گذر از طولانی ترین شب سال و شروع زمستان

پاییز به انتها رسید و وقت شمارش جوجه ها رسید و این ضرب المثل و تعداد جوجه ها شاید تلنگری باشد برای تعداد دلهایی که بدست آوردی یا شایدهم لبخندهایی که برلب ها نشاندی،یا خدای ناکرده دلهایی را که شکوندی، اما نه این آخری را بی خیال میدونم که در مرام من و تو نیست.

یلدا بهانه دورهمی میشود و اقوام و فامیل دید و بازدید می کنند و شب دوستی، شب محفل های گرم و هندوانه های سرد، چای های داغ وانارهای آبدار و همین پارادوکس ها است که این شب را با امثال آن متفاوت کرده است.

هندوانه های وسط سفره لپ هاشون گل انداخته وانارهای دانه شده شمالی از یک قلب قرمز به خود گرفته وخودنمایی میکنند.

یک دقیقه بیشتر محبت،یک دقیقه بلندتر خنده، یک دقیقه طولانی تر آغوش گرم خانواده و مهم تراز همه یک دقیقه زیادتر دیدن چهره زیبای ماه، زیرا اوست که منت میگذارد واندک زمانی طولانی تر باصورت نورانی اش جلوه زیباتری به آسمان تاریک میدهد.

زیبایی یلدا به قرمز بودن هندوانه وآبدار بودن انارش نیست،بلکه به خریدن یک جفت کفش برای کودکی است که ماه ها آرزویش را دارد،رفتن به دیدار پدر، مادری است که تنهایی امانش را بریده ودرودیوار خانه سالمندان برایش تنگ ورنج آور است و چشم انتظار دیدن فرزندانش است و یا حتی آزاد کردن زندانی که به خاطر لحظه ای غفلت از خانواده اش دورمانده، یا شاید هم کمک مالی به بیماری که به خاطر نداشتن پول دارو درد کشیدن برایش یک عادت همیشگی شده است.

یلدا برای کسی خاطره ساز است که دغدغه اش نداشتن پول برای خرید هندوانه نیست کسی که شرمسار خانوادش نباشد.

عده ای یلدا را در کنار پدربزرگ ومادر بزرگ ها و سایر اقوام جشن میگیرند و عده ای نیز در تاریکی شب کنار مزار عزیزان از دست رفته شان شب یلدا را به پایان میبرند.

و اما در این شب عده ای یلدا را در کنار مزار شهدا جشن میگیرند شهدا و عزیزانی که رفتند تا یلدا از پس یلدایی دیگر همینطور درگذر باشد وتو انار رادر دست بگیری و بدون هیچ دلشوره ایی شروع کنی به دانه کردن.

یلدات مبارک پدری که بدون دیدن فرزندت وبانوشتن نامه ای یا حتی پرکردن فیلمی با وی خداحافظی کردی.

یلدات مبارک ای عزیزی که تن به گلوله دادی تا هندوانه قرمز، دغدغه شب یلدای ما شود و ما در آرامش باشیم و به نظر من سرخی انار وهندوانه بی دلیل نیست و تنها دلیل آن این بوده که محفل گرم ما میزبان شهدا است.