کهن داشت های مردم گیلان در موسم رمضان

رشت (پانا) - فصل زراعت است، رمضانی دیگر فرارسیده و کهن داشت های معنوی شالیکاران گیلانی پر فروغ تر شده و پیش از افطار، راهی کلبه ها می شوند تا تصویرگر نیایشی به سادگی شب های رمضان باشند.

کد مطلب: ۸۲۲۸۶۸
لینک کوتاه کپی شد
کهن داشت های مردم گیلان در موسم رمضان

رمضان برای گیلانیان نیز به معنویت آکنده است و با آغازش چه آنان که روزه می دارند و چه آنان که نه، حرمت می دارند و گویا خداجوی تر می شوند.
امروز جهانی شدن به معنی یکسان شدن نیست و همچنان این تفاوت های فرهنگی است که هویت آدمیان را می سازد؛ ربنا در سرزمینمان نماد مشترک رمضان شده و مردمان هر منطقه در کشورمان به آئینی کهن به استقبال می روند تا با دعای سحر، روز را به ربنا ختم کنند و در کنار فرهنگی مشترک بنا به پیشینه نیاکان، آدابی شکل می گیرد که نسل جدید بدان بالنده است.
چهره مخاطبان بازارهای محلی در شهرستان های مختلف گیلان نشان از موسم زرع دارد و شالیکاران در ماه مبارک رمضان بیش از همیشه به بازار رونق بخشیده اند.
گلنار ، بانویی شالیکار است که با هیبت کار در حال خرید ملزومات شامی (از خوراکی هایی است که گیلانیان هنگام افطار با پنیر و چای روزه خود را باز می کنند) در بازار فومن است و می گوید: افطاری، نذری ، دعوت از خانواده های نو عروسان و تازه دامادها در ماه مبارک رمضان معمول است.
وی که با لبخندی پر نشاط از آوازهای فروشندگان محلی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا سخن می گوید، افزود: نومندان تالش روستای ماست و در این روستا ، اهالی برای خیرات 'احسان آش' و 'افطار آشی' می پزند.
مادربزرگ دست فروش که سبزی های محلی را از ییلاقات جمع کرده و در سبدهای حصیری به فروش می رساند، می گوید: رمضان برای ما همچون نوروز است و باید قبل از ماه رمضان از تمیزی خانه مطمئن باشیم و کارهای عقب مانده عید را در این روزها انجام داده و دیوارها را با گل رنگی سفید می کنیم.
وی که خود را دیکه سرایی و شالیکار معرفی می کند ، می افزاید: امروز زندگی ها راحت شده و همه چیز فراهم است، اما من هنوز مانند مادرم آرد برنج ماه مبارک را در نمکیار (ظرف سفالی ویژه گیلان که برای ساییدن مورد استفاده قرار می گرفت) آرد فرنی درست می کنم.
وی ادامه می دهد: فقط با این فرنی می شود تلخکامی های کدورت از اقوام را در ماه مبارک از بین برد و از آنان برای آشتی کنان دعوت کرد.
بانوی روستایی می گوید: فصل کشت و زرع است و خوشحالم که هنوز می توانم در زمین های شالی، نشاء کنم چون اقتصادمان از کشاورزی می گذرد .
وی ادامه می دهد: همه می دانند رمضان ماه خداست و من در این ماه به بیشتر آرزوهایم می رسم چرا که دل ها آرام تر و پروردگار را به خود نزدیک تر می بینم و از طرفی در این ماه است که همه بیش تر از همیشه به دیدار هم می روند.
بازار رشت قدمت 600 ساله دارد و مردی در حال رشته ریختن برای رشته خشکار (شیرینی مخصوص ماه رمضان در گیلان که با آرد برنج، گردو، شکر، هل و ... درست می شود) است و توضیح می دهد: فصل کشت برنج با ماه رمضان مقارن شده و زمین های شالی را به خانواده سپرده و خودم رشته می ریزم.
یاسین شمالی توضیح می دهد: پیش همین رشته خشکار در زیر نور شمع و فانوس مهیا می شد و مردم دلخوش تر بودند.
وی از مراسم آشتی کنان بعنوان یکی از آداب استقبال ماه مبارک رمضان در گیلان یاد می کند و می گوید: پیشواز ماه رمضان را در گیلان 'پیشاشو ' می خوانند و تلاش می شود در این شب، ریش سفیدان پا در میانی کرده و کدورت ها را بین اهل فامیل بزدایند .
وی توضیح می دهد: پیشاشو همچنین برای تازه روزه داران به شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین شکل ممکن برپا می شود و بچه های نوجوان خانواده که برای نخستین بار روزه می گیرند، از سوی پدر بزرگ یا پدر خانواده تشویق می شوند.
با فرارسیدن ماه صیام تلاطمی دیگر در مساجد، بازارها، روستاها و جای جای استان هویدا شده و همچون نوروز، خانه ها نظیف و سجاده ها عطرآگین می شود و آذوقه به فراخور، چه برای ادای نذرهای پیشین و چه برای گذران افطار و سحر مهیاست.
در مناطق کوهستانی که مردم بیشتر دامدار هستند و زندگی آنان وابسته به پرورش دام است، پدر بزرگ یا پدر خانواده در نزدیکی های اذان مغرب از مادر خانواده می پرسد که آیا نوجوان روزه را کامل گرفته یا نه؟ اگر جواب مثبت شد، نصف سهم گاو و گوساله را به نام نوجوان روزه دار می کند ...
بانگ 'سحر شده خواب نمانید' عبارتی است که به وقت سحر هنوز هم از گلدسته‌ مساجد و بام برخی خانه ‌ها، هنگام سحر اعلام می ‌شود تا کسی خواب نماند. مردم گیلان در سال های گذشته هنگام سحر ' گوش به بانگ خروس سفید ' می ‌دادند؛ بنا به گفته محققان گیلانی بیدار باش سحر با بانگ خروس، شناختن ستارگان و محل و جای آنها در آسمان، کوبیدن دیوار همسایه، جار کشیدن در کوچه‌ها و صدای مناجات از گلدسته‌های مساجد آئین های کهنی بود که گویا امروز تنها در دوردست های گیلان، نشانی از این آئین ها یافت می شود.
در روستاهای گیلان هر خانواده با توجه به توانایی مالی خویش علاوه بر اینکه در طول ماه رمضان در خانه اش از روزه داران پذیرایی و برای آنان سفره افطاری پهن می کند؛ گزیده ای از آنچه را که بر سفره افطار خود دارد در طبقی بزرگ به نام مجمعه برای عبادت کنندگان و معتکفان در مساجد می فرستاد و هنوز هم این رسم ادامه دارد.
آئین ها جلوه هایی از معرفت شناسی یک قوم و جامعه محسوب می شوند؛ شکلی از هستی شناسی یک دنیای ذهنی و درونی که تجلی بیرونی و هنری پیدا کرده و با زیبایی شناسی خاصی همراه است. آئین ها نمادی از اعتقادات ریشه دار و یادگارهای پیشین است و علاوه بر اینکه بیانگر قدمت و پیشینه تاریخی جامعه محسوب می شوند؛ گویای هویت فرهنگی است و نه تنها بهترینهایش می بایست حفظ، بلکه لازم است نیک اندیشی دیگر مطابق با زمان از نسل نو بر آن پایدار شود.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار