دانشآموزان دیرآموز و مدارس عادی؛ چالش پیش روی آموزش و پرورش
حدود ۱۳ درصد دانشآموزان آماده ورود به مدرسه در کشور ما دیرآموزند، به این معنا که بین دو گروه عقبماندگان ذهنی و کودکان با عملکرد هوشی طبیعی قرار دارند.
به گزارش پانا، روند افزایش سن عقلی در دانشآموزان عادی مطابق با افزایش سن شناسنامهای است ولی در دانشآموزان دیرآموز به ازای هر سال حدود ۱۰ ماه است. بر این اساس، درک واقعیت، مهیا ساختن شرایط کلاس، چگونگی عملکرد معلم و تلاش والدین، به عنوان چهار عنصر تعیینکننده، در پیشرفت تحصیلی نقشی انکارناپذیر مییابد و مزایایی از جمله بهرهمند شدن دانشآموزان دیرآموز از الگوهای مناسب رفتاری همسالانشان، آماده ساختن دانشآموزان دیرآموز برای ورود به جامعه، بهرهمند شدن دانشآموزان دیرآموز از فرصتهای برابر آموزشی، ایجاد حس همکاری از طریق ایفای نقش معلم توسط دانشآموزانی با توانایی بالاتر برای دانشآموزان دیرآموز را فراهم می کند.
از آنجا که یادگیری بر یادگیری بنا نهاده میشود معلم دانشآموز دیرآموز باید از ارفاق نمره خودداری کند زیرا هم کودک دیرآموز در پایه بالاتر دچار مشکلات شدیدتر میشود و هم معلم پایه بالاتر، چرا که دانشآموز پیشنیازهای پایه بالاتر را کسب نکرده است.
بر این اساس باید به والدین یادآوری کرد که با دانشآموز دیرآموز در منزل به صورت جبرانی کار شود و علیرغم شکستهایش در امور تحصیلی، در خانواده نباید تحقیر شود.
پیشنهادهایی به ادارههای آموزش و پرورش مناطق
۱- اطلاعرسانی به مدیران و معلمان در مورد شناخت، چگونگی برقراری ارتباط و آموزش به دانشآموزان دیرآموز در کنار برپایی دورههای آموزشی .
۲- لزوم نظارت و سنجش یادگیری دانشآموزان دیرآموز توسط فرد یا افرادی خارج از مدرسه و جلوگیری از ارفاق نمره و قبولی.
۳- اقدام به تشکیل ستاد و یا گروهی که امور را پیگیری و بررسی کنند
۴- برگزاری نشستهای علمی و آموزشی متشکل از معلمان عادی و استثنایی
۵- وسعت بخشیدن به دامنه آموزش کودکان دیرآموز ، به عنوان مثال آموزش در تابستان
روشهای کمک به کودکان دیرآموز
_ این کودکان در کلاسهایی قــرار بگیرند که دانش آموزان کمتــری داشته باشد (ولی متاسفانه در عمل به دلیل تعداد زیاد دانشآموزان در کلاسهای درس این مورد لحاظ نمی شود که مشکلات عدیدهای را هم برای معلم و هم سایر دانشآموزان ایجاد میکند.)
اولیای کودکان عادی اغلب شکایت میکنند که کودکانی که دچار ناتوانی هستند کلاس را مختل می کنند و آموزگار زمان قابل توجهی را صرف آنها میکند. البته این نگرانیها معقول است ولی باید در نظر داشته باشیم که مشکلات رفتاری دانشآموزان دیرآموز در صورت وجود ، ذاتی نبوده بلکه واکنشی هستند به مشکلات تحصیلی ، انتظارات خانواده و مدرسه و به وجودآمدن احساس ناکامی در خود فرد.
_ پیشرفت این کودکان به صورت هفتگی ثبت و در صورت نیاز از وجود یک مشاور کمک گرفته شود.
_ تدریس با تکرار بیشتری همراه باشد.
_ روی پیشرفت و توجه به رشد مهارتهای کلامی کودکان کار شود.
_ مهارتآمـوزی مورد توجه قرار بگیرد برای معلمان دوره ابتدایی یک دوره آموزشـی در نظر گرفته شود و یک کمیته تخصصی بر عملکرد مدارس نظارت داشته باشد .
فرشته مظفری
کارشناس ارشد علوم تربیتی
ارسال دیدگاه