ واقعی به برجام، خطاهایی اساسی ‌و استراتژیک‌اند که نتیجه‌ای را جز خدشه‌دار کردن منافع ملّی ایران رقم نمی‌زنند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار