امروز: دوشنبه 29 دی 1399 - 08:43 تبلیغات
خبرگزاری پانا
خبرگزاری پانا
  • خبرگزاری پانا
  • صفحه اصلی
  • آموزش و پرورش
      در حال بارگزاری
  • سیاسی
      در حال بارگزاری
  • اقتصادی
      در حال بارگزاری
  • اجتماعی
      در حال بارگزاری
  • فرهنگی
      در حال بارگزاری
  • ورزشی
      در حال بارگزاری
  • عکس
      در حال بارگزاری
  • ویدئو
  • رسانه‌های دیگر
      در حال بارگزاری
  • استانها
    • صفحه اصلی استان‌ها
    • آذربایجان شرقی
    • آذربایجان غربی
    • اردبیل
    • اصفهان
    • البرز
    • ایلام
    • بوشهر
    • تهران
    • شهرستانهای تهران
    • چهارمحال و بختیاری
    • خراسان جنوبی
    • خراسان رضوی
    • خراسان شمالی
    • خوزستان
    • زنجان
    • سمنان
    • سیستان و بلوچستان
    • فارس
    • قزوین
    • قم
    • کردستان
    • کرمان
    • کرمانشاه
    • کهگیلویه و بویراحمد
    • گلستان
    • گیلان
    • لرستان
    • مازندران
    • مرکزی
    • هرمزگان
    • همدان
    • یزد
  • آرشیو
  • درباره ما
  • ارتباط با ما

پانا رسانه‌های دیگر

احساس ناامنی چه تأثیری بر نگرش و مشارکت اجتماعی شهروندان و نسل بعدی آنها دارد

من از این خیابان می‌ترسم

من از این خیابان می‌ترسم

11/29/2020 8:39:22 AM
11/29/2020 8:39:22 AM
یکشنبه 9 آذر 1399 - 08:39
من از این خیابان می‌ترسم

تهران (پانا)‌- صدای موتور که می‌شنود پنج متر از جا می‌پرد. کافی است خیابان کمی ‌تاریک باشد و صدای موتورسواری را از دور بشنود؛ گوش‌هایش را می‌گیرد و پا می‌گذارد به فرار. فقط مسأله موتورسوارها نیست؛ اگر در جای خلوتی باشد و چند نفر پشت سرش هم باشند همین احساس را دارد، دائم برمی‌گردد و پشت سرش را می‌پاید. گاهی رفتارهایش موجب تعجب دیگران می‌شود اما او خاطرات خوبی از زندگی در فضای این شهر ندارد. خودش می‌گوید دیگر از خیابان می‌ترسم.

به‌گزارش ایران، اینها بخشی از ترس‌های سحر است که در یک سال گذشته دوبار از او سرقت شده. اولین دفعه در خیابان بهشتی قدم می‌زد که یک موتورسوار به او نزدیک شد و موبایلش را از دستش قاپید: «راستش موبایلم زنگ خورد. تا از کیفم درآوردم، روی هوا غیب شد. نگاهم تا چند ثانیه روی دست خالی‌ام بود. بعد دیدم موتور بسرعت وارد اتوبان شد. فقط نگاه کردم و اشک ریختم. یک سال است دیگر از آن خیابان که محل تردد همیشگی‌ام بود، عبور نمی‌کنم. راهم را دور می‌کنم اما حاضر نیستم از آنجا رد شوم.»

شش ماه بعد نزدیک خانه‌اش در شرق تهران برایش اتفاق مشابهی افتاد. کنار دیوار راه می‌رفت که موتور سواری پرتش کرد روی زمین و کیفش را زد: «زخمی ‌شدم. باور کن از آن روز به بعد کمتر از خانه بیرون می‌آیم حالاهم که بهانه کرونا دارم اما راستش را بخواهی مسأله‌ام کرونا نیست، من از خیابان‌ها می‌ترسم. فکر نمی‌کردم این اتفاق در یک سال دو بار برایم بیفتد و این طور اثر عمیقی رویم بگذارد. این روزها پیش مشاور می‌روم و امیدوارم دوباره روزی برسد که از خیابان‌های شهر نترسم.»

ممکن است خیلی از ما تجربه مشابهی داشته باشیم. اگر هم خودمان خوش شانس بوده‌ایم و این مسأله را تجربه نکرده‌ایم حتماً دوروبرمان کسی را می‌شناسیم که چنین تجربه دردناکی را از سر گذرانده است.
محسن مرتضوی قربانی اسیدپاشی است. به قول خودش بدترین تجربه ناامنی و خشونتی را که یک آدم می‌تواند در زندگی تجربه کند از سر گذرانده اما انگار احساس ناامنی در این شهر برایش پایانی ندارد. همین چند ماه پیش در خیابان قائم مقام توی ماشین منتظر بازگشت خانمش از محل کار بود که موتور سواری یک چاقو گذاشت بیخ گوشش و خواست موبایلش را تقدیم کند: «نوزده روز بود گوشی‌ام را خریده بودم اما موبایل نو که چه عرض کنم سوئیچ ماشین را هم می‌خواست تقدیم می‌کردم. حال دوباره بیمارستان رفتن را نداشتم.»

محسن به خاطر حادثه اسیدپاشی که چند سال قبل برایش اتفاق افتاده بارها و بارها در بیمارستان بستری شده است: «باورت نمی‌شود بعد از اینکه پریدند ترک موتور و رفتند خلاف جهت ماشین‌ها دنبالشان می‌کردم مثل فیلم‌ها چند بار نزدیک بود تصادف کنم. آخر یک سیلی به خودم زدم و گفتم حالا که موبایلت را بردند، چرا می‌خواهی خودت و دیگران را بکشی؟»

اما این حادثه برای محسن تبعات دیگری هم داشت و آن بازگشت دوباره کابوس اسیدپاشی شدنش به خواب‌های شبانه بود حتی وقتی درباره این ماجرا حرف می‌زند زبانش به لکنت می‌افتد: «دوباره هر شب خواب اسیدپاشم را می‌بینم؛ کسی که فکر می‌کردم بعد از سال‌ها فراموشش کرده‌ام. درباره آن خیابان هم که واقعاً حس بدی دارم اما چون محل کار خانمم آنجاست متأسفانه مجبورم هر بار به آنجا برگردم. هر بار که می‌آیم جای ماشینم را نگاه می‌کنم و قضیه را به یاد می‌آورم، عصبی می‌شوم و لکنت زبان می‌گیرم.»

محمد صادقی همین چند روز پیش تجربه موبایل قاپی از پسرش را از سر گذرانده: «تا پسرم از مغازه لوازم التحریری بیرون آمد یک موتور از این سرعتی‌ها نزدیکش شد. پسرم داشت با تلفن حرف می‌زد که دستش را گرفتند. موتور می‌رفت و پسرم روی زمین کشیده می‌شد. من صحنه را می‌دیدم. دیدم که پسرم چقدر ترسناک با یک طرف صورتش زمین خورد. آن لحظه نمی‌دانستم چطور رانندگی می‌کنم؛ لای مردم و ماشین‌ها دنبال موتور می‌رفتم. آخرش هم نتوانستم ماشین را کنترل کنم و خوردم به بلوک‌های بتنی بزرگ وسط بلوار. چند دنده سینه و دستم شکست. از آن طرف هم مردم پسرم را برده بودند بیمارستان. آرنجش شکسته بود و گوشش آسیب دیده بود. دائم می‌گویم یک گوشی سه چهار میلیونی ارزش این همه عذاب برای دیگران رادارد؟ اینکه من و پسرم به این روز بیفتیم؟ یعنی این آدم ها یک لحظه فکر نمی‌کنند سر پسرم می‌خورد به جدول و بلایی سرش می‌آمد، چه می‌شد؟ واقعاً برایشان مهم نیست؟»

هنوز دست و پایش از به یاد آوردن این صحنه‌ها می‌لرزد: «واقعاً مثل یک کابوس بود. آنقدر همه این اتفاقات ترسناک و غیرواقعی بود که هنوز هم فکر می‌کنم خواب دیده‌ام. من فقط این را فهمیدم که دیگر در این جامعه هیچ احساس امنیتی موقع تردد در پیاده روها ندارم. ما آسیب دیدیم. ماشینی که با آن امرار معاش می‌کنم مچاله شد و نمی‌توانم درستش کنم. اینها هیچ وقت از یاد من نمی‌رود.»

سجاد هم که چند وقت پیش در یکی از کوچه‌های خیابان خرمشهر تهران خفت شده چنین احساسی دارد: «موبایل و نوت بوکم را گرفتند؛ یک چاقو روی شاهرگم گذاشتند و من هم چاره‌ای نداشتم جز اینکه هرچه می‌خواهند تقدیم کنم. تا چند وقت از آن کوچه رد نمی‌شدم تا چند ماه بعد از حادثه هم مدام فکر می‌کردم کسی از پشت سر تعقیبم می‌کند و مدام برمی‌گشتم و نگاه می‌کردم. با اینکه مدت زیادی از این حادثه گذشته ولی هنوز هم در خیابان با تلفن همراه صحبت نمی‌کنم.»

یعقوب موسوی، جامعه‌شناس شهری درباره احساس ناامنی که این اتفاقات می‌تواند ایجاد کند، می‌گوید: «موبایل یا هر وسیله دیگری که به سرقت می‌رود پیرامون خود یک فضای ناامن ایجاد می‌کند. بخشی از آنچه تحت عنوان فضای ناامن شهری تعریف می‌کنیم معلول همین خلاف‌ها و بزه‌هایی است که در محیط شهری رخ می‌دهد. این نوع اتفاقات در شهری مثل تهران مدام تکرار می‌شود و این محدود به یک منطقه نیست. این موضوع باعث تولید حس منفی نسبت به فضای شهری می‌شود، یعنی جرم تنها متوجه خساراتی نیست که به فرد قربانی وارد شده، بلکه حس ناامنی است که همه را درگیر می‌کند.»

به ‌گفته موسوی در گذشته در جاهایی از شهر که افراد شرور در آنها دست به خشونت‌های گروهی می‌زدند تا سال‌ها کابوس ساکنان آن محلات می‌شد و به‌عنوان خاطراتی تلخ آنها را بازگو می‌کردند. کابوس جرم؛ چه بزرگ و چه کوچک، در ذهن افراد تا مدت‌ها باقی می‌ماند و برای قربانیان نوع خاصی از عارضه‌های عاطفی تولید می‌کند و موجب رنجش پنهان روان افراد می‌شود و خاطرات تلخ فضاها گاه تا پایان عمر با قربانی باقی می‌ماند.

مازیار طلایی، دیگر جامعه‌شناس هم از دو منظر به موضوع احساس ناامنی نگاه می‌کند؛ اول تأثیری که احساس ناامنی روی فرد می‌گذارد و دوم تأثیراتی که ناامنی بر نسل بعدی دارد: «ناامنی در فرد احساس ترس به وجود می‌آورد و ترس هم از حس بقا می‌آید و اینکه این ترس منجر به محافظه کاری می‌شود و فرد تا جایی که می‌تواند کمتر در فضای شهری حضور پیدا می‌کند. این ترس تعاملات اجتماعی را کمتر می کند و از فضای بیرون یک محیط ناامن می‌سازد که زمینه ساز اضطراب است و پیامدش هم ترس از تهاجم دائمی ‌است که در نهایت منجر به کاهش مشارکت اجتماعی و محدودیت‌های شغلی می‌شود. مجموعه اینها باعث کاهش رضایت از زندگی می‌شود چون امنیت با رضایت از زندگی ارتباط مستقیم دارد. وقتی امنیت نباشد رضایت از زندگی پایین می‌آید و سلامت اجتماعی افراد به خطر می‌افتد. همین طور این احساس عدم اعتماد به نهادهای اجتماعی را به همراه دارد.»

به عقیده این جامعه شناس، فردی که در نیازهای پایه‌ای خود دچار مشکل است در تأمین نیازهای مراتب بالاتر هم مشکل پیدا می‌کند؛ کسی که امنیت اشتغال و بقا ندارد بدیهی است به نیازهای بالاتر که به سازندگی جامعه می‌رسد هم توجهی نمی‌کند و جامعه‌ای که افرادی با احساس امنیت کمتری دارد جامعه‌ای پویا و سالم نخواهد بود. اما بعد دیگر اینکه افرادی که دچار احساس عدم امنیت می‌شوند این مسأله را به دیگران بخصوص فرزندان‌شان انتقال می‌دهند. کسی که محیط بیرون را ناامن می‌داند دیگران را هم کنترل می‌کند و سعی می‌کند نزدیکانش را از جامعه دور نگه دارد. این نگرش به پرورش فرد در یک محیط کلینیکی منجر و باعث می‌شود محرومیت و نارضایتی شدیدی برای نسل بعد به وجود بیاید و فضای ذهنی و جامعه‌پذیری او را تحت تأثیر قرار می دهد. مشکل تنها تأمین امنیت افراد در لحظه نیست، مسأله این است که اگر اکنون امنیت افراد تأمین شود نسل‌های بعد هم احساس امنیت خواهند کرد.

احساس ناامنی صدای موتورسواری خیابان بهشتی محسن مرتضوی قربانی اسیدپاشی محمد صادقی موبایل قاپی یعقوب موسوی مازیار طلایی
اخبار مرتبط
  • محاکمه دختر دانشجو به اتهام اسیدپاشی

  • جامعه در اضطراب

  • چشم‌های کنترل‌کننده دختران غمگین

  • گسترش سرقت در جامعه باعث احساس ناامنی در بین مردم می شود

  • دست اندازهای فرهنگی به هنرمند احساس ناامنی می دهد

نظرات
1- لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب توهین‌آمیز یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران و مغایر با قوانین کشور منتشر نمی‌شود.
3- نظرات پس از تایید منتشر می‌شود.
نظر شما با موفقیت ثبت شد

  • پربیننده ها
  • آخرین
  • مهلت شرکت در جشنواره پرسش مهر «در بخش فرهنگیان» تمدید شد

  • زنان آوازخوان کرمانشاهی دستگیر شدند

  • شناسایی 6016 بیمار جدید کرونا در کشور؛ حال 4374 بیمار وخیم است

  • آموزش تعطیل نیست؛ جدول زمانی مدرسه تلویزیونی 28 دی

  • تمدید مهلت ثبت‌نام المپیادهای علمی کشور

  • اجتماع بزرگ عزاداران فاطمی در میدان هفت تیر تهران

  • مراسم عزاداری شب شهادت حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها

  • بیم و امید خانواده‌ها از بازگشایی مدارس در سایه کرونا

  • برپایی موکب فرهنگی مهدویون به مناسب شهادت حضرت زهرا (س)

  • ویژه دانش‌آموزان؛ جدول زمانی مدرسه تلویزیونی 29 دی

  • بارش برف و باران در جاده‌های ۱۰ استان

  • تشییع و تدفین شهید گمنام در روز شهادت حضرت فاطمه (س) در قم

  • «آقازاده» به روایت کامبیز دیرباز و داستان تیر خوردن امیر آقایی

  • راه بازگشت مهدی ترابی به پرسپولیس هموار شد

  • تشریح فعالیت‌های انجام ‌شده در راستای اجرای «بسته تحولی مسکن معلمان»

  • دلار به روند صعودی‌اش ادامه داد

  • جزئیات بازگشایی مدارس؛ حضور در مدارس اجباری نیست

  • فشار حداکثری حمایت حداقلی

  • محمود صادقی: آقای عارف شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان را بلاتکلیف رها کرد

  • توصیه‌های کرونایی؛ بی‌دلیل و برای ساعات طولانی در مراکز درمانی حضور نیابیم

  • پایان غم‌انگیز معین

  • خرید 25 میلیونی اوراق برای وام 240 میلیونی مسکن

  • ۱۵ درصد سرمایه‌گذاری‌های خارجی کشور در مناطق آزاد انجام شده است

  • تحریم‌های آمریکا تاثیری بر صنعت فولاد ندارد

  • سهم بودجه عمرانی سال آینده به 10 درصد کاهش یافت؛ توقف سرمایه‌گذاری

  • تغییر «بازار پرواز» همزمان با موج انگلیسی کرونا

  • سیرجان شهر مازادهای استقلال

  • چهار علت شکست خصوصی‌سازی

  • فیلم‌ اولی‌های سی‌‌و‌نهمین جشنواره فیلم فجر چه کسانی هستند؟

  • جزئیات بازگشایی مدارس؛ حضور در مدارس اجباری نیست

  • سرنوشت خرید آنلاین

  • نبض بازار آپارتمان‌های بزرگ متراژ

  • آفتاب نیمه شب؛ فیلم موشکی جشنواره فیلم فجر

  • واریز ۱۷۰ میلیارد ریال سرانه دانش‌آموزی به حساب مدارس عشایری

 
کلیه حقوق متعلق به خبرگزاری پانا است.
ارتباط با ما درباره ما
طراحی و اجرا : سماسیستم