روایتی از مادرانه‌ترین احساس یک آموزگار

کرج (پانا) - معلم البرزی می گوید این روزها سختی زیادی را متحمل می‌شود، نه اینکه کار او را خسته ورنجور کرده، نه، این خستگی ، خستگی روح وروان است، چرا که درد و رنج‌های زندگی، تاب و توان از دانش‌آموزانش گرفته است و آنها را سرگردان کرده است. این معلم رنجور است، زیرا در برابر دردهای دانش‌آموزانش مرهمی ندارد که تسکین‌دهنده باشد.

کد مطلب: ۱۲۷۶۴۹۲
لینک کوتاه کپی شد
روایتی از مادرانه‌ترین احساس یک آموزگار

لیلا عبادی، دبیر زبان انگلیسی در البرز که در مدرسه استقلال ناحیه ۱ تدریس می‌کند. وی در گفت گو با پانا بیان کرد: «به آموزش علم علاقه دارم و همیشه سعی کردم در کنار تدریس، مهارت های زندگی را نیز به دانش آموزان آموزش دهم.»

وی از مشکلات و دغدغه های دانش آموزان گفت: « بعد از ۲سال دانش آموزان به مدرسه برگشتند اما درچهره شان شور و شوق قبل را نمی بینم. شاید به خاطر مشکلات برخاسته از کرونا نگران از دست دادن پدرشان و یا حتی از دست دادن شغل پدرشان هستند.»

این آموزگار در ادامه افزود: «درآمد پدر کفاف زندگی را نمی دهد و آنها در خانه همین دغدغه ها را از زبان پدر یا مادر می شنوند و نگران و مضطرب می شوند.»

وی تاکید کرد: «در این دو سال نمی دانم چطور درس خوانده اند و چقدر مطلب یاد گرفتند، اما دانش آموزان زیادی دارم که مشغول به کار شدند تا بلکه باری از دوش پدر بردارند. پس دانش آموز امروز من، دیگر مثل قبل تنها دغدغه اش درس خواندن نیست و باید به فکر امرار معاش باشد. احساس تنهایی و بی همزبانی آنها را آزار می دهد و دیگر تنها مشکل دانش آموز من نفهمیدن درس نیست. او کسی را می خواهد که همراهش باشد، چند ساعتی در کنار پدر و مادر باشد و از لطف بیکران آنها لبریز شود و پس از آن با دلی روشن و اراده ای محکم به جنگ نادانی و جهل برود و با ایمان و توکل به خدا آینده ای روشن برای خود بسازد. اما چه کند. او تنها مانده و دل نگران است. آیا کسی هست که به عقده های آنها و درد و رنجشان گوش دهد و باری از دوش نحیف دانش آموز من بردارد؟»

این معلم تصریح کرد: «کاش عزیزان من می توانستند کودکی کنند و دوران خوش کودکی و نوجوانی را با سلامت روح و روان به پایان برسانند و کاش می توانستند عشق و محبت را در کانون گرم خانواده تجربه کنند و برای خود و دیگران الگوی عشق و عاطفه و صمیمیت باشند. من معلم هستم و نگران.»

این دبیر البرزی در پایان اضافه کرد: «تنها آرزوی من سلامتی و سعادت عزیزانم است. امید دارم که خدای بزرگ نگهبان و مربی شان باشد و به روزهای خوش آرامش و لذت درکنار پدر و مادر بودن برگردند و با نگاه کردن به چهره شاداب پدر و مادر، روح تازه ای در وجودشان دمیده شود‌‌.»

دانش آموز خبرنگار؛ مهسا رادپور

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار