اشک؛ نازنیاز!

محمد رضا قاسمی نیا *

قم (پانا) - ارتباط با خداوند متعال و خضوع و بندگی با چشم های اشک بار رشد و تعالی انسان را بدنبال دارد.

کد مطلب: ۹۴۳۵۰۸
لینک کوتاه کپی شد
اشک؛ نازنیاز!

برای ایجادارتباط ورازونیازباخدای سبحان وکسب فضایل نفسانیه ؛هریک ا زاعضای بدن انسان وظیفه ونقشی را برعهده دارند.
به عنوان نمونه بادراز کردن دست به طرف آسمان ؛کوچکی وذلت خودرااعلام واعتراف می کنیم.با زبان،خواندن را انجام می دهیم،با پیشانی برخاک گذاشتن ،بندگی را و با چشم هایمان،اشک می ریزیم و شرمندگی خودرا به معبود می رسانیم.
همان طور که در رفتار و گفتارائمه و پیشوایان دینی علیهم السلام آمده است،اگرچه گریه و اشک ریختن به خاطر خوف از خدای (عزوجل) بنده ای که می گرید پیش کسی می گرید که می داند همه چیز دارد و می تواند خواسته هایش را برآورده سازد و هم او را چنان می شناسدکه آبرو و احترامش را حفظ می کند ومی داند که نزد او عزیزاست و اورا هرچه باشد از کنار سفره ی گسترده اش دور نمیکند وبار ها می گوید :ایاک نعبد وایاک نستعین.پس اشک بنده دربرابر معبود مروارید عشق ورزی در طریق عبودیت ونازنیاز است.
چشم،دریچه عبور قلب است و به جا آوردن حق آن شکر این نعمت بزرگ می باشد .گریستن نوعی شکرگزاری محسوب است .هرچیزی دراین عالم دارای وزن وقیمتی است ،مگر اشکی که از خشیت و خوف خداوند ریخته شود.زیرا یک قطره آن گویی کوه هایی از آتش غضب الهی را خاموش می کند و چون اشک تمام چشم را فرا گیرد،گرد خواری و ذلت برآن چهره ننشیند ،چون روی چهره جاری گردد خداوند آن را برآتش حرام سازد وچنانچه فردی در امتی از روی خشیت گریه کند همگی مورد رحمت الهی واقع شوند.
امام صادق (علیه السلام)از قول پدر بزرگوارش می فرماید:رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده است:خوشا به حال آن چهره ای که خداوند آن را گریان ببیند به آن گناهی که جز خدا ،کسی برآن آگاه نباشد و تنها برای ترس از خدا باشد .درحدیث دیگری حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)فرموده است:کسی که از ترس خدا چشم هایش گریان شود،به هرقطره از اشک او در بهشت قصری مزین به درّ و گوهر به او عنایت شود،که هیچ چشمی ندیده باشد و به قلب کسی خطور نکرده باشد و یا می فرماید :هیچ چیز نیست مگر آن که برای آن معادلی است،مگرخداوند که هیچ چیز معادل او نیست و لااله الا لله ، که معادله نکند با آن چیزی و قطره اشکی از ترس خدا،که هم میزان آن چیزی نیست .و در حدیث است انسانی که از کثرت گناه فاصله بین او و بین بهشت بیشتر است از بین زمین تا عرش .پس هرگاه گریه کند از خوف خدا،در صورتی که از آنها پشیمان شده است،ما بین او و بین بهشت نزدیک نشود مثل مژگان چشم به چشم.
وچشمی که باخضوع وخشوع ازخوف خداگریه کند آتش دوزخ رانمی بیند!
حضرت علی علیه السلام در وصف پرهیزگاران می فرماید:اعینهم باکینه؛دیدگانش گریان است. و درخطبه ۱۷۶ بشارت می دهد و می فرماید :خوشا به حال کسی که به خطاهای خویش بگرید.
اسوه بکائین و زینت عابدین حضرت امام سجاد علیه السلام از خدای متعال برای گریستن در خواست کمک می کند و می فرماید :اعنی بالبکاء علی نفسی؛خدایا مرا به گریه به حال خود یاری کن .و این زنگ بیداری است که ما نیز در این راه یاری او را طلب کنیم.
حضرت امام خمینی (ره) دربیان علت خوف از حق تعالی می فرماید:این خوف ،علاوه بر آن که خود یکی از کمالات معنویه است ،منشا بسیاری از فضایل نفسانیه و یکی از مصلحات مهمه نفس است؛بلکه سرچشمه تمام اصلاحات و مبدا علاج جمیع امراض روحانی ،می توان آن را شمرد.و انسان مومن به خدا و مالک و مهاجر الی لله باید به این منزل خیلی اهمیت دهد و به چیزی که آن را در دل زیاد کند و ریشه آن را در قلب محکم کند،خیلی توجه نماید .حساب و عذاب های گوناگون جهنم و تذکر عظمت جلال و قهر و سلطنت حق! .

فخر ساجدین حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) در دعایی که ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است درخصوص علت گریه کردن می فرماید :چرا نگریم،که نمی دانم مسیرم تا کجاست و به کجا می روم و اکنون می بینم که نفس با من خدعه می کند و روزگار با من مکر می ورزد،در حالی که بال های مرگ برسرم گشوده است ؛فما لاابکی ؛پس چرا نگریم برآن حالتی که روح از بدن جدا می شود و لحظه مردن است.می گریم به خاطر تاریکی قبرم،می گریم به خاطر تنگی جایم،می گریم به خاطر سوال منکر و نکیر،می گریم به خاطر روزی که از قبر خارج می شوم ،در حالی که عریان و ذلیل هستم.!
با فرازی از دعای کمیل نوشتار را پایان می بریم:«ارحم من راس ماله الرجا و سلاحه البکا؛خدایا،تو رحم کن برکسی که تمام سرمایه اش امید به توست و اسلحه او اشک چشم گریان است.»
ازخداوند متعال توفیق سحرخیزی،شب زنده داری،تلاوت قرآن کریم و برپایی نماز را همراه با دعا و آه و اشک ندامت و امیدواری باتوبه واستغفار خواستاریم.آمین یا رب العالمین .

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار