گفت‌وگوی پانا با مؤلف مجموعه کتاب «دیباچۀ درام معاصر ایران»:

خسرو امیری: صاحبان اندیشه با تزریق تفکر در جامعه، برای تربیت فرزندان بسترسازی کنند

برای دسترسی به عملکرد صحیح در حوزه آموزش‌وپرورش، ‌یا باید از تجارب موفق جهانی استفاده کرد و یا خود یک کشور باید صاحبان اندیشه داشته باشند​​​​​​​

تهران (پانا) - نگارنده و مؤلف مجموعۀ نمایشنامۀ «دیباچۀ درام معاصر در ایران» با بیان اینکه صدای آموزشی باید در یک محیط دوستانه انتقال داده شود، گفت شیوه‌های آموزشی باید به محیطی با روش‌های خلاق، نمایشی و منعطف باز گردد.

کد مطلب: ۱۲۹۳۱۱۷
لینک کوتاه کپی شد
خسرو امیری: صاحبان اندیشه با تزریق تفکر در جامعه، برای تربیت فرزندان بسترسازی کنند

مجموعه نمایشنامۀ «دیباچۀ درام معاصر ایران»، در دو جلد به قلم «خسرو امیری» توسط انتشارات «نگار تابان» راه بازار کتاب شد. این اثر شامل 17 اثر نمایشنامه است که در طول مدت 27 سال، بیش از 60 بار بازنگری و بازنگاری شده است. خسرو امیری، نگارندۀ این مجموعه، با بیان این که اعتقاد داشته است هیچ اثری نباید چاپ شود، مگر این که نگارنده به این تشخیص برسد که این اثر می‌تواند برای نسلی باقی بماند و به درد آنان بخورد، گفت: «من بر اساس سخن فردوسی بزرگ، «عجم زنده کردم بدین پارسی»، بارها و بارها وسوسۀ چاپ و نشر آثار خویش را در خودم کُشتم و تمام تلاش خود را کردم که در این 27 تا 30 سالی که در حوزۀ تئاتر فعالیت می‌کنم، در نوشتن ناشناس باقی بمانم و تمام مدت تلاش کردم تا بر نفس خویش پا بگذارم.»

وی با اذعان به این امر که این اثر تجربه‌ای به شدت علمی و زبان‌شناختی بر روی فرهنگ عامه، شامل زبان‌های قدیم‌ تهران، زبان‌های ایرانی، فارسی از مزارشریفی و تاجیکی گرفته تا محلات شیرازی، کرمانی و تهرانی قدیم را شامل می‌شود، افزود: «در این مجموعه، تمرکز بر روی زبان‌های مناطق مختلف ایران از جمله یافت‌آبادی، شوشی، فارسی کرمانشاهی، عربی با لهجه‌های مختلف، انگلیسی و برخی از رویدادهای زیبائی‌شناسی تئاتر مدرن و زبان‌شناسی فرهنگ عامه و فولکلور بوده است.»

امیری، این مجموعه را مجموعه‌ای وسیع و مفید برای اهل زبان‌شناسی و اهل درام دانسته و بر همین اساس، ادامه داد: «بسیاری از آثار تألیف شده در این مجموعه، در جشنواره‌های مختلف حائز رتبه‌های مختلف شده‌اند.»

برای دسترسی به عملکرد صحیح در حوزه آموزش‌وپرورش، ‌یا باید از تجارب موفق جهانی استفاده کرد ‌یا خود یک کشور باید صاحبان اندیشه داشته باشند

خسرو امیری، نویسنده، کارگردان، بازیگر و مؤلف حوزه هنرهای نمایشی در گفت‌وگو با پانا، با اشاره به این‌که برای دسترسی به عملکرد صحیح در حوزه آموزش‌وپرورش، یا باید از تجارب موفق جهانی استفاده کرد و یا خود یک کشور باید صاحبان اندیشه داشته باشند تا بتوانند به کشورشان تفکر تزریق کنند، گفت: «صاحبان تفکر باید با تزریق تفکر در جامعه، بستر‌سازی کنند تا فرد تربیت‌شده بتواند از این تفکر در حوزه‌ آموزش‌وپرورش استفاده کند، این آموزش‌ها جریان داشته باشد تا محصول نهایی آن، فرزندی باشد که در بستر آموزش‌وپرورش در حال رشد از این آبشخور باشد.»

وی در ادامه، ضمن ابراز تأسف از این امر که اگر هر فردی به مطالعه تاریخ بپردازد متوجه می‌شود که این روند در کشور ما اتفاق نیفتاده است، افزود: «زمانی که ژاپن، توسط امپراتوری خویش که همواره به‌دنبال کشور گشایی بوده است، سقوط می‌کند و توسط بمب اتمی نابود می‌شود، ژنرال ژاپنی شمشیر خود را از غلاف در‌می‌آورد و بر روی عرشه کشتی جنگی آمریکایی و شمشیر امپراطوری ژاپن را در آن لحظه به یک سرهنگ، یعنی دون‌پایه‌ترین مقام نظامی آمریکایی تقدیم می‌کند و در آن لحظه که این کار را انجام می‌دهد، نگاهی به افسر آمریکایی می‌کند و خطاب به او می‌گوید ما برای ساختن این وطن دوباره قیام خواهیم کرد، اما این بار نه با شمشیر، چرا که ما دیگر به شمشیر نیاز نداریم.»

این کارگردان با سابقه تئاتر، با بیان این که زمانی که در این داستان همه چیز برمی‌گردد، عقلا در کنار هم جمع می‌شوند و از خود می‌پرسند که چه عاملی موجب شده است که ما به یک کشور نظامی‌گرا، نظامی‌زده، ارتش‌سالار و اسلحه‌مآب، مبدل شده‌ایم، ادامه داد: «زمانی که به ریشه‌های خود بازمی‌گردند، می‌بینند که آنجایی که به جای فرهنگ سامورایی آموزه‌های اخلاقی‌مدار، به فرهنگ آدم‌کشی روی آورده‌اند در این مسیر گام گذاشته‌اند.»

امیری، با اشاره به این که این موضوع به آن بر می‌گردد که ژاپن در آن زمان، تا چه اندازه، نیاز داشته است که خشونت داشته باشد و نتیجه خشونت به این امر، منجر شد که ژنرال‌هایی روی کار بیایند که بعدها، یک نمونه از این ژنرال‌ها به امپراتور این کشور مبدل شد، اضافه کرد: «ژاپن، در این مرحله از تاریخ خود به این نتیجه رسید که باید به فرهنگ اصیل سامورایی خویش بازگردد، فرهنگی که در ژاپن ریشه داشت، آن هم آموزش‌وپرورش اخلاق ژاپنی بود و از همین روی، خطاب به نظامیان خویش گفتند اگر می‌خواهید از این به بعد حقوق دریافت کنید به جای این که در ارتش خدمت کنید، باید در آموزش‌و‌پرورش به خدمت بپردازید.»

وی در همین راستا با بیان اینکه همه ژنرال‌هایی که در حوزه آموزش‌های نظامی با عنوان «دافوس» آموزش‌های کامل و جامع دیده بودند، از آموزش‌های مختلفی مانند زمین‌شناسی، اقتصاد، هواشناسی، ژئوفیزیک، شیمی، مواد عالی، جغرافیای سیاسی و نظامی و انواع خاک‌شناسی بهره‌مند شده بودند و این افراد به خاطر این که در جایگاه ژنرالی باقی بمانند باید تمامی این آموزش‌ها را دریافت می‌کردند، به همه آن‌ها مسلط بودند، اظهار داشت: «در این زمان بود که از این افراد خواستند تا در مدارس حضور پیدا کنند و خطاب به آن‌ها گفتند شما در مدارس یک کلمه هم از آموزش‌های نظامی ارتش سخن می‌گوید و تنها به انتقال آموزش‌هایی که از علوم مختلف دارید به دانش‌آموزان می‌پردازید.»

این نویسندۀ آثار نمایشی، با بیان این که در این برهه از تاریخ، خطاب به نظامیانی که قرار بود به آموزش دانش‌آموزان بپردازند، گفته شد که اصل نظم باید به عنوان یکی از مهم‌ترین اصول پیش روی نظامیان برای انتقال به دانش‌‌آموزان قرار بگیرد، تصریح کرد: «در این روش، ساعات تحصیلی این چنین آغاز می‌شد که دانش‌آموزان، قبل از این که وارد کلاس بشوند زمین را می‌شستند، همه جا را مرتب می‌کردند، ورزش می‌‌کردند، به جایی که در آن به تحصیل می‌پرداختند احترام می‌گذاشتند و بعد از آن شروع به تحصیل علم می‌کردند و پس از این مرحله، به این نتیجه رسیدند که باید از شیوه‌های دیگری که از طریق شیوه‌های دیگری که برای کودکان انعطاف داشته باشد، آموزش‌های نظامی‌وار خویش را تلطیف کنند و از همین روی، به آموزش نمایش روی آوردند.»

شیوه‌های آموزشی‌وپرورشی در ژاپن این کشور را به ژاپنی بین‌المللی مبدل ساخت

امیری با بیان این که در این زمان، برای نخستین بار، آموزش به صورت متفاوت انجام شد و به جای این که کودکان پشت میزهای مستطیل شکل بنشینند، دور میزهای گرد نشستند، دور هم نشستند و معلم دور این دانش‌آموزان می‌چرخید و به آن‌ها آموزش می‌داد، خاطر نشان کرد: «شیوه‌های آموزشی و پرورشی در ژاپن، بلافاصله با شیوه‌های نظامی، از نظم، دقت به محیط پادگان‌گونۀ مدرسه به اضافۀ انعطاف دوری و در هم و مشارکتی تئاتر، ژاپن امروز را به ژاپن بین‌المللی مبدل ساخت.»

وی با بیان این که یک سوءتفاهم بزرگ در مورد آموزش‌وپرورش در تمامی کشورهای غرب آسیا اتفاق افتاده است، یادآور شد: «از زمان رشدیه، که معتقد بود نباید یک فرد در کنار خیابان در حالی که یک کالسکه در حال رد شدن از آن خیابان است، با فلک به بچه‌ها درس بدهند و آن آشغال‌ها و خاک‌ها روی سر بچه بریزد و همین امر موجب شد که رشدیه، مدرسه را در ایران برای نخستین بار با عنوان مدارس رشدیه فعال کند و ‌اهل آموزش‌وپرورش می‌دانند که مجلات رشد امروز، از نام آقای رشدیه می‌آید؛ او فهمیده بود که باید مکان جدای از شلوغی باشد و مکان آموزش‌پرورش باید محیطی امن، آرام و فاقد هرگونه چوب و فلک باشد.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار