روز دامپزشکی؛
روز آنهایی که نبض طبیعت در دستانشان میتپد
میناب(پانا)- در تقویم زندگی، برخی روزها تنها تاریخ نیستند، بلکه نمادیاند از عشق، تعهد، فداکاری و مسئولیتی که در واژهها نمیگنجد. ۱۴ مهر، روز دامپزشک، یکی از همان روزهاست. روزی که یادآور انسانهاییست که در سکوتی عمیق، اما با طنین عشق، دستانشان را برای التیام زخمهایی دراز میکنند.

در تقویم زندگی، برخی روزها تنها تاریخ نیستند، بلکه نمادیاند از عشق، تعهد، فداکاری و مسئولیتی که در واژهها نمیگنجد. ۱۴ مهر، روز دامپزشک، یکی از همان روزهاست. روزی که یادآور انسانهاییست که در سکوتی عمیق، اما با طنین عشق، دستانشان را برای التیام زخمهایی دراز میکنند که زبان گفتن ندارند. روزی برای کسانی که تمام عمر خود را وقف محافظت از موجوداتی میکنند که شاید هرگز نتوانند «متشکرم» بگویند، اما نگاهشان، عمق سپاس را فریاد میزند.
دامپزشک، فقط یک پزشک نیست. او یک روانپزشک، یک پرستار، یک مدافع حقوق حیوانات، یک معلم، یک پژوهشگر و گاهی حتی یک ناجیست. او زندگی را نهفقط در انسان، بلکه در تمام ذرات هستی جستوجو میکند.
دامپزشک کسی است که شب را به بیداری میگذراند، نه برای نجات یک انسان، بلکه برای نجات حیوانی که شاید هیچکس حتی حضورش را حس نکرده باشد. او بیادعاست، اما تأثیرش عمیق و ماندگار. او شاید روی جلد مجلهها نباشد، اما قهرمان بینشان دلهای کوچک و بزرگ است.
آنان که دامپزشکی را برگزیدهاند، به سادگی انتخاب نکردهاند. این شغل، دعوتیست به سوی مسئولیتی بزرگ، جایی که جان انسانها و جان حیوانات درهم تنیدهاند. دامپزشک، در کنار درمان بیماریهای حیوانات، در خط مقدم مبارزه با بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان ایستاده است. او حافظ سلامت عمومیست؛ نهفقط در کلینیکها، بلکه در مزارع، باغوحشها، پناهگاهها، کشتارگاهها، آزمایشگاهها و حتی مناطق بحرانزده.
روز دامپزشک فرصتیست برای بلند گفتن اینکه این حرفه، فقط یک تخصص نیست، بلکه تلفیقیست از علم و عشق. عشق به زندگی، به حیات، به طبیعت، و به تمام آنچه نفس میکشد. دامپزشکان آموختهاند چگونه زخمهای پنهان را ببینند، چگونه از دل سکوت ناله را بشنوند، و چگونه امید را در ریههایی بدمد که رمق نفس کشیدن ندارند.
شاید هرگز دیده نشود که دامپزشکی، زیر باران پاییزی، در دل یک دامداری روستایی، در حال احیای یک گوساله تازه متولد شده باشد. شاید کمتر کسی بداند دامپزشکان در خط مقدم مبارزه با بیماریهایی مثل تب کریمه، آنفلوآنزای پرندگان، هاری و سایر بیماریهای مشترک بین انسان و دام هستند. شاید تصویر واقعی از سختی کار آنها، در رسانهها بازتاب نیابد، اما آنها همچنان در تلاشاند، بیتوقع، بیادعا، با کمترین امکانات، اما با بالاترین انگیزه.
به بهانهی روز دامپزشک، باید به احترام ایستاد. باید نوشت، باید گفت، باید فریاد زد که این قشر شریف، سزاوار دیده شدن، شنیده شدن و حمایتاند. باید از دردهایشان گفت؛ از کمبودها، از نبود بیمههای تخصصی، از فشارهای کاری، از بیتوجهیهایی که بعضاً از سوی مسئولان نسبت به این قشر حیاتی صورت میگیرد. و باید یادآور شد که سلامت جامعه، بیوجود دامپزشک، معنایی ناقص خواهد داشت.
دامپزشک، صدای حیواناتیست که زبان ندارند؛ امیدیست برای صاحبان حیوانات خانگی که دلبسته جان آنها هستند؛ پناهیست برای حیوانات بیصاحب، و در نهایت، سربازیست گمنام در ارتش بزرگ سلامت. در این روز، بیایید دستهای گرم و قلبهای مهربانشان را به گرمی بفشاریم، و از عمق جان بگوییم: سپاس، برای تمام لحظاتی که در کنار بیصداها ایستادهاید.
ارسال دیدگاه