مازیار میر*

نقدی بر آموزش‌های کوتاه‌مدت

این روزها سینه‌چاکان آمورش با گواهینامه‌های رنگارنگ و از فدراسیون جهانی و بین‌المللی آموزش در ایران با تبلیغات گسترده سعی در جذب مخاطب دارند و صد البته امری رایج است‌، اما چه قیمـت و بهایی برای آن پرداخت می‌شود.

لینک کوتاه کپی شد

بسیاری از دانشجویان و افراد که این آموزشهای پوچ و توخالی را ناقص یافته و از آموزش دلسرد شده و برخی هم نتیجه‌های محیرالعقول گرفته و به آنها تاخته‌اند در روبروی هم صف‌آرایی می‌کنند و همه این اتفاقات من را به این فکر انداخت که بهتر است کمی در این زمینه صحبت کنم و به گفته مدیر برترین مجموعه مشاوره مدیریتی جهان، بخاطر یک جمله، نادان و نفهم که از درک مفاهیم عاجز باشد بیشتر و متعصبانه تر به دفاع بر می‌آید.

اما اشکال کار کجا است ؟اشکال یک جمله است که اساسا برنامه‌ریزی ما شاید خطا است.حالا بیاییم برنامه‌ریزی را از دریچه دیگری ارزیابی کنیم.یکی از بنیانگذاران رویکرد انقلابی در زمینه برنامه‌ریزی و نظریه پردازی با رویکرد برنامه‌ریزی تعاملی چنین می گوید: برنامه ریزی تعاملی ابزاری برای کنترل تغییرافکار و آثار و افزایش سرعت سازگاری با تغییرات سریع که به کنترل درنمی آید باید عنوان شود.

به نظر می رسد که تغییرات پیوسته از عصر پیشین تا عصر کنونی که آن را عصر سیستم‌ها می دانیم ادامه داشته و خوب با این مفهوم که تفکر غالب در عصر حال که طی صدها سال در جهان غرب حاکم بود تفکری مبتنی بر تجزیه و تحلیل بوده است.

آیا این رویکرد در جامعه آموزشی و علمی کشور وجود دارد؟آنچه که در هیچ کلاس آموزشی به شما هرگز آموزش نمی‌دهند؟

بنده معتقدم در زمانی که تفکر نوین یا همان تفکر چندبعدی در دستور کار نسل انسان هاست همان تفکری است که سالها آن را تدریس می کنم و طی آن در تمامی روابط متقابل اجزای یک سیستم درقالب کلیت و تمامیت طولی و‌عرضی سیستم باید مورد تجزیه و‌تحلیل کامل با رویکرد تقدم و تاخر و البته همه جانبه قرار گیرد

انجه که بسیار مهم و حیاتی است آن است که هرگز نباید اجزای مستقل به صورت انفرادی و تک به تک از سیستم معنا شوند و این مورد بسیار خطرناک است.ما معتقدیم در این نوع رویکرد فکری، شناخت از کل به جزء پیش می رود و نوعی کل نگری حاکم می شود . دانشمند بزرگ 《ایکاف》 بین توسعه و تفکر سیستمی رابطه ای معناداری تبیین نمود او با چنین دیدگاهی و درنهایت به بهبود کیفیت زندگی و چگونگی استفاده انسان از توانائیها و دارائیها و افزایش شایستگیها می خواهد دست یابد.

به نظر می رسد هرقدر اشخاص و فرد یا مجموعه ها و حتی کشورها سیستمی توسعه یافته تر داشته باشند کمتر تحت تاثیر محدودیت منابع و سقوط قرار خواهندگرفت شاید حالا بتوانید ارزیابی دقیقتری از آموزشهای نصفه و نیمه و اساتید یهویی بدون پشتوانه علمی و عملی و آموزه هایشان داشته باشیم و دلیل مخالفت نویسنده را درک کنید چرا

در این تفکر ما موانع توسعه اشخاص و‌جوامع را عمدتا در درون سیستمها جستجو می کنیم .سیستم آموزش و سیستم.....و رفع تفاوتها و تعارضها را در حرکت روان تر و سریعتر توسعه علمی و عملی باید در درون سیستمها موثر می دانیم.

به عبارت ساده تر ارزش گذاری به تکامل مفهوم و ماهیت دانش فرد و مجموعه ها و‌ شرکت ها از حالت مکانیکی به ارگانیکی و درنهایت به مجموعه ها و یا شرکتها، بر تولید و توزیع علم و ثروت به عنوان نقش علمی و اقتصادی مجموعه ها و سیستمها در جامعه صحه می گذاریم.

به نظر می رسد که برنامه ریزی را در ترسیم آرمان آینده برای استفاده بهینه از توانائیهای یادگیری و سازگاری و با توسعه باید عملیاتی و نهایی نمود.فکر میکنم که همه باید بدانیم برنامه ریزی هوشمند و سه بعدی تنها کاری است که به توسعه فردی و اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی منتهی خواهد شد.

معتقدم برای مبارزه با کرونای نسل بعد و برای مقابله با تغییرات پرشتاب، پیچیدگیهای اقتصادی و ناپایدار محیطی این مهم، تنها راه حل اقتصادی و‌منطقی است.علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد براین باور هستم که اصلی ترین فایده برنامه ریزی با طعم و‌مزه مشارکت، فرایندی هوشمندانه ،خلاق و چند بعدی است که محصولش عقل و خرد ناب جمعی و نگاهی چندین زاویه ای به مسائل است.

متاسفانه تفکر غالب بر آموزش در این روزها ، هرگز شناخت پدیده ها، تحلیل یا تجزیه وتحلیل کامل پدیده ها نبوده و‌نیست ما هرگز با یک فرایند سه مرحله ای که شامل ، تجزیه یعنی جداکردن چیزهایی که باید درک شود.. دوم تشریح یا تحلیل یعنی کوشش برای درک رفتار یا ماهیت اجزا. و سوم تلفیق دقیق یعنی سرهم کردن ها و....نیستیم.آری ما چنین آموزش نمی بینیم و در نهایت خروجی هم نداریم یا خروجی کم است و وابسته به احوالات جهان و منطقه و یا مسائل دیگری و حتی بخت و اقبال است که باز با همه اینها من زاویه شدید دارم.

*مدرس و مشاور کسب و کار

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار