مدرس دانشگاه و پژوهشگر روانشناسی در گفتوگو با پانا مطرح کرد؛
نقشه راه تحول در کتابخوانی نوجوانان؛ از الگوی رهبر انقلاب تا راهبردهای نوین با محوریت هویت و مشارکت اجتماعی
نیازمند یک انقلاب در تعریف «کتابخوانی» هستیم
تهران (پانا) - مدرس دانشگاه و پژوهشگر روانشناسی با بیان اینکه ما نیازمند یک انقلاب در تعریف کتابخوانی هستیم، گفت: باید کتاب را از یک فعالیت فردی و ساکت به یک فرایند جمعی، پرهیجان و کاربردی تبدیل کنیم؛ اینبار نه با حرف، بلکه با طراحی یک سیستم جدید و کاربردی باید صورت گیرد.
زینب غدیری در گفتوگو با پانا درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی گفت: «اگر به فرمایشات رهبر انقلاب توجه کنیم، ایشان کتابخوانی را به عنوان ابزار تامین سلامت فکری معرفی میکنند. این موضوع چندین جنبه کلیدی دارد. ابتدا ساخت بنیانهای فکری است؛ یعنی کتاب به نوجوانان ما اجازه میدهد با اندیشههای کامل و نظاممند آشنا شوند نه محتوای فستفودی فضای مجازی. مورد دوم تقویت هوش هیجانی است؛ از طریق مطالعه داستانها نوجوان میآموزد چگونه همدلی کند و خود را در موقعیتهای مختلف تصور کند.»
غدیری ادامه داد: «مورد سوم ایجاد مصونیت در برابر جنگ نرم است. نوجوان کتابخوان یاد میگیرد هر مطلبی را بدون بررسی نپذیرد و میتواند منابع اطلاعاتی را ارزیابی کند. مورد چهارم کمک به هویتیابی است؛ کتاب به نوجوانان کمک میکند الگوهای موفق را بشناسند و مسیر زندگی خود را پیدا کنند.»
وی افزود: «تقویت توانایی بیان از دیگر موارد است؛ مطالعه مستمر، دایره لغات را گسترش میدهد و قدرت گفتوگو را افزایش میدهد.»
غدیری با بیان اینکه برای راهکارهای عملی ترویج کتابخوانی در میان نوجوانان، نیازمند یک برنامه در سطوح مختلف هستیم، اظهار کرد: «بهعنوان مثال در کوتاهمدت، اجرای طرح کتابگردانی در مدارس با اختصاص ۲۰ دقیقه اول روز به مطالعه و حتی شبکه توضیح کتاب در مسیرهای پرتردد مردم ضرورت دارد. شبکههای پخش در دسترس باید برای کتاب فرهنگسازی کنند.»
وی ادامه داد: «ما به تبیین مجدد کلمه «مادر» برای نوجوانانمان نیاز داریم و این تبیین با ارائه محتوای اصیل از داستانهای مادران شهدا و زنان توانمند و حتی ارائه کتابهای مد با طراحیهای اصیل و بومی و ایرانی_اسلامی با دسترسی آسان است.»
این استاد دانشگاه گفت: «تبدیل کتابخانههای مدارس به کانونهای یادگیری خلاق با مدیریت خود دانشآموزان، برگزاری مسابقات جذاب کتابمحور مانند «کتاببازی» و راهاندازی صفحات مجازی برای معرفی کتاب توسط خود نوجوانان، از دیگر اقدامات مهم است.»
وی ادامه داد: «در بلندمدت، بازنگری اساسی در برنامه درسی و جایگزینی محتوای حافظهمحور با پروژههای کتابخوانی، آموزش معلمان بهعنوان مربیان مطالعه، حمایت از تولید محتوای جذاب و متناسب با ذائقه نوجوان، تحول کتابخانههای عمومی به پاتوقهای فرهنگی و تدوین سند ملی توسعه فرهنگ کتابخوانی با همکاری همه نهادها ضروری است.»
غدیری تاکید کرد: «نکته مهم این است که مسئله این نیست که چطور نوجوانان را وادار به کتابخوانی کنیم؛ مسئله این است که چطور محیطی ایجاد کنیم که کتابخوانی در آن اتفاق بیفتد و تبدیل به لذت و علاقهمندی برای نوجوان شود نه یک کار اجباری و استرسآور.»
وی افزود: «راهبردهای عملی و جدیدی وجود دارد؛ مثل راهبرد «تغییر میدان بازی». مشکل اصلی این است که رقابت کتاب با شبکههای اجتماعی و بازیهای کامپیوتری، مثل رقابت یک دوچرخه با یک فراری است و راهحل پیشنهادی این است که به جای رقابت، از رقیب استفاده کنیم.»
غدیری ادامه داد: «ایده عینی آن، ایجاد اپلیکیشن کتابصوتی با قابلیت «همینگ» (Heming) است؛ یعنی کاربران میتوانند در حین گوش دادن به کتاب برای دوستان خود ویس(صدا) ارسال کنند و در مورد بخشی از کتاب گفتوگو کنند. این کار کتاب را به یک رسانه اجتماعی تبدیل میکند. همچنین، کتابهای درسی مدارس را هم میتوانیم به همین شیوه طراحی کنیم تا از حالت اجبار به یک شیوه پویا تبدیل شود و ما در آخر سال به تعداد دانشآموزانمان کتاب و محتوی تولید کرده باشیم و با سنجش این اطلاعات بتوانیم نیازسنجی و برنامهریزی مجدد کنیم.»
وی تصریح کرد: «راهبرد «کتاب به مثابه ابزار قدرت» راهبردی است که کمک میکند نوجوانان کتاب را یک فعالیت منفعل و بیفایده ندانند؛ یعنی کتاب را به یک ابزار کاربردی برای رسیدن به خواستههای نوجوان تبدیل کنیم. بهعنوان مثال؛ برای نوجوانانی که میخواهند اینفلوئنسر بشوند، دورههای آموزش تولید محتوای خلاقانه بر اساس کتابها بگذاریم یا بعد از استعدادسنجی برای نوجوان، محتوای مورد نظر را به او بدهیم. برای نوجوانانی که به «ثروت» فکر میکنند و هوش مالی خوبی دارند، کلاسهای کسبوکار بر اساس زندگی کارآفرینان که منبع اصلی آن کتابهای زندگینامه است برگزار کنیم و به این سمت هدایتشان کنیم.»
غدیری گفت: «راهبرد «شکستن تابوی کتابنخواندن» زمانی کاربرد دارد که در برخی محافل، کتابخوانی یک عمل مزخرف و غیرجذاب قلمداد میشود. بنابراین باید از «افراد غیرمنتظره» برای تبلیغ کتاب استفاده کنیم. بهعنوان مثال استفاده از بازیکنان محبوب فوتبال در لیگ برتر برای معرفی کتاب؛ تصور کنید یک بازیکن محبوب پس از گل زدن، یک کتاب را روی لباسش تبلیغ کند و به تماشاگران نشان بدهد. استفاده از شاعران و خوانندگان محبوب برای ساخت آهنگ در مورد کتابهای تاثیرگذار و ایجاد «باشگاه کتابخوانان حرفهای» با عضویت محدود نیز مفید است. عضویت در این باشگاه امتیازات خاصی داشته باشد؛ ورود به اردوهای خاص، ملاقات با چهرهها، دریافت تخفیف در برندهای معتبر و راهی برای رسیدن به دوستداشتنیهای نوجوانان باشد. همچنین طراحی جشن پایان کتاب برای هر کتابی که خوانده میشود، با اعطای مدال کتابخوانی اهمیت دارد.»
این پژوهشگر روانشناسی اظهار کرد: «نقش افراد مشهور بسیار مهم است. دیگر کافی نیست که یک بازیگر در اینستاگرامش عکس یک کتاب را منتشر کند؛ بلکه باید حضور در «شوهای کتاب» به عنوان مهمان ویژه، شرکت در «مسابقات کتابخوانی» به صورت زنده، ایجاد «چالشهای کتابخوانی» با هشتگهای جذاب و سایر روشها در دستور کار باشد.»
وی با بیان اینکه ما نیازمند یک انقلاب در تعریف کتابخوانی هستیم، گفت: «باید کتاب را از یک فعالیت فردی و ساکت به یک فرایند جمعی، پرهیجان و کاربردی تبدیل کنیم؛ اینبار نه با حرف، بلکه با طراحی یک سیستم جدید و کاربردی باید صورت گیرد.»
ارسال دیدگاه