مراقبت از سلامت روان سالمندان به فراموشی سپرده نشود

آنها را گوشه رینگ نگذاریم

تهران (پانا) - «فقط برای پیرها خطرناک است.» این جمله ساده با صد و یک شکل گوناگون، گاهی توهین‌آمیزتر و گاهی با لحن دلسوزانه بارها در مکالمه‌های فردی و خبرهای رسمی و مطالبی که این روزها در مورد کرونا دست به دست می‌چرخد، تکرار شده است.

کد مطلب: ۱۰۳۰۶۹۸
لینک کوتاه کپی شد
آنها را گوشه رینگ نگذاریم

به‌گزارش اعتماد، جوان‌ترها گاهی خودشان را با این جمله‌ها دلداری می‌دهند و فرزندان گاهی با هشدارهای سن و سال سراغ پدر و مادرها می‌روند تا حواس‌شان را بیشتر جمع کنند و در خانه بمانند. تکرار مداوم هشدارها در مورد قرار داشتن سالمندان در گروه‌های پرخطر به هنگام شیوع کرونا اما سبب شده تا از سویی امنیت روانی بخش مهمی از جامعه در معرض خطر قرار بگیرد و از سوی دیگر در مواردی پای مساله «تبعیض سنی» را هم به صورت جدی به شوخی‌ها و کنایه‌ها و مطالب منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی باز کند.

در تقسیم‌بندی گروه‌های سنی و جمعیتی معمول است که متولدان دوره‌های مختلف زمانی را لقبی بدهند. ساده‌ترینش همان کاری است که در ایران با لقب «دهه شصتی»، «دهه هشتادی» و مانند این می‌شناسیم. در امریکا و برخی کشورهای غربی، این نسل‌های متفاوت با القاب مشهوری مورد خطاب قرار می‌گیرند؛ بیبی بومر (کودکان نسل انفجار)، نسل هزاره، نسل z و غیره. به آن کودکان‌ زاده شده پس از جنگ جهانی دوم که ناگهان تعدادشان سر به فلک کشید می‌گویند کودکان نسل انفجار یا به اصطلاح بیبی بومر. کسانی که در فاصله سال‌های 1946 تا 1964 میلادی ‌زاده شدند و حالا باید بین 56 تا 76 ساله باشند. این گروه سنی حالا در عصر شیوع و همه‌گیری جهانی کرونا تبدیل شده است به هدف تمامی هشدارهایی که می‌گویند نرخ مرگ و میر در میان مبتلایان بالای 60 سال بیشتر است.

جمعه‌ای که گذشت همین موضوع در توییتر و توسط کاربران اغلب نوجوان تبدیل شد به محلی برای شوخی‌ها و کنایه‌ها. هشتگی ساخته شد با نام «BOOMER REMOVER» به معنای پاک‌کننده نسل انفجار که به نوشته نشریه نیوزویک بیش از 65 هزار توییت در موردش نوشته شد. اغلب این نوشته‌ها تبدیل شده‌اند به انتقادات تند و تیز نسل جوان به نحوه برخورد نسلی که به عقیده آنها نگاهش به محیط زیست و سیاست به گونه‌ای بوده که حالا دنیا دارد عواقب آن را تحمل می‌کند، انتقادی که البته با ساختن چنین هشتگی چهره بی‌رحمانه‌ای به خود گرفته است. در این میان برخی هم به این نوجوانان یادآور می‌شوند که دارند در مورد پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های خودشان صحبت می‌کنند.

سن را تنها ملاک نگیرید
گذشته از نیک و بد واکنش نسل جدید در شبکه‌های اجتماعی، حالا موضوع در خطر بودن سالمندان تبدیل شده است به یک دغدغه اجتماعی و اخلاقی که در کشورهای مختلف تقریبا یکسان است. در چند روز گذشته سوالات بسیاری مطرح می‌شوند: باید به پدر و مادرم سر بزنم؟ چطور از عزیزانم که سن بالایی دارند، مراقبت کنم؟ سوالاتی که در رسانه‌های مختلف و توسط کارشناسان پاسخ‌هایی تماما مشروط می‌گیرند. خاصیت زیستن در دوره پاندمی این است که هم متخصصان و هم مردم عادی به یک اندازه باید به سوالاتی جواب بدهند که تاکنون برایشان مطرح نبوده.

همزمان با مطرح شدن این سوال‌ها، مساله دیگری هم پیش‌رو است؛ چقدر تایید بر در معرض خطر بودن سالمندان منجر به امنیت روانی این بخش مهم از جامعه ضربه می‌زند؟ ناصر قاسم‌زاد، مدیرعامل جمعیت حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه می‌گوید که این ویروس، ناگهان مهمان ناخوانده همه دنیا شده و نباید با مختص کردن آن به یک گروه سنی واقعیت‌ها را در مورد آن نادیده گرفت: «دستورهای خودمراقبتی که برای پیشگیری از بیماری تهیه می‌شود برای تمامی گروه‌های سنی یکسان است، از کودک تا نوجوان و جوان و میانسال و سالمند باید این موارد را بدانند و رعایت کنند.

همه در معرض ابتلا هستند و همه باید همراه هم از این مرحله بگذرند.» سلامت جسمی و روانی در حال‌حاضر از ویژگی‌هایی هستند که در مقابله با ویروس تا حد تعیین‌کننده‌ای به کمک می‌آیند و از نظر این روانشناس نمی‌توان آدم‌ها را صرفا به خاطر سن و سال فاقد این مزایا دانست و در موردشان تصمیم‌گیری کرد: «بیان اینکه فردی سالمند است و بنابراین توان کمتری برای زندگی کردن دارد درست نیست، چنین موضوعی به آیتم‌های مختلفی بستگی دارد از جمله اینکه او در چه شرایطی جوانی‌اش را گذرانده، در سنین مختلف چگونه بهداشت فردی را رعایت کرده و اعتقادات و باورهای مذهبی یا معنوی‌اش تا چه اندازه در سبک زندگی او دخیل بوده.

از قضا باید این را مدنظر داشت کسانی که با همه شرایط کشور در دهه‌های اخیر در حال‌حاضر در دهه مثلا هفتاد زندگی خود هستند از میزان توانایی جسمی و روحی و اجتماعی خوبی برخوردار بوده‌اند.» قاسم‌زاد این‌گونه مداوم مطرح کردن کلمات «پیر» و «سالخورده» و اطلاق آن به گروه‌های سنی مختلف را جفا در حق بسیاری از شهروندان می‌داند که اتفاقا اگر جامعه برای آنها برنامه‌ریزی کرده بود شاید حالا به آنها برچسب کم‌توان نمی‌زد: «در کشورهای پیشرو رسیدن به سن سالمندی یعنی کسب تجربه فراوان. سالمندان در برنامه‌های مختلف نقش دارند و برای استفاده از این تجربه‌های اندوخته از آنها دعوت می‌شود تا با دولت‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد و موسسه‌های گوناگون همکاری داشته باشند، مشاوره بدهند و این تجربه‌ها را منتقل کنند.

در اینجا متاسفانه وقتی فردی از یک سیستم دولتی بازنشسته می‌شود از فردایش همان مجموعه دولتی هم او را به فراموشی می‌سپارد.» این حال و روز رها شدن را حالا که خیلی‌ها در قرنطینه‌های خودخواسته خانگی هستند شاید بهتر درک کنند، کسانی که به گفته این استاد دانشگاه در مشاوره‌های تلفنی این روزها بارها تکرار کرده‌اند که دیگر نمی‌دانند در چارچوب محدود خانه باید چه کنند.
مراقبت از روان پدرها و مادرها

«یکی از مواردی که در این روزها برای مشاوره تماس گرفته بود، مردی بود که می‌گفت 5 فرزند دارد و حالا بیست روز می‌شود که هیچ‌ یک از آنها به او سر نزده‌اند چون نگران ناقل بودن هستند.» این موردی که قاسم‌زاد مثال می‌زند یکی از بسیار نمونه‌هایی است که این روزها می‌توان یافت؛ فرزندانی که از روی ترس دور دیدن والدین را خط کشیده‌اند تا مبادا ناقل بیماری به آنها باشند. هرچند این ترس تا حدود زیادی منطقی است، اما این روانشناس می‌گوید که در این مراقبت‌ها باید از روان والدین هم غافل نشد: «حفظ روحیه برای همه افرادی که حالا در معرض خطر انتقال ویروس هستند، اهمیت دارد. برای همین حتما اگر پدر و مادر یا فرد عزیز سالمندی دارید به مراقبت‌هایی که نیاز دارند، فکر کنید. گرفتن مهمانی و جمع شدن اکیدا توصیه نمی‌شود اما سر زدن به والدین به خصوص اگر نیازمند کمک هستند باید به طریقی انجام شود. رفت و آمدهای کلی را قطع کنید اما می‌شود سیستمی تعریف کرد که ارتباط را کامل با این افراد قطع نکنید.»

نکته دیگری که قاسم‌زاد به آن اشاره دارد، موضوعی است که در فضای مجازی مطرح شده و دست به دست می‌چرخد؛ اینکه کادر پزشکی برای درمان بیماران دست به انتخاب می‌زند و در این میان افراد سالمند ممکن است به حال خود رها شوند: «جلوی این شایعات را بگیریم. وجدان هیچ پزشک سوگند خورده‌ای اجازه نمی‌دهد دست به چنین کاری بزند. کادر درمانی از کسانی که با این بیماری درگیر هستند مراقبت می‌کند، این استرس را به کسانی که سن بالاتری دارند وارد نکنیم که فکر کنند ممکن است جامعه پزشکی در مورد آنها تبعیض قائل شود. این استرس‌ها فشار روانی سیستم دفاعی بدن را تضعیف می‌کند. تکرار مداوم این حرف‌ها مثل این است که این گروه سنی را گوشه رینگ گذاشته‌ایم.»

مساله اضطراب و ناآرامی‌هایی که شیوع کرونا با خود به‌همراه آورده است، داستان‌های گوناگون به دنبال دارد، از زوایای بسیار و از چشم گروه‌های اجتماعی متفاوتی می‌توان به آن نگریست و موضوع میانسالان در حال‌حاضر یکی از این موارد است. برای همین است که قاسم‌زاد معتقد است زمان فراخوان دادن رسمی و کمک گرفتن رسانه‌ای مثل صداوسیما از تمامی کارشناسان و متخصصان فرا رسیده است: «این ویروس بسته به میزان همکاری همگانی با ما خواهد بود. احساس خطر برای درازمدت شدن زمان شیوع وجود دارد و البته وقتی هم که این دوره بگذرد باید به عواقبش فکر کرد؛ وسواس‌های فکری، ناامیدی‌ها و افسردگی‌های حاصل از در خانه نشستن تکلیف بزرگی را بر گردن صداوسیما می‌گذارد. این رسانه باید وسعت دیدش را افزایش دهد، از همه صداها کمک بگیرد و به این فکر کند که ما پس از این بیماری هم قرار است جامعه‌ای باشیم که نباید در دست غم و افسردگی رها شده باشد.»

«این ویروس بسته به میزان همکاری همگانی با ما خواهد بود. احساس خطر برای درازمدت شدن زمان شیوع وجود دارد و البته وقتی هم که این دوره بگذرد باید به عواقبش فکر کرد؛ وسواس‌های فکری، ناامیدی‌ها و افسردگی‌های حاصل از در خانه نشستن تکلیف بزرگی را بر گردن صداوسیما می‌گذارد. این رسانه باید وسعت دیدش را افزایش دهد، از همه صداها کمک بگیرد و به این فکر کند که ما پس از این بیماری هم قرار است جامعه‌ای باشیم که نباید در دست غم و افسردگی رها شده باشد.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار