محمدرضا بادامچی*

مهاجرت‌ اجباری و آسیب‌های اجتماعی

گاهی مهاجرت اختیاری است و افراد برای زندگی و امکانات بهتر از محل زندگی خود کوچ کرده و سختی‌های زندگی در منطقه‌ای جدید را می‌پذیرند. این مساله عامل توسعه زندگی و پیشرفت آنهاست، زیرا فرد بناست از موقعیت خوب به بهتر برسد. در واقع در اکثر موارد افراد در محل زندگی خود قدرت شکوفایی استعداد‌هایشان را نداشته‌اند و به اختیار مهاجرت می‌کنند.

کد مطلب: ۸۴۹۴۲۲
لینک کوتاه کپی شد

البته امروز با نوع دیگری از مهاجرت در کشور مواجه‌ایم و آن مهاجرت مردم از شهرهای بزرگ به‌دلیل گرانی زندگی در آنهاست. در واقع اگر افراد قادر به ادامه زندگی در شهرهای گران نباشند و ابعاد مختلف زندگی هزینه سرسام‌آوری را بر شانه‌ آنها بگذارد، به‌دلیل افزایش هزینه‌های جاری همچون اجاره منزل به مهاجرت به مناطق کم‌هزینه‌تر فکر می‌کنند.

مهاجرت‌های اجباری، آسیب‌های ناگزیر

اگر هجوم مهاجرت به برخی مناطق شهری گسترده باشد، قطعا ساکنان آن مناطق را دچار آسیب‌های اجتماعی متعدد می‌کند. به عنوان مثال گاهی افراد قادر به پرداخت هزینه‌های آموزش، درمان و شهری در محل زندگی فعلی خود نیستند و به شهری کوچک‌تر و البته ارزان‌تر مهاجرت می‌کنند، به‌دنبال این مهاجرت‌ها تورم و استقرار نامتقارن جمعیتی ایجاد شده و مشکلات اجتماعی را به همراه می‌آورند. البته اگر این کار بر اساس برنامه‌ریزی دولت مبنی بر ایجاد و تجهیز شهرک‌های مسکونی در محل زندگی جدید باشد، مهاجران از امکانات زندگی مطلوب برخوردار می‌شوند و به آسودگی پس از مهاجرت در این مکان‌ها زندگی می‌کند. هرچند در عمل این اتفاق رخ نداده است، زیرا شهرک‌هایی مانند پرند و پردیس به‌تازگی طراحی شده‌اند، اما مشکلات اجتماعی در آنها مشاهده می‌شود، زیرا امکانات فرهنگی و آموزشی در این شهرها به درستی فراهم نشده است و بسیاری از ساکنان از برآورده نشدن خواسته‌های اجتماعی خود شکایت دارند. بنابراین هجوم جمعیتی و مهاجران برای هر دو شهر مبدا و مقصد خوشایند نیست.

لزوم تجهیز امکانات

هنگامی که شهر میزبان، امکانات شایسته‌ای را برای زندگی مهاجران در اختیار آنها نگذارد مشکل آفرین است. بنابراین باید به مرور امکانات را در شهر مقصد فراهم کرد تا مهاجران به آسودگی زندگی کنند. امروز برخی از مناطق شهری آمادگی لازم برای حضور مهاجران تهرانی را ندارند، به عنوان مثال در پردیس بیش از 150 برج 15 طبقه در کنار کوه ساخته شده‌ است، اما این برج‌ها هیچ زیرساختی ندارند. در واقع باوجود امکان ایجاد سیلاب در این منطقه هیچ گونه پیش‌بینی برای سیل احتمالی در کنار این برج‌ها صورت نگرفته در حال‌ حاضر سدی به طول هفت، هشت کیلومتر در آن منطقه از سوی دولت تدبیر و امید احداث شده، اما زمینه‌های ایمنی برای ساختمان‌ها فراهم نشده است. همچنین زیرساخت‌هایی همچون آب، برق، لوله‌کشی فاضلاب و گاز مهیا نیست و صرفا ساختمان را ساخته‌اند. بنابراین شهروند تهرانی که به دلیل ارزانی قیمت زمین و خانه به پردیس مهاجرت و در آنجا ملک می‌خرد در سختی‌های بسیار زندگی می‌کند. از سوی دیگر ظرفیت پذیرش جمعیت در این مناطق محدود است و در صورت افزایش جمعیت دچار تکمیل و اشباع جمعیتی خواهیم بود. در این صورت توزیع جمعیت در آن مناطق نامتقارن شده و بهینه نیست. بنابراین وظیفه دستگا‌ه‌های نظارتی جلوگیری از سرریز جمعیتی در مناطق اطراف تهران است. در هر صورت افراد بی‌اختیار ناچار به مهاجرت به مناطق ارزان‌تر مسکونی می‌شوند. البته مساله مهاجرت به شهرهای کوچک‌تر با توجه به وضعیت اقتصاد و مسکن برای دولتمردان تازگی دارد، اما به سرعت در حال گسترش است. مجلس به عنوان دستگاه‌ ناظر پیگیر این موضوع است، اما دستگاه‌های مسئول و اجرایی امکانات و اعتبارات را در دست دارند.

کارمندان ناراضی برمی‌گردند

رئیس جمهور دولت‌های نهم و دهم به کارمندان دولت و شهرستانی پایتخت‌نشین اعلام کرد که هرکس علاقه‌مند به حضور و خدمت در شهر خود است مختار است به آن مناطق رود، اما این طرح زیربنای درست و استراتژیک نداشت و بسیاری از این کارمندان رفتند، اما پس از مدتی ناراضی و ناخرسند به تهران بازگشتند. در واقع این افراد از دریافت امتیازات تعریف شده از سوی دولت بازماندند. برخی از کارمندان دولت حدود 20 سال قبل محل زندگی قبلی خود را ترک کرده‌اند و پایتخت‌نشین شده‌اند. بنابراین شهر قبلی امروز ساختاری متفاوت داشته و بسیاری از مشاغل در آن وجود ندارند. از سوی دیگر بسیاری از روستاها امروز از بین رفته‌اند و ساکنان آنها به شهرها نقل مکان کرده‌اند. بنابراین زمینه‌های زندگی در روستای مقصد برای کارمندان و مهاجران فراهم نیست و برگشت این افراد باید توام با ایجاد زیرساخت باشد. اغلب این روستا‌ها 20 سال است تخلیه شده‌اند یا از هر 100 خانوار تنها دو خانوار در آنها زندگی می‌کنند و گزینه مناسبی برای مهاجرت شهرستانی‌ها از تهران نیستند. در بسیاری از مناطقی که مهاجران تهرانی به‌قصد ترک تهران آنها را انتخاب می‌کنند زمینه‌های کار و زندگی به میزان پایتخت وجود ندارد و آنها دچار نارضایتی شده یا می‌شوند. اگر از امروز برنامه‌ جامعی را برای ایجاد زیرساخت‌های مناسب در این مناطق ایجاد کنیم، احتمالا در فرآیندی پنج یا 10 ساله مردم قادر به بازگشت به محل‌های زندگی قبلی خود هستند، اما شرط اول توجه به زیرساخت‌های مورد نیاز است.

حاشیه شهرها را دریابید!

با افزایش گرایش زندگی در حاشیه شهرها مشکلات کنونی آنها چندین برابر می‌شود. به عنوان مثال امروز در شهر تهران یا مشهد چندین میلیون جمعیت حاشیه نشین وجود دارد. این در حالی است که شهر مشهد بسیار درآمدزاست، اما 50 درصد حاشیه‌نشین و بافت فرسوده دارد. بنابراین در صورتی که زندگی در شهرها از وضعیت کنونی گران‌تر شود قطعا بر میزان و مساحت جمعیت حاشیه نشین و بافت فرسوده در اطراف شهرها افزوده می‌شود. وضع امروز ناشی از اعمال تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی است که نسلی را به تنگنا و مشکل کشانده است. البته بخشی از جمعیت مهاجران متعلق به جمعیت متوسط رو به پایین جامعه هستند، این افراد به‌دنبال کاهش هزینه‌های زندگی و اجاره بها هستند. آنها تامدتی در خارج از شهرهای بزرگ آسوده زندگی می‌کنند، اما در طولانی مدت برای پذیرش این افراد در سطح شهرهای کوچک امکانات لازم وجود ندارد. بنابراین ناملایمات و آسیب‌های اجتماعی از هر بعد با افزایش مهاجرت ساکنان شهرهای بزرگ افزایش می‌یابد. در نهایت باید گفت مهاجرت درونی و کشوری باید بر پایه تخصص و انتخاب‌های درست باشد. بنابراین افراد باید براساس برتری‌های شغلی یا تحصیلی از سوی شهرهای کوچک‌تر فراخوانده و جذب شوند.

منبع: آرمان

* نایب‌رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار