بابک علیآسا در گفتوگو با پانا:
فیلمسازی برای من جورچینی است که پلهپله معنا پیدا میکند
تهران (پانا) - بابک علیآسا، کارگردان و تهیهکننده ایرانی مقیم کانادا، معتقد است ذات و شیوه فیلمسازیاش با روحیه شخصی او عجین است و نگاه جهانی به سینما را بر رویکرد محلی ترجیح میدهد. او از روند شکلگیری اثر جدیدش، تجربه زیست مهاجران در کانادا، چالشهای انتخاب بازیگر و احتمال تولید مشترک با ایران سخن گفت.
بابک علیآسا، کارگردان و تهیهکننده ایرانی، در گفتوگو با پانا درباره مسیر شخصی خود در سینما میگوید: «فیلمسازی واقعا به من میخورد؛ نه فقط بهعنوان یک حرفه، بلکه بهعنوان روشی برای نگاهکردن به جهان. خیلی از افراد عاشق سینما هستند، اما این عشق لزوماً با روحیه و ساختار ذهنیشان هماهنگ نیست. برای من اما فیلمسازی یک روند پلهپله و آرام است؛ مثل یک جورچین. قطعهها را باید با دقت کنار هم گذاشت تا تصویر نهایی شکل بگیرد و همین فرآیند را بسیار دوست دارم.»
وی تأکید میکند علاقهاش به سینما نتیجه دیدن فیلمهای ایرانی نبوده است: «با اینکه همه فیلمهای کیارستمی را دیدهام، اما نگاه من وابسته به فرهنگ ایرانی نیست. سینما را بیشتر در مقیاس جهانی میبینم. فکر میکنم یک فیلم زمانی میتواند بینالمللی شود که پیام انسانی داشته باشد. حتی دوستان بلژیکیام همیشه میگفتند هرچه فیلم محلیتر باشد، جهانیتر میشود.»
علیآسا درباره انتخاب بازیگران اثر جدید خود توضیح میدهد: «ما یک نفر را استخدام میکنیم که بازیگران مناسب را برایمان پیدا کند. تعدادشان زیاد نیست و معمولاً تجربه ساخت فیلم دارند. برای این پروژه از بین هفت نفر تست گرفتم و انتخاب نهایی خیلی زود روشن شد. بازیگر نقش اصلی، ماکسین دونیه، جوان و بااستعداد است؛ مادرش لبنانی است و پدرش کانادایی، و این چندفرهنگیبودن برای نقش مناسب بود.»
وی در ادامه به تجربه زیست مهاجران و هنرمندان در کانادا اشاره میکند: «سالها در کبک و تورنتو زندگی کردهام. به نظرم میزان نژادپرستی در کبک بیشتر است. در تورنتو با شهری روبهرو هستید که ۱۶۰ زبان در آن صحبت میشود. همین تنوع باعث میشود ساختارهای رسمی، مدیران و نهادها همیشه از قومیتهای مختلف باشند. در کبک اما این تغییرات تازه شروع شده و هنوز خیلی جا دارد.»
علیآسا درباره علاقهاش به ادبیات و اشارهاش به صادق هدایت نیز میگوید: «خیلی کنجکاوم ریشههای فرهنگیام را دوباره پیدا کنم. الان ۶۳ سالهام و حس میکنم زمان بازگشت و کشف دوباره وطن رسیده است. آخرینبار ۲۰۱۷ ایران بودم، قبل از آن ۲۰ سال نیامده بودم. آمدن به شیراز برایم تجربه تازه و مهمی بود.»
وی در پایان درباره احتمال تولید مشترک با ایران میگوید: «بسیار علاقه دارم، اما چالش اصلی این است که وقتی کار را خودتان تولید میکنید، روند ساخت سریعتر است. تولید مشترک به این معناست که هر طرف باید در کشور خود تأمین مالی کند که زمانبر است. با این حال اگر آشنایی و همراهی پیدا شود، چرا که نه؟ با کمال میل استقبال میکنم.»
ارسال دیدگاه