رضا پوروزیری*

فرمان فرهنگ توسعه در دست زنان

توسعه، مسأله‌ای است که برخلاف بسیاری از دیدگاه‌های مدیریتی، بخش عمده‌ای از آن متوجه خانواده است.

کد مطلب: ۱۰۲۹۸۲۰
لینک کوتاه کپی شد

امروزه در نتیجه تحولات اجتماعی گسترده و جهانی، منشأ تصمیمات و راهبری موضوعات خانواده در نسبتی قابل توجه بین مردان و زنان تقسیم شده است که سهم زنان از این فرآیند، بسیار است. این بدین معنا است که اگر، زنان نسبت به اهمیت موضوعی باور داشته باشند از همه توان خود، برای تحقق آن باور استفاده می‌کنند. این البته براساس امکانات در دسترس ایشان قابلیت اجرا خواهد داشت. دنیای مردانه، اکنون در دهه سوم قرن بیست و یکم، با ده‌ها رویکرد مستقیم و غیرمستقیم در حال کوچک شدن است. این معنا مبین برابری جنسیتی است.

در دهه‌های پیشین فرض این موضوع محال تلقی می‌شد و رؤیای توسعه با برابری جنسیتی آرمانی دور از دسترس، اما امروز در همه شئون زندگی معاصر وارد شده و قابل دریافت است. به‌گواه آمار و ارقام حضور دختران در دانشگاه بیشتر و در محیط کار روز‌به‌روز بیشتر می‌شود. این اختیار و قدرت اجتماعی اما مسئولیتی بسیار جدی برای زنان معاصر ایجاد می‌کند که بسیار جدی و خطیر است. این قلمرو «الگوی زیست» است، الگویی که بسیار باید تغییر کند و این تغییرات نیازمند تعامل جدی با خانواده است.

الگوی مصرف غذا، پوشاک و انرژی و الگوهای رفتاری با کودکان و نحوه عملکرد و حضور اجتماعی و مشارکت سیاسی و هزاران موضوعی که زیرساخت یک نهضت فراگیر و بنیادی در جهت «تغییرات اجتماعی»زیربنایی را شامل می‌شود. در فرآیند این تغییر بزرگ، زنان نقش برابری با مردان نخواهند داشت، بلکه نقشی کلیدی و بنیادین دارند.با توجه به اهمیت الگوی زیست و با درک و مسئولیت اجتماعی نسبت به خانواده و محیط اجتماعی زنان می توانند به وجودآورنده تغییر بزرگ باشند.

نقش تربیتی ایشان نسبت به فرزندان انکار ناشدنی است، نقش‌شان در میزان توجه به جزئیات و کلیات روش زیست تأثیری شگرف برهمه اعضای خانواده دارد، تأثیری که می‌تواند عمدتاً نتیجه را به نفع توسعه یا به ضرر آن تغییر دهد. این نقش می‌تواند به مدیریت منابع، زمان و هزینه باعث شکوفایی و رونق جوامع گردد. براین اساس، هرگاه زنان یک سرزمین اراده تغییر داشته باشند می‌توانند تغییر را به وجود آورند و این موضوع ورای برنامه‌های رسمی دولت‌ها و سازمان‌ها است. مقیاسی عملیاتی از یک الگوی رفتاری است که در خانواده تمرین و اجرا و در جامعه نهادینه می‌شود. پروژه تغییر با باور به منفعت خانواده و منفعت عمومی و درست بودن رویکرد در جامعه زنان آغاز و با تغییر بزرگ رفتار زیستی به انجام می‌رسد. این یک معنای عمیق و مقیاس بزرگ و قابل تحقق است.

این البته قابلیت توسعه به همه شئون زیست را دارا است و می‌تواند متضمن ایجاد نهضتی فراگیر و جهانی در مسیر تحقق توسعه پایدار گردد.
آیا زمان این تغییر بزرگ فرا رسیده است؟ آیا جامعه زنان می‌خواهد و توان اجتماعی پذیرش این مسئولیت بزرگ را دارد؟ به‌طور قطع این ظرفیت‌سازی همه جانبه‌ای لازم دارد و اینکه اکنون زمان مناسبی برای آن است مورد کنکاش خواهد بود.
آیا جریان‌های حامی برابری جنسیتی می‌توانند و می‌خواهند در نسبتی متناسب ضرورت و اهمیت این مسئولیت را در فرآیند تحقق موقعیت‌های ایجاد شده در پس آن مورد تفاهم قرار دهند؟ آیا پرداختن به جنبه‌های مختلف این مسئولیت برای جامعه امروز ممکن است؟

سرعت تغییرات در نتیجه دگرگونی‌های ناشی از شرایط معاصر به تسریع این فرآیند دامن می‌زند و البته ما را با دنیایی از احتمالات روبه‌رو خواهد ساخت.
اکنون در سال ٢٠٢٠ در حالی که ٥ سال از تصویب اهداف توسعه پایدار گذشته، باید از ایجاد کمپین جهانی برای کمک گرفتن از همه زنان جهان در جهت ساخت جهانی بهتر برای زیست سخن گفت، دیر است اما تحقق آن دور نیست.

*پژوهشگر توسعه در دانشگاه یورک - تورنتو

منبع: ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار