در گفت‌وگو با پانا:

مستندساز نباید برای جذابیت، حقیقت را قربانی کند

تهران (پانا)- مستندساز ایرانی، با تأکید بر ضرورت پایبندی به اخلاق و حقیقت در سینمای مستند، معتقد است که با تغییر ذائقه مخاطب و گسترش فضای مجازی، فرم روایت در مستندسازی دگرگون شده است؛ اما این تغییر نباید به تحریف واقعیت منجر شود.

کد مطلب: ۱۶۲۷۹۲۵
لینک کوتاه کپی شد
مستندساز نباید برای جذابیت، حقیقت را قربانی کند

جعفر صادقی، کارگردان مستند فیلم «شگرد» در گفت‌وگو با پانا در پاسخ به این پرسش که سینمای مستند ایران چه جایگاهی دارد، گفت: «سینمای مستند ایران در سطح جهانی یکی از سینماهای پیشرو محسوب می‌شود. اگر نگاهی به جشنواره‌های معتبر بین‌المللی بیندازیم، تقریباً در بیشتر آن‌ها نام یک مستند ایرانی در بخش مسابقه دیده می‌شود. البته اگر صادقانه بگوییم، در هفت تا ده سال اخیر به‌دلیل پررنگ شدن مسائل سیاسی در ایران، بسیاری از جشنواره‌های بزرگ جهان بیشتر تمایل داشته‌اند فیلم‌هایی را بپذیرند که به موضوعات سیاسی می‌پردازند و در این زمینه سیاست‌های خاص خود را دنبال کرده‌اند. با این حال، آثار مستندسازان ایرانی همواره جزو فیلم‌های مطرح و باکیفیت این حوزه بوده‌اند.»

وی درباره حفظ نگاه پژوهشی در سینمای مستند توضیح داد: «زمانه تغییر کرده است. در گذشته، مستندها نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و ارائه داده‌های تازه به مخاطب داشتند؛ اما امروز با گسترش فضای اینترنت و شبکه‌های متعدد اطلاع‌رسانی، آن نقش تا حدی کاهش یافته و جنبه روایی و قصه‌گوی مستندها پررنگ‌تر شده است. به همین دلیل، اگرچه فیلم‌های پژوهش‌محور همچنان ساخته می‌شوند، اما به اندازه گذشته فراگیر نیستند. امروزه در سینمای مستند، پژوهش همچنان جایگاهی اساسی دارد، اما نحوه بازگو شدن آن در قالب روایت و داستان تغییر کرده است. در واقع، پژوهش حذف نشده، بلکه شکل ارائه‌اش متحول شده است.»

وی در ادامه درباره انتخاب سوژه گفت: «در انتخاب سوژه، عوامل گوناگونی مؤثرند. نخستین نکته‌ای که من همیشه مد نظر دارم، این است که ببینم این فیلم چه کمکی می‌تواند بکند. در تمام سال‌هایی که کار می‌کنم، هیچ فیلمی نداشتم که کمتر از یک سال برایش وقت بگذارم؛ اغلب پروژه‌هایم سه تا چهار سال زمان برده‌اند. فیلمی دارم که نزدیک به هشت یا نه سال است درگیر آن هستم. بخش قابل توجهی از زندگی روزمره‌ام صرف کار روی سوژه‌هایی می‌شود که به آن‌ها باور دارم. وقتی چنین زمانی را برای یک موضوع صرف می‌کنیم، باید مطمئن باشیم که ساخت آن ضرورت دارد و می‌تواند باری را از دوش جامعه بردارد. بنابراین، برای من مهم‌ترین ملاک در انتخاب سوژه این است که فیلم حرف تازه‌ای بزند و اتفاق جدیدی رقم بزند. به همین دلیل در انتخاب موضوع وسواس زیادی دارم.»

این مستندساز با اشاره به خطوط قرمز خود در فیلم‌سازی بیان کرد: «رعایت اصول اخلاقی برایم در تمام مراحل ساخت فیلم، از انتخاب سوژه تا فیلم‌برداری و تدوین، خط قرمز محسوب می‌شود. یکی از اصول اساسی مستندسازی این است که برای دراماتیک‌تر کردن اثر، حقیقت را قربانی نکنیم یا به حریم خصوصی افراد تجاوز نکنیم. گاهی با موقعیتی مواجه می‌شوم که سوژه به من اعتماد کرده و در فضای خصوصی‌اش حضور دارم. ممکن است تصویری ضبط کنم که فیلم را بسیار جذاب‌تر کند، اما انتشار آن برای آن فرد پیامد نامناسبی داشته باشد، حتی اگر خودش متوجه نباشد. در چنین شرایطی، ترجیح می‌دهم میان "جذاب‌تر شدن فیلم" و "رعایت اخلاق"، گزینه دوم را انتخاب کنم. برای من، جذابیت به هر قیمتی ارزش ندارد. این یکی از خطوط قرمز جدی من در فیلم‌سازی است.»

صادقی درباره مرز میان واقعیت و درام در مستندها اظهار کرد: «پایبندی به حقیقت برای من از اصول اساسی مستندسازی است و همواره تلاش کرده‌ام در تمام آثارم این اصل را حفظ کنم. اگر به تعریف کلاسیک سینمای مستند نگاه کنیم، گفته می‌شود: "مستند برداشت خلاقانه از یک امر واقع است." ما به‌عنوان مستندساز مجازیم از خلاقیت خود برای بازنمایی یک واقعیت در قالبی دراماتیک استفاده کنیم، اما این خلاقیت هرگز نباید به تحریف حقیقت منجر شود. جابه‌جا کردن واقعیت یا کتمان آن، خط قرمز من است و هیچ‌گاه چنین کاری نکرده‌ام.»

وی افزود: «البته میان "دراماتیک کردن روایت" و "تحریف واقعیت" مرز باریکی وجود دارد. ممکن است مستندساز بخشی از واقعیت را بازگو نکند؛ در این حالت باید از خود بپرسد که آیا این حذف، برای انسجام و جذابیت روایت است یا باعث می‌شود حقیقت بزرگ‌تری نادیده گرفته شود؟ مستندساز خودش بهتر از هرکسی می‌داند چرا تصمیم گرفته بخشی از واقعیت را نگوید. اگر هدف، ایجاد قضاوت نادرست یا پنهان کردن حقیقت باشد، این دیگر خلاقیت نیست، بلکه بی‌اخلاقی است. من همیشه تلاش کرده‌ام حتی در موقعیت‌هایی که حذف یک واقعیت می‌توانست کار را آسان‌تر و اثر را جذاب‌تر کند، باز هم سمت حفظ اخلاق بروم و اجازه ندهم "دراماتیزه کردن" باعث پایمال شدن حقیقت شود.»

این کارگردان با اشاره به تغییر ذائقه مخاطبان گفت: «نمی‌توان امروز با همان فرمول‌های گذشته فیلم ساخت و انتظار داشت همان تأثیر را بگذارد. فیلم‌ساز باید بتواند مخاطب را با پیام اثر همراه کند. من به عنوان مستندساز، در اصل حرف و نگاه خود تفاوتی نکرده‌ام؛ اما می‌دانم که برای رساندن آن حرف به مخاطب امروز، باید ابزار و فرم تازه‌ای به کار ببرم. مخاطب امروز نوع دیگری از روایت را می‌پسندد، بنابراین نباید به بهانه حفظ امضا و سبک شخصی، نسبت به تغییر بی‌تفاوت باشیم. البته این به معنای تطبیق محتوا با سلیقه مخاطب نیست؛ بلکه باید پیام خود را با زبانی بیان کنیم که مخاطب امروز بتواند آن را دریافت کند.»

وی همچنین درباره تغییر ریتم فیلم‌های مستند توضیح داد: «یکی از تفاوت‌های مهم سینمای امروز با ده سال پیش، ریتم فیلم است. اگر ریتم مناسبی نداشته باشید، مخاطب همراه نمی‌ماند. تماشاگر ده یا بیست سال پیش، حوصله بیشتری برای دیدن فیلم‌های طولانی با ریتم کند داشت، اما امروز چنین نیست. در فیلم‌های بلند مستند، حفظ ریتم از چالش‌های اساسی است. همیشه تلاش کرده‌ام طوری کار کنم که مخاطب تا پایان ۱۰۰ دقیقه فیلم همچنان درگیر قصه بماند و از روایت جدا نشود. البته باید پذیرفت که در سینمای مستند، رخدادها در دنیای واقعی با سرعتی کمتر از قصه‌های داستانی اتفاق می‌افتند و به همین دلیل، ریتم طبیعی مستندها کندتر است. اما اگر این کندی از حدی فراتر برود، بخش قابل توجهی از مخاطبان از دست می‌روند.»

صادقی در پایان خاطرنشان کرد: «مستندها همچون سایر گونه‌های فرهنگی و رسانه‌ای نقش مهمی در شکل‌دهی افکار عمومی و حتی سیاست‌گذاری فرهنگی دارند. من اما نمی‌خواهم مستند را به‌طور اغراق‌آمیز متمایز بدانم؛ همان‌قدر که یک خبرنگار در حوزه خود تأثیرگذار است یا یک فیلم داستانی می‌تواند جریان‌ساز شود، مستند نیز می‌تواند اثرگذار باشد. با این حال، احساس می‌کنم از ظرفیت‌های سینمای مستند در کشور به اندازه کافی استفاده نشده است. در حالی که اگر قرار باشد گونه‌های مختلف رسانه را بر اساس پتانسیل‌هایشان بسنجیم، مستند از بیشترین ظرفیت برخوردار است. هنوز جای کار زیادی داریم تا بتوانیم از این ابزار مؤثر، بهره فرهنگی و اجتماعی بیشتری ببریم.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار