در گفت‌و‌گو با پانا:

چرخه ناقص اکران، بزرگ‌ترین مانع رشد مستندسازی در ایران

مستند یعنی گوش دادن به زندگی با صداقت و حساسیت/آینده مستند در گرو نسل جوان است، اگر سیاست‌ها تغییر کند/مستندساز واقعی ناظری کنشگر است، نه قاضی و تبلیغ‌کننده

تهران (پانا) - امیرحسین سیاح، مستندساز باسابقه‌ای که بیش از سه دهه در عرصه فیلم مستند فعالیت کرده، در گفت‌وگویی مفصل درباره نگاهش به حقیقت، مسئولیت اجتماعی مستندسازان، تجربه‌های شخصی در تولید آثارش و آینده سینمای مستند در ایران سخن گفت. او معتقد است مستندسازی بیش از آن‌که انتخاب باشد، یک نیاز درونی برای بیان حقیقت است.

کد مطلب: ۱۶۰۹۶۹۹
لینک کوتاه کپی شد
چرخه ناقص اکران، بزرگ‌ترین مانع رشد مستندسازی در ایران

امیرحسین سیاح از ۱۶ سالگی وارد عرصه فیلمسازی شد و بخش عمده فعالیتش را در سینمای مستند گذراند. او علاوه بر ساخت آثار متعدد، سال‌ها در مقام تدوین‌گر و مشاور به تهیه‌کنندگان و کارگردانان مختلف کمک کرده است. مستند برای او صرفاً یک مدیوم هنری نیست، بلکه راهی برای روایت صادقانه زندگی و تاریخ است. در این گفت‌وگو، سیاح از تعریف شخصی‌اش از مستند، چالش‌های ساخت، تجربه‌های سخت و شیرین و همچنین چشم‌انداز این حوزه در ایران سخن گفته است که می‌توانید در مطلب ذیل بخوانید.

چه شد که به سمت مستندسازی آمدید؟ لحظه یا اتفاق خاصی بود که مسیرتان را مشخص کرد؟

من از ۱۶ سالگی وارد فیلمسازی شدم و به‌ویژه در سینمای مستند فعال بودم. شاید این مسیر بیشتر از یک انتخاب، یک نیاز درونی بود؛ نیازی برای بیان حقیقت که همیشه بزرگ‌ترین دغدغه زندگی‌ام بوده است. در این سه دهه گذشته، علاوه بر تولید، بخش زیادی از فعالیتم صرف تدوین و مشاوره به تهیه‌کنندگان و کارگردانان، به‌خصوص در حوزه مستند شده است.

اگر بخواهید تعریف خودتان از «مستند» را بگویید، آن را چطور توصیف می‌کنید؟

برای من، مستند یعنی «گوش دادن به زندگی» و بازتاب‌دادن آن به دیگران با صداقت و حساسیت. مستند ثبت واقعیت است با همه پیچیدگی‌هایش و در عین حال فرصتی برای تجربه کردن، نه صرفاً دریافت اطلاعات. و باور دارم هر مستندی که با صداقت ساخته شود، بخشی از تاریخ است.

فکر می‌کنید مستندساز بیشتر یک «ناظر» است یا یک «کنشگر»؟

مستندساز باید هم ناظر باشد و هم کنشگر، اما نقش نخست او ناظر بودن است. باید دقیق ببیند و بشنود، سپس با انتخاب زاویه دید و روایت، اثر بگذارد. مستندساز واقعی با دقت در دیده‌بانی می‌تواند تأثیرگذار باشد، بی‌آنکه واقعیت را تحریف کند؛ به این ترتیب او ناظری کنشگر است.

ایده‌های مستندهای شما از کجا شکل می‌گیرند؟

ایده‌ها معمولاً از زندگی واقعی و مسائل روزمره مردم می‌آیند. گاهی یک گفتگو، گاهی یک تصویر یا حتی یک خبر کوچک. وقتی یک سوژه حس عاطفی و انسانی قوی دارد و می‌تواند مخاطب را به فکر وادارد یا احساسی واقعی منتقل کند، برای من ارزش تبدیل شدن به فیلم را دارد.

در طول ساخت مستند، مرز بین «واقعیت» و «تأثیر خلاقه کارگردان» را چطور مدیریت می‌کنید؟

معمولاً واقعیت خط قرمز است و باید با هنر و روایت آمیخته شود تا قابل ارائه و تأثیرگذار باشد. تدوین، زاویه دوربین و انتخاب صحنه‌ها ابزارهایی برای انتقال تجربه هستند، نه تغییر واقعیت. من تلاش می‌کنم خلاقیت همیشه در خدمت صداقت باشد.

کدام مرحله از تولید برای شما چالش‌برانگیزتر است و چرا؟

تحقیق همیشه چالش‌برانگیزترین مرحله است. پیدا کردن سوژه درست، ورود به دنیای آن‌ها و درک واقعیت‌های زندگی‌شان نیازمند صبر و حساسیت است. بدون تحقیق دقیق، هیچ فیلمی نمی‌تواند واقعی و تأثیرگذار باشد. البته در ایران، متأسفانه مرحله فیلمبرداری نیز داستان‌های خاص خود را دارد.

وظیفه مستند فقط ثبت واقعیت است یا ایجاد تغییر اجتماعی هم می‌تواند باشد؟

به نظرم هر دو مهم‌اند. مستند ابتدا باید واقعیت را ثبت کند، اما اگر بتواند مخاطب را به فکر و تعامل وادارد و حتی تغییر کوچکی ایجاد کند، وظیفه اجتماعی‌اش را نیز انجام داده است. برای من، تغییر در مخاطب بسیار مهم است و برای این هدف پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های زیادی باید دیده شود. در اصل، مهم‌ترین تفاوت خبر یا گزارش خبری با فیلم همین است.

در کشوری مثل ایران، که سوژه‌های متنوع و پرچالش دارد، مستندساز چه مسئولیتی در قبال جامعه دارد؟

هر چقدر سوژه در ایران چالش‌برانگیزتر باشد، یا نمی‌شود کار کرد و یا نمی‌شود صادقانه کار کرد. مسئولیت اصلی مستندساز، صداقت و حساسیت است. باید تلاش کند واقعیت را نشان دهد بدون تحریف و در عین حال با احترام به سوژه‌ها و جامعه. ما روایتگر هستیم، نه قاضی یا تبلیغ‌کننده.

مستندها بیشتر باید به سمت روایت‌های شاعرانه و هنری بروند یا ثبت مستقیم واقعیت کفایت می‌کند؟

بستگی به سوژه دارد، هر دو مهم‌اند. ثبت مستقیم واقعیت پایه است، اما روایت هنری به آن جان می‌دهد و مخاطب را عمیق‌تر درگیر می‌کند. مستند خوب تلفیقی از واقعیت و هنر است.

سخت‌ترین یا پرخطرترین تجربه‌ای که در جریان ساخت یک مستند داشتید چه بوده است؟

قطعاً فیلم «فاطمی»، آخرین ساخته من، که زندگی دکتر فاطمی، وزیر امور خارجه دکتر مصدق را روایت می‌کند و اکنون در گروه سینمایی هنر و تجربه در حال اکران است، یک سوژه ملی است. اما به دلیل حساسیت‌های موجود و تأکید ما بر انتقال صادقانه رویدادها، بیان صداقت تاریخی بسیار دشوار بود و پس از ۵ سال فیلم منتشر شد.

 کدام فیلم‌تان برای شما شخصی‌ترین تجربه را رقم زد؟

چند سال پیش فیلمی ساختم به نام «ایر» به معنای آزاده، برگرفته از نام ایران به معنای آزادگان. این فیلم به نقش اقلیت‌های مذهبی در جنگ ایران و عراق می‌پرداخت و سوژه اصلی، جانبازی یهودی بود که داوطلبانه در جنگ مشارکت کرده بود. این تجربه به من آموخت که انسان‌ها چقدر می‌توانند از خود گذشته و تأثیرگذار باشند.

 واکنش مخاطبان چقدر بر مسیر کاری‌تان تأثیر گذاشته؟

بازخورد مخاطبان همیشه انرژی‌بخش بوده است. گاهی یک پیام کوتاه یا نظر ساده باعث می‌شود نگاه خودم به سوژه‌ها و روایت‌ها عمیق‌تر شود و مسیر کاری‌ام اصلاح یا تقویت شود. فراموش نکنیم که تمام این زحمات در نهایت برای مخاطب است.

آینده مستند در ایران را چطور می‌بینید؟ آیا نسل جوان می‌تواند جریان‌ساز باشد؟

اگر تغییرات جدی در سیاست‌های سازمان سینمایی و وزارت ارشاد رخ ندهد، بسیار سخت است. در حال حاضر امکانات محدود است و سینمای مستقل با مشکلات زیادی روبه‌روست. اما باید امیدوار بود؛ نسل جوان با انرژی، خلاقیت و نگاه تازه می‌تواند جریان‌ساز شود و حتی محدودیت‌ها را به فرصت خلاقیت تبدیل کند. آینده روشن است اگر صداقت و شور در کار وجود داشته باشد.

نقش پلتفرم‌ها و فضای مجازی در دیده شدن مستندها؟

اگر بودجه مناسب در نظر گرفته شود، فضای مجازی و پلتفرم‌ها فرصت بی‌نظیری برای دیده شدن و ایجاد گفتگو هستند. امروز مخاطب می‌تواند به راحتی با سوژه و پیام فیلم ارتباط برقرار کند، بنابراین این ابزارها برای مستندسازها بسیار قدرتمند هستند. اما متأسفانه فیلم مستند حمایت نمی‌شود و فیلم‌ساز مستقل توان پرداخت هزینه‌های بالای رسانه‌ها را ندارد؛ پلتفرم‌ها هم بیشتر به سمت فیلم‌های تجاری می‌روند.

توصیه به مستندسازان جوان؟

به قلب‌تان گوش دهید و همیشه واقعی بمانید. دنبال مد و تکنیک نباشید؛ دنبال حقیقت و انسان‌ها باشید. صبر و حساسیت، کلید خلق مستندهای تأثیرگذار است.

تا زمانی که چرخه تولید و انتشار فیلم مستند ناقص باشد، نمی‌توان به رشد چشمگیر کمی و کیفی آن امید داشت. تقریباً تمام مستندهای مستقل حتی بخشی از هزینه فیلمشان را باز نمی‌گردانند، زیرا چرخه انتشار یا اکران معیوب است. گستردگی سینماهای هنر و تجربه محدود است و سانس‌های کم‌مخاطب به آن اختصاص دارد. تکلیف صدا و سیما هم مشخص است: یا باید رانت قوی داشته باشی یا فیلم سفارشی تولید کنی؛ این در روحیه بسیاری از مستندسازان شریف نمی‌گنجد. امیدوارم مدیران وزارت ارشاد در کنار تقویت فیلم‌های تجاری و مبتذل، نگاهی هم به آثار فیلمسازان مستقل داشته باشند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار