روایت نخستین دیدار با رهبر انقلاب؛
لحظهای از جنس آرامش
بهارستان دو(پانا) - دانش آموزخبرنگار پانا ناحیه دو بهارستان از حس و حال اولین دیدار خود با رهبر انقلاب روایت میکند.
امروز برای اولین بار قدم در حسینیه امام خمینی گذاشتم و فضای بیت رهبری را از نزدیک دیدم حسی عجیبی در جانم نشست و دل بیقرارم سرشار از شوق دیدار شد در هر گوشه این مکان عطر خلوص و صفا موج میزد و اشتیاقی در میان جمع جریان داشت که وصفش در واژهها نمیگنجد.
از همان لحظه ورود تا زمانی که برنامهها یکییکی اجرا میشدند نگاهها به جایگاهی دوخته بود که هر دل عاشقی آرزوی دیدنش را داشت؛ دلم بیتاب بود و چشمانم از شور انتظار میدرخشید لحظه موعود نزدیک میشد و زمان حالتی دیگر میگرفت.
و سرانجام رهبر انقلاب وارد شد؛ در یک لحظه حسینیه از جای لرزید فریاد «اللهاکبر» و «حیدر حیدر» بر سقف مکان پیچید و شور و اشک و عشق در هم آمیخت در میان آن صداهای پرصلابت، نوری از آرامش و روحانیت در فضا گسترده شد و در همان نگاه نخست، سکون و اطمینانی در دلها نشست شور جمع وصفناپذیر بود، اما در عمق آن آرامشی بود که فقط از حضور یک پدر برمیخاست.
ایستادن در برابر آن چهره آرام، در میان آن همه فریاد ایمان، لحظهای بود که زمان در دل من متوقف شد نگاه مهربان او مرا به تأمل فرو برد و دلم لرزید، در آن حضور حس کردم عضوی از پیکر زنده ملتی هستم که با عشق و باور بر پای خود ایستاده و به راه ایمان ادامه میدهد.
وقتی دیدار به پایان رسید و از حسینیه بیرون آمدم، صدای شعارها هنوز در گوشم میپیچید و تصویر آن نگاه مطمئن در ذهنم روشن ماند قلبم استوارتر از قبل میتپید و روحم سبکتر شده بود امروز برای من تنها یک دیدار نبود، بلکه سفری بود از شور تا یقین سفری که در تاریخ دل من برای همیشه جاودانه شد.
							
ارسال دیدگاه