نبود امنیت شغلی عاملی برای افزایش استرس

به گزارش روزنامه آرمان، گفتنی است امضای قراردادهای موقت یا سفید امضا می‌تواند یکی از مهم‌ترین دلایل نبود امنیت شغلی باشد چرا که باید به‌ خاطر داشت در حال‌حاضر بسیاری از افراد تنها با قراردادهای یک الی سه ماه مشغول به‌کار هستند که کارفرما هر زمانی که بخواهد می‌تواند به‌راحتی نیروی کار خود را تعدیل کند که این خود دغدغه‌های ذهنی بسیاری را برای افراد شاغل ایجاد کرده است، به‌گونه‌ای که بسیاری از روانشناسان بر این باور هستند که نبود امنیت شغلی ارتباط معناداری با افزایش افسردگی یا کاهش راندمان کاری دارد. به‌طور کلی باید در نظر داشت که افزایش قراردادهای سفید امضا، فصلی بودن برخی مشاغل، افزایش حقوق‌های معوق، اخراج‌های ناگهانی و همچنین وضعیت نامشخص نیروهای قراردادی باعث شده تا نوعی نگرانی ناشی از ناامنی شغلی در نیروی کار قرارداد موقت ایجاد شود، به‌گونه‌ای که آنها را در شرایط نامطلوب روحی و روانی قرار دهد که این خود می‌تواند با تبعات منفی بسیاری همراه باشد.

نبود امنیت شغلی در سایه شرایط بداقتصادی
همان‌گونه که می‌دانیم یکی از فاکتورهای اصلی امنیت شغلی داشتن برخورداری از شرایط اقتصادی به‌نسبت پایدار و مناسب در بازارهای اقتصادی کشور می‌باشد، چراکه تجربه ثابت کرده است که هرگاه بازارهای اقتصادی با ثبات و یا رونق همراه باشند به‌طور حتم امنیت شغلی نیز افزایش می‌یابد، اما این در حالی است که امروزه متاسفانه به‌دلیل نامناسب بودن شرایط اقتصادی کشور کارفرمایان مجبور به تعدیل نیرو هستند که این خود تاثیرات منفی بر افراد شاغل بر جای می‌گذارد به‌گونه‌ای که برخی از افراد هیچ چشم‌اندازی نسبت به آینده شغلی خود ندارند.

افزایش آمار بیکاری نشان از نبود امنیت شغلی دارد
باید در نظر داشت که هر گاه آمار بیکاری افزایش یابد به یقین میزان امنیت شغلی کاهش یافته است که این خود می‌تواند برای مردم بسیار استرس زا باشد چرا که از دست دادن شغل در شرایط فعلی می‌تواند معیشت خانواده را به خطر بیاندازد.

نبود امنیت شغلی
بسیاری از روانشناسان بر این باور هستند که نبود امنیت شغلی تاثیر بسزایی در افزایش آسیب‌های اجتماعی دارد، به‌گونه‌ای که می‌توان انتظار داشت که تنها به‌دلیل نبود امنیت شغلی فرد با مشکلاتی مانند کاهش انگیزه‌های معاشرت و تضعیف بنیان‌های خانوادگی، افزایش رفتارهای تخریبی، ایجاد و افزایش ناهنجاری در خانواده و فرزندان، کاهش میزان مشارکت در فعالیت‌های گروهی و اجتماعی، افزایش قابل ملاحظه جرایم اجتماعی، افزایش آمار طلاق، افزایش از هم‌گسیختگی خانوادگی، افزایش جرایم کودکان، کاهش استقلال خانوادگی و فردی، کاهش میزان تحصیلات، فقدان اعتماد به‌نفس در مدیریت خانواده و آینده‌نگری و همچنین افزایش هزینه‌ها مواجه شود که هر یک از این موارد خود می‌تواند تبعات منفی بسیاری را به‌دنبال داشته باشد.

امنیت شغلی یک اصل فراموش شده در بازار کار
بدیهی است امنیت شغلی برای هر فرد شاغلی بسیار حائزاهمیت می‌باشد، چراکه یک فرد ساعات طولانی را در طی روز برای انجام شغل خود صرف می‌کند از این‌رو داشتن امنیت شغلی یک اصل انکارناپذیر است که متاسفانه به‌ دلیل ایجاد تغییرات در سیستم کاری شاهد کمرنگ شدن این اصل هستیم، اما این در حالی است که ادامه داشتن این روند خود می‌تواند سلامت جسمی و روحی افراد را به مخاطره بیاندازد. پرواضح است که افزایش ترس و استرس تنها به‌دلیل نبود امنیت شغلی امروزه به یک معضل تبدیل شده، چرا که فرد قبل از آنکه به‌طور طبیعی از کار بازنشسته شود احساس فرسودگی و کسالت می‌کند. به‌عبارت ساده‌تر ترس از اخراج یا کنار گذاشته شدن در افرادی‌ که می‌دانند به مدارج بالا و بالاترین سطح پیشرفت در کار خود رسیده‌اند بسیار بیشتر از دیگران است، چرا که این افراد به پرکاری می‌پردازند تا همچنان خود را در اوج نگه دارند و در عین‌حال می‌کوشند احساس عدم‌امنیت شغلی را مخفی کنند و بدین‌ترتیب بیش از پیش در معرض استرس قرار می‌گیرند که این مهم می‌تواند زنگ خطری جدی برای سلامت روحی و جسمی این دسته از افراد باشد.

کمبود امنیت شغلی زنان
شایان ذکر است که امروزه بنا به دلایل مختلف زنان از امنیت شغلی بسیار کمتری برخوردار هستند که این خود می‌تواند برای آنها بسیار مساله‌ساز شود، چرا که امروزه در حالی بسیاری از کارفرمایان اقدام به جذب نیروی کار خانم می‌کنند که حقوق و مزایای کمتری را به آن می‌دهند همچنین اخراج کردن نیروی کار خانم به‌مراتب راحت‌تر از نیروی کار مرد می‌باشد. متاسفانه امروزه به‌رغم بازنگری قوانین موجود کار بسیاری از نیروهای کار زن تنها به‌واسطه ازدواج و یا بارداری شغل خود را از دست می ‌دهند که این خود می‌تواند استرس بسیاری را به آنها تحمیل کند از این‌رو انتظار می‌رود مسئولان راهکار جدی را برای برون رفت از این مشکل ارائه دهند.

امروزه بسیاری از زنان بیشتر به شغل‌های کم‌مهارت و یا فروشندگی مشغول هستند که این خود می‌تواند عاملی تاثیرگذار برای افزایش عدم وجود امنیت شغلی برای آنها باشد، چراکه به‌واسطه اتوماسیون به‌راحتی بسیاری از زنان شغل خود را از دست می‌دهند، بنابراین شاید بتوان با افزایش مهارت در زنان امنیت شغلی را برای آنها تا حدودی افزایش داد.

باید یادآور شد که آموزش و همچنین ارتقای سطح توانایی افراد شاغل خود می‌تواند در افزایش امنیت شغلی بسیار تاثیرگذار باشد، چرا که امروزه در نبود این دو فاکتور اصلی بسیاری از افراد به‌راحتی شغل خود را از دست می‌ دهند از این رو انتظار می‌رود با فراهم کردن شرایط مناسب بستر انجام آموزش و افزایش سطح توانایی افراد شاغل فراهم شود تا شاید از این وادی تا حدودی امنیت شغلی محقق شود، هرچند دستیابی به این مهم نیازمند فاکتورهای بسیار است.