وفا در عطش؛ تاسوعا روز ادب سقای کربلا
شهریار (پانا) - حضرت عباس(ع) در تاسوعا با مَشک پر و دستان جدا، سقایی کرد با عشق و ادب؛ روزی که وفاداری معنا گرفت و تاریخ، سر تعظیم فرود آورد.

در نهمین روز محرم، کربلا در سکوتی سنگین فرو رفته بود؛ سکوتی که در دل خود فریاد وفاداری، ادب و ایثار را پنهان کرده بود. حضرت عباس(ع)، قمر بنیهاشم با چشمانی پر از اشک و دلی لبریز از عشق به سوی فرات رفت؛ نه برای خود بلکه برای کودکان تشنهای که صدای نالهشان، دل آسمان را شکافته بود.
او به آب رسید اما نگاهش به مشک بود نه به عطش خود؛ آب را دید اما وفا را نوشید. مشک را پر کرد و در همان لحظه، تاریخ را با ادب و غیرتش شرمنده کرد. دستانش جدا شد اما دستگیریاش از دلهای عاشق آغاز شد. فرقش شکافت اما قامتش در دلها بلندتر شد.
تاسوعا، روزی است که سقایی با لب تشنه، دلهای عاشق را سیراب کرد. روزیاست که عَلم افتاد اما علمداری تا ابد در دلها باقی ماند. روزی است که ادب در برابر امام به اوج رسید و عباس (ع) نهتنها علمدار بلکه نماد وفا، غیرت و عشق شد.
در این روز، دلها بیاختیار میسوزند، اشکها جاری میشوند و نام عباس(ع) در هر تپش قلب عاشق، طنینانداز است. تاسوعا روزی است که آسمان هم برای ادب و ایثار، سر تعظیم فرود میآورد.
شب تاسوعا، شب مناجات و وداع است. یاران امام حسین (ع) در خیمهها به نماز و دعا مشغولاند و صدای زمزمههایشان، دل فرشتگان را میلرزاند. امام حسین (ع) به یارانش میفرماید: «من اصحابی باوفاتر از شما نمیشناسم.» و هیچکس او را تنها نمیگذارد.
حضرت زینب (س) با چشمانی نگران، به برادرش عباس نگاه میکند. میداند که فردا، دشت کربلا شاهد بزرگترین ایثارها خواهد بود. و عباس، با نگاهی آرام، به او اطمینان میدهد که تا آخرین نفس، علمدار خواهد ماند.
ارسال دیدگاه