فاطمه قاسمی*

امروز دلم هوای پر کشیدن دارد

امروز دلم هوای پر کشیدن دارد، دوست دارم با او همراه شوم؛ پس رهایش می‌کنم.

کد مطلب: ۱۳۱۰۳۱۲
لینک کوتاه کپی شد
امروز دلم هوای پر کشیدن دارد

دلم پر می‌کشد به 21 تیر سال 1370، روزی که در میان هیاهوی شهر نوزادی از جنس فرزندان فاطمه متولد شد.

از قضا او را محسن نامیدند؛ گویا محسن فاطمه بعد از 1400 سال بدنیا آمده است.

می‌خواهم با محسن کمی حرف بزنم و درد دل کنم.

محسن جان؛ ای برادر شهیدم.

از تو ممنونم بخاطر اینکه؛ به من یاد دادی اگر کسی بخواهد می‌تواند به قافلهُ حسین بپیوندد، حتی اگر 1400 سال از آن گذشته باشد.

حال و هوای خانواده‌ات مرا به خیمه حسین می‌برد و عجیب بوی کربلا به مشام می‌رسد.

وقتی به فرزندت علی نگاه می‌کنم، یاد سه ساله طفل کربلا می‌افتم که با چشمانی پر از اشک شب را با دلتنگی و بهانه پدر سر بر بالین مادر می‌گذارد.

مادرت مرا یاد دلهره‌های ام البنین می‌اندازد امّا به چشمانش که نگاه می‌کنم؛ صلابت و افتخار در آن موج می‌زند. مادرت همچون ام‌البنین شجاعت و جسارت از خود نشان داد آن هم زمانی که به ام البنین خبر دادند پسر سروقامت و رشیدت شهید شده است، ایشان گفتند: «عباسم فدای حسین، از خیمه‌ها چه خبر؟». مادر شما هم وقتی خبر شهادت شما را شنید گفت: «پسرم فدای زینب، از حرم چه خبر؟»

و امّا پدرت...!

از پدرت هیچ نگویم بهتر است؛ چرا که قامت خمیده او سرشار از ناگفته‌هاست و خبر از داغ دل او می‌دهد.

دلم از خیمه حسین بیرون می‌آید و پر می‌کشد به سمت خاطره بازی‌ها.

از مادرت شنیدم که به سردار دل‌ها به‌شدت علاقه داشتید و مشتاق دیدنش بودید؛ خواستم بگویم این علاقه یک طرفه نبود، چرا که ایشان هم باآمدنش کنار شما نشان داد بیشتر عاشق شماست و دو سال بیشتر نتوانتست دوری شما را تحمل کند و آمد و سخت در آغوش‌تان گرفت.

یادم می‌آید که همسرت زهرا خانم می‌گفتند: «محسن رفت تا ثابت کند ایران هنوز شیرمردانی دارد.»، امّا من با او مخالفم؛ چون تو نرفتی بلکه تازه آمدی.

درست است 18 مرداد سال 1396 از دیده‌های‌مان رفتی، امّا مهم‌تر این است که به قلب‌های‌مان بازگشتی؛ آن هم درست زمانی که واقعهُ کربلا به‌تدریج داشت به فراموشی سپرده می‌شد، صحنه کربلا را به پیش چشمانمان آوردید.

همسرتان می‌گویند: «اگر بر محسن اشک می‌ریزید بر اشک‌های‌تان هدف بدهید.» و چه چیزی والاتر و بهتر از اینکه حسین فاطمه را زیارت کردید و با او محشور می‌شوید.

*دانش‌آموز خبرنگار پانا‌

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار