*سید عباس موسوی

تحریم ‌نابخردانه

کد مطلب: ۹۴۳۹۴۴
لینک کوتاه کپی شد

دیپلـماســی را از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین ابداعات و پدیده‌های بشری مـی‌داننـد. دیپلماسی و ابزارهای آن یعنی مذاکره، گفت‌وگو، تعامل و چانه‌زنی؛ شیوه و...

سازوکاری است که از ازمنه قدیم و شاید حتی در دوران قبل از آغاز مدنیت به عنوان ابزاری برای تعامل و تفاهم و توافق با دیگران به کار بسته می‌شد. دیپلماسی نقیض جنگ است و پادزهر خشم، خشونت و خصومت. تاریخ تمدن نیز گویای این واقعیت است که با توسعه فکری و تکامل عقلی بشر به تدریج از توسل به شیوه‌ها و ابزارهای خشونت‌آمیز و خصمانه کاسته و راه‌های بدیل یعنی گفت‌وگو و مفاهمه و همزیستی و تعاون جایگزین آن شده است. لذا به هر میزان که بر وزن دیپلماسی افزوده شود از اهمیت و جایگاه خشونت و مخاصمه کاسته می‌شود. اما طنز تلخ و پارادوکس بزرگ ماجرا همین جاست کشوری که داعیه‌دار رهبری تمدن نوین غربی است و خود را بزرگ‌ترین الهام‌بخش و صادر‌کننده ارزش‌هایی از قبیل دموکراسی، لیبرالیسم و حقوق بشر می‌داند به شیوه انسان‌های نخستین و بدوی جز ابزار زور، تهدید و جنگ به هیچ سازوکار و شیوه دیگری وقعی نمی‌گذارد.ایالات متحده امریکا بزرگ‌ترین تحریم‌کننده تاریخ است. در منظر امریکایی‌ها تحریم مکمل جنگ و زمینه‌ساز آن است. این کشور به خصوص از جنگ جهانی دوم به بعد، ابزار «تحریم» را به طور خاص مورد توجه قرار داده و ده‌ها کشور، صدها شرکت و تشکیلات و هزاران انسان را به بهانه‌های مختلف مورد تحریم قرار داده است. لذا به تدریج تحریم تبدیل به مهم‌ترین وسیله فشار و اعمال زور علیه کشورهای مستقل یا مخالفان امریکا شد. امروز تحریم مهم‌ترین وسیله در جعبه ابزار سیاست خارجی امریکاست، جعبه ابزاری که در قرن بیست و یکم بیش از هر زمان دیگری از ابزارهای اصلی سیاست خارجی یعنی دیپلماسی، مذاکره، تعامل و مفاهمه خالی است. دولت کنونی ایالات متحده اما در توسل به ابزار تحریم، گوی سبقت را از اسلاف خویش ربوده و به تنهایی عنوان بزرگ‌ترین دولت تحریم‌کننده در جهان را یدک می‌کشد. نگاهی به کارنامه سیاه دولت کنونی امریکا موید این واقعیت است که اساسا دولتمردان امریکایی با عقلانیت سیاسی، دیپلماسی و مفاهمه بیگانه‌اند و سیاست خارجی این کشور خلاصه شده است در دو کلمه «تهدید و تحریم». کافی است نگاهی بیندازیم به کلیدواژه‌های اساسی در گفتمان مقامات امریکایی به خصوص مایک پمپئو، وزیر خارجه و جان بولتون، مشاور امنیت ملی رییس‌جمهور این کشور تا به میزان و درجه بغض و کینه و خصومت این افراد نسبت به ارزش‌های بشری مانند گفت‌وگو، مفاهمه، احترام متقابل، عدم مداخله و همزیستی مسالمت‌آمیز پی ببریم.امریکا عصر ترامپ جز تحریم، تحریم و باز هم تحریم چیزی در چنته ندارد. اینان با فکر تحریم شب را به روز می‌رسانند و با عمل به تحریم روزگار می‌گذرانند. تحریم روسیه، چین، ونزوئلا، کره شمالی، سوریه و یک دو جین کشور مستقل و مخالف امریکا به کنار، آنها ابایی از تحریم دوستان و شرکا و متحدین خود مانند اتحادیه اروپا، ترکیه و کره جنوبی هم ندارند. خصومت کور و عناد و دشمنی امریکای کنونی به ویژه اعضای گروه موسوم به «تیم بی» نسبت به جمهوری اسلامی ایران نیز کاملا آشکار و ناگفته پیداست. دنائت و خباثت امریکایی‌ها در تحریم عالی‌ترین مقامات نظام جمهوری اسلامی، اوج استیصال و عجز و ناتوانی آنها را در مقابل ملت بزرگ و کشور قدرتمند و نظام مقتدر ایران اسلامی نشان می‌دهد. تحریم محمدجواد ظریف، وزیر فرهیخته و فرزانه کشورمان که مورد احترام جهانیان است و دوست و دشمن بر شایستگی، توانمندی، میهن‌پرستی و صداقتش در دفاع از منافع ملی اذعان می‌کنند، آخرین پرده از نمایش مشمئزکننده پمپئو- بولتون است که صرفا اسباب تحقیر و مضحکه این کشور در دنیا را فراهم کرده است. مضحک است که اینان مدعای مذاکره‌خواهی و صلح‌دوستی با ملت ایران را دارند اما همزمان مهم‌ترین کنشگر عرصه دیپلماسی و مذاکره یعنی وزیر امورخارجه را تحریم می‌کنند. آنها از یک سو، صلاحیت و اعتبار وزیر خارجه‌مان را زیر سوال می‌برند و از سوی دیگر همان فرد را تحریم می‌کنند تا نشان دهند، شخصیت تاثیرگذار نظام اسلامی در عرصه بین‌المللی را نشانه گرفته‌اند.

تحریم ظریف، پشت پا زدن به همه ارزش‌های ادعایی امریکاست. این اقدام یعنی زیر سوال بردن مذاکره و تحقیر دیپلماسی اقدام دولت امریکا در تحریم وزیر امور خارجه کشورمان، ناشی از خشم و عصبانیت آنها از منطق قوی، صلابت گفتار، گفتمان انسانی و تبحر و کاردانی ظریف در کاربست ابزارهای سیاست خارجی از جمله دیپلماسی رسمی، دیپلماسی رسانه‌ای و دیپلماسی دیجیتالی است. اقدام امریکایی‌ها در اعمال تحریم ظریف که بسان تکل خشن یک بازیکن ناتوان روی پاهای یک بازیکن تواناست؛ نه تنها چیزی از اعتبار و احترام بین‌المللی ظریف نمی‌کاهد بلکه آن را متعالی‌تر و در چشم جهانیان با عزت‌تر و محترم‌تر خواهد کرد. در مقابل، این تیم پمپئو- بولتون است که اعتبار و صلاحیت خود را نزد ملت‌ها و دولت‌های آزاده و حتی دوستان و شرکای خود از دست می‌دهند.این اقدام و مجموعه اقدامات دولت کنونی امریکا در چارچوب «راهبرد تحریم» بدعتی خطرناک است که به نابهنجاری و بی‌قاعدگی نظم و مناسبات بین‌المللی می‌انجامد:

١- این اقدام خلاف منطق، عقلانیت سیاسی و روند تکاملی حیات انسانی است و نوعی بازگشت به دوران توحش و زندگی غیرمتمدنانه است.

٢- این اقدام خلاف روند رو به تکامل دیپلماسی است که هر روز بر ابعاد و گونه‌های مختلف آن افزوده می‌شود.

٣- این اقدام برخلاف روح حاکم بر اصول حقوق بین‌الملل یعنی اصول احترام متقابل، حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات، عدم توسل به ابزارهای خصمانه، عدم مداخله و اصل همزیستی مسالمت‌آمیز است.

۴- این اقدام خلاف قواعد آمره حقوق بین‌الملل است و اقدامی است در راستای ترویج خشونت و مخاصمه به جای تشویق به گفت‌وگو و مفاهمه.

۵- این اقدام خلاف عرف و رویه حقوقی و سیاسی دنیای امروز است که در آن مقامات عالیه ازجمله رهبران، روسای جمهور و وزیران خارجه از احترام و مصونیت برخوردارند تا پنجره‌های فرصت برای تعامل میان مقامات عالیرتبه بسته نشود.

۶- این اقدام و دیگر محدودیت‌ها و تضییقات، خلاف منشور سازمان ملل و روح حاکم بر ملل متحد است که بر آزادی تردد و دسترسی بدون مانع دیپلمات‌ها و مقامات کشورها تاکید می‌کند.

تحریم نابخردانه و سفیهانه محمدجواد ظریف، حمله ناجوانمردانه امریکا نه تنها به دیپلماتی شناخته شده، خوشنام و معتبر در تراز جهانی است؛ بلکه شلیکی است به قلب دیپلماسی، نشانه‌ای است از سردرگمی و استیصال سیاست خارجی امریکا همچنین بیانگر تزلزل در ارکان قدرت در کاخ سفید است. به مدعیان مذاکره و کسانی که از بام تا شام حتی در توییت‌های نیمه‌شب خود دم از مذاکره بدون قید و شرط با جمهوری اسلامی ایران می‌زنند باید یادآور شد با نقض بدیهی‌ترین و مهم‌ترین شرط مذاکره یعنی احترام به طرف مقابل و حذف رقیب، شما صلاحیت و شایستگی لازم برای مذاکره را از دست داده‌اید.

* سخنگوی وزارت امور خارجه

منبع : اعتماد

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار