احسان رشیدی*
«ناریا»؛ نبرد خاموش در سایهها
با چهرههایی تازه، ضدقهرمانهایی پیچیده و مأمورانی که در سکوت تاریخ را تغییر میدهند
تهران (پانا) - در سالهای اخیر، جای خالی سریالهای اطلاعاتی و امنیتی در تلویزیون ایران بهوضوح حس میشد. ژانری که با آثاری چون «گاندو»، «خانه امن» و«ترور خاموش» توانسته بود مخاطب گستردهای جذب کند، به نوعی به سکوت رفته بود. سریال «ناریا» که این روزها از شبکه یک سیما پخش میشود، بازگشتی قدرتمند به این ژانر حساس و جذاب بهشمار میآید.

در این سریال، نهتنها شاهد روایتی پرتنش و هوشمندانه از مأموریتهای امنیتی هستیم، بلکه با ساختاری حرفهایتر نسبت به تولیدات پیشین تلویزیون روبهرو ییم که نشان از ارتقای استانداردهای تولید دارد.
سیدجواد افشار؛ کارگردانی در مسیر صعود
سیدجواد افشار که پیشتر با آثاری چون «کیمیا»، «گاندو» و «آنام» شناخته میشد، در «ناریا» به سطح تازهای از بلوغ کارگردانی رسیده است. او بهخوبی نشان داده که از تجربه گذشتهاش درس گرفته و اکنون میتواند اثری بسازد که در عین سرگرمکنندگی، حاوی لایههای عمیق امنیتی، سیاسی و فرهنگی باشد. نحوه فضاسازی، انتخاب زوایای دوربین، تدوین سریع و استفاده از سکوت بهعنوان عنصر تعلیق، همگی نشان از دقت نظر او دارد.
سامان صفاری؛ ضدقهرمان خاموش
سامان صفاری در نقش یکی از مهرههای کلیدی شبکه نفوذ، تصویری دقیق و تکاندهنده از تبدیل یک فرد با گذشتهای آشفته به جاسوس حرفهای ارائه میدهد. شخصیت او که ابتدا خلافکار خردهپا و کماهمیت به نظر میرسد، با سوءاستفاده سرویسهای اطلاعاتی موساد از ضعفهای خانوادگی و فشارهای اجتماعیاش، بهتدریج به یکی از خطرناکترین عوامل نفوذ در جامعه بدل میشود. این مسیر تبدیل او از خلافکار کوچک به ابزار مؤثر دشمن، به شکلی عمیق در سریال بازتاب یافته است.
کاظم بلوچی؛ ناپدریای که فراموش نمیشود
در نقطهای کلیدی از داستان، کاظم بلوچی در نقش ناپدری سامان، یک تقابل پنهان و عاطفی را رقم میزند. شخصیت او با بازی کوتاه اما اثرگذار، باعث میشود مخاطب نگاهی تازه به عوامل پشتپرده گرایش برخی افراد به خیانت داشته باشد. بلوچی در سیر دگردیسی شخصیتیاش درواقع، نماد طیفی است که در سایه تبعیض، تحقیر یا گمگشتگی اجتماعی، به ابزار بیاختیار سرویسهای بیگانه بدل میشوند.
مهاجرت یا تله امنیتی؟
یکی از نقاط قوت سریال، پرداخت به مسئله مهاجرت نخبگان است. حسن میرباقری در نقش یکی از مهندسین اصلی کارخانه، نمونهای از متخصصانی است که با پیشنهادهای اغواکننده دانشگاهی و کاری، به دام سرویسهای جاسوسی غربی (ازجمله کاناداییها) میافتند. او ابتدا تنها قصد مهاجرت دارد؛ اما بهمرور درمییابد که درحال تبدیل شدن به ابزار جاسوسی علیه ملت خود است. تن ندادن او به خواستههای سرویس بیگانه، تصویری غرورآمیز از وفاداری علمی ارائه میدهد.
جاسوسی از کارخانهها؛ خرابکاری در صنایع
در «ناریا» نگاه ویژهای به پروژههای صنعتی و کارخانههای کلیدی ایران وجود دارد. نشان داده میشود که چگونه شبکههای نفوذ، با هدف ضربهزدن به زیرساختهای تولید، به¬دنبال جاسوسی صنعتی و جذب کارکنان کلیدیاند. این نگاه بهروز و واقعگرایانه به تهدیدات اقتصادی، بهخصوص در حوزه صنایع دانشبنیان، از نقاط تمایز سریال با آثار مشابه است.
جاسوسی اسرائیل و طلسمهای مخفی برای ترورهای خاموش
سریال «ناریا» بهطور ویژه به نقش موساد در سرقت نسخ خطی کمیاب و ارزشمند ایران میپردازد. این نسخ خطی که حامل دانش و اسرار دیرینه هستند، به سرقت میروند و بهعنوان ابزاری در دست صهیونیستها قرار میگیرند تا از آنها برای اجرای «جادوها و طلسمهای مخصوص» استفاده کنند؛ تکنیکهایی پنهان و ناشناخته که باعث انجام ترورهای خاموش میشوند. این ترورها بهگونهای طراحی شدهاند که هیچ رد و نشانی از عامل اصلی باقی نماند و عملاً امکان شناسایی دخالت موساد و رژیم صهیونیستی وجود نداشته باشد. این نوع عملیات، باعث ایجاد فضای رعب و ناامنی در جامعه میشود، درحالیکه دشمن بهطور مخفیانه و زیرپوستی به اهداف خود دست مییابد. پرداخت دقیق و جسورانه سریال به این موضوع، وجهی خاص و رازآلود به روایت امنیتی «ناریا» بخشیده است.
واقعگرایی در نمایش عملیات برونمرزی
در نقاط اوج داستان، شاهد عملیاتهای پیچیده برونمرزی توسط مأموران ایرانی هستیم. از خنثیسازی ترورها در کشورهای همسایه گرفته تا مهار پروژههای خرابکاری، همه با دقت بالا و جزئیات اجرایی به تصویر کشیده شدهاند. این بخشها، نهفقط برای هیجان، بلکه برای نمایش قدرت سازمانی اطلاعاتی کشور طراحی شدهاند و مؤثر واقع میشوند.
در سکانسهایی که مأموران ایرانی برای ردیابی یک شبکه جاسوسی به کشوری همسایه سفر میکنند، استفاده از زبان محلی، طراحی صحنههای شلوغ شهری و چگونگی تعامل با نیروهای امنیتی خارجی، طراحی دقیقی انجام شده است.
زنان در امنیت ملی؛ فراتر از کلیشهها
گذشته از نقش هوژان که نیازمند مجالی ویژه برای پرداخت است، زنان در «ناریا» حضوری نمادین و مؤثر دارند. برخلاف آثار کلیشهای که زنان را تنها مهرههای عاطفی یا قربانی نشان میدهند، در این سریال، شاهد تحلیلگران، رابطها و حتی مأمورانی هستیم که در لایههای پیچیده مأموریتی نقش ایفا میکنند. این نگاه نو، به واقعیتهای امروز چالشهای مبتلابه دستگاههای امنیتی ایران نیز نزدیکتر است.
«ناریا»؛ تلویزیون در قامت روایتگر امنیت ملی
داستان سریال «ناریا» تلفیق اقدامات پلیس و دستگاه اطلاعات ایران، جاسوسی سرویسهای خارجی، فعالیت عوامل داخلی و اقدامات منافقین و ضدانقلاب و ضدانقلاب خارج از کشور است. تلفیق این موارد باعث جذابیت و اقبال مخاطبان سریال شده است و یک تصویر ۳۶۰ درجه از شرارتهای دشمنان به دست میدهد که از هر ابزاری برای ایجاد خلل در مسیر پیشرفت و خوداتکایی علمی، صنعتی و فناوری ایران بهره میگیرند.
نویسنده و پژوهشگر
ارسال دیدگاه