* سنا یگانه اصل

درنگی بر  اختلالات یادگیری و نظریه های پیش رو

هر اختلالی که در آن موفقیت تحصیلی فرد با توجه به سن و آموزش و هوش، براساس آزمون‌های معیار خواندن و نوشتن و محاسبه از آنچه انتظار می‌رود بسیار کمتر باشد، اختلال یادگیری توصیف می‌شود.تشخیص اختلال یادگیری ممکن است دشوار باشد. اگر کودک علائمی ما نند : در فهمیدن و پیروی کردن از دستورالعمل‌ها مشکل دارد.در به یاد آوردن چیزی که به او گفته شده‌است، مشکل دارد.ضعف هماهنگی در راه رفتن، ورزش کردن یا مهارت‌هایی از قبیل نگه داشتن یک مداد دارد.وسایل مورد نیاز برای تکالیف را گم می‌کند یا جا می گذارد، مثل کتاب‌های مدرسه و … در فهمیدن مفهوم زمان مشکل دارد را داشته باشد ممکن است ختلال یادگیری داشته باشد.

کد مطلب: ۸۸۱۹۷۷
لینک کوتاه کپی شد
درنگی بر  اختلالات یادگیری و نظریه های پیش رو

موضوعی ک میخواهم راجع به آن صحبت کنم،موضوعی است ک بین دانش آموزان علی الخصوص ،دانش آموزان ابتدایی وهمچنین پایه های اول ودوم وسوم بسیارشایع است وخانواده ها رابسیارمستاصل ونگران کرده است.والدین ازاینکه می بینندفرزندشان درفارسی(خواندن ونوشتن وهمچنین املا)ویاریاضی ومحاسبات ومفاهیم آن(جمع وتفریق وضرب وتقسیم)ومفهوم اعداد ومهارتهای حل مساله مشکل دارند،سخت نگران ومضطرب هستند.
این گونه دانش آموزان معمولا دچاراختلال یادگیری هستند(اختلال به معنی مشکل می باشد).که توسط تستی که ازدانش آموز بعمل می آید نشان می دهد در چه زمینه ای مشکل دارد تاباتوجه به برنامه ی درمان و فعالیت ها وتمرین های لازم ،مشکلِ او رادرمان کنند.

بسیاری از خانواده ها کودکانی با ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان هم نشانه از بهنجار بودن آنان است. هوششان نرمال است. به خوبی صحبت می کنند. مانند دیگر کودکان بازی می کنند و ارتباط اجتماعی کمابیش مناسبی دارند. در خانه نیز کارهایی را که والدین به آنان واگذار می کنند به خوبی انجام می دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. ولی وقتی به مدرسه می روند و می خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند مشکلات جدی خودشان را نشان می دهند.
این والدین معمولا گزارشی از نارضایتی معلم از عملکرد تحصیلی کودکشان دریافت می کنند و بسیار نگران می شوند. نقص یا ناتوانی عملکرد می تواند به شکل نداشتن توانایی کامل در گوش کردن، فکرکردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن یا انجام محاسبه های ریاضی ظاهر شود. اختلال یادگیری اصطلاحی است که در متون علمی برای این موارد استفاده می شود. مبتلایان به اختلالات یادگیری در تمام سطوح و در تمام پایه های کلاسی از آمادگی تا دانشگاه دیده می شوند. تشخیص بهنگام، روند بهبودی را سرعت خواهدبخشید؛ بنابراین توجه به دوره ابتدایی به ویژه پایه های اول و دوم در این زمینه از اهمیت بسیاری برخوردار است.

کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، معمولا از لحاظ هوشی مشکلی ندارند، اما به دلیل نقص در راه های پردازش اطلاعات در مغزشان، عملکرد ذهنی پایینی را نشان می دهند

به زبان ساده می توان گفت اختلالات یادگیری از تفاوت در مسیرهای عصبی و ارتباط آنها در مغز ناشی می شود. اختلالات یادگیری مشکلاتی هستند که بر توانایی مغزی در دریافت، پردازش و ذخیره اطلاعات تاثیر می گذارد.

این مشکلات باعث می شود یک دانش آموز بسیار کندتر از فردی که این مشکل را ندارد، مطالب را یاد بگیرد.
دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری ممکن است به صورت کلی در حوزه های خواندن، یادگیری ریاضی و نوشتن دیکته و به صورت جزئی تر در شناسایی کلمه، ادراک خواندن، حساب کردن، استدلال کردن، هجی کردن و یا کلمه بندی در نوشتن دچار مشکل باشد. اختلالات یادگیری ممکن است با حالت های مختلف اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه و اختلالات رفتاری نیز همراه شود. در این شرایط والدین افزون بر اینکه با مسائل تحصیلی کودک دست و پنجه نرم می کنند، با رفتارهای پرخطر، بی نظمی، پرخاشگری، مقاومت در برابر پذیرش قانون و رفتارهای افراطی توجه طلبی رو به رو هستند و درواقع مشکل یادگیری کودک در درجه دوم اهمیت قرار گرفته و پدر و مادر از این رفتارها خسته و نگران می باشند.

به زبان ساده می توان گفت اختلالات یادگیری از تفاوت در مسیرهای عصبی و ارتباط آنها در مغز ناشی می شود. اختلالات یادگیری مشکلاتی هستند که بر توانایی مغزی در دریافت، پردازش و ذخیره اطلاعات تاثیر می گذارد.

ثابت شده‌است که علل بروز ناتوانی‌های یادگیری نسبتاً مبهم است برخی از مشکلات کنونی دربارهٔ مفهوم ناتوانی‌های یادگیری بازتابی است از ناتوانی ما در اشارهٔ دقیق به علل بروز ناتوانی‌های یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مسئله علل بروز ناتوانی‌های یادگیری را به فراموشی و بی توجهی می‌سپاریم بر حسب درک ما از ناتوانی‌های یادگیری و نگرش اولیه حرفه‌ای ما (پزشکی، روان شناسی، تعلیم و تربیتی) نسبت به ناتوانی‌های یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطهٔ علّی دشواری بپردازیم.

عواملی که باعث می شوند کودک دچار و درگیر اختلالات یادگیری شوند عبارتند از :

الف )عوامل آموزشی

۱- تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان

۲- عدم فراگیری معلم از مهارت‌های لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس

۳- توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان

۴- برنامه‌ریزی و طرح برنامهٔ آموزشی ضعیف

۵- عدم فعالیت‌های برانگیزنده

۶- تدریس عملی نادرست

۷- عدم آموزش مهارت‌های اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و عدم پرداختن به یادگیری‌های زبان شفاهی

۸- استفاده نادرست از روش‌ها و مداد و برنامه درسی

ب) عوامل محیطی

عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که می‌تواند به پیچیدگی ناتوانی‌های یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. - تغذیه، بهداشت، تندرستی انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگ‌ها و مزه‌های مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک مؤثر است.سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژیها و … نیز در ناتوانی یادگیری کودک مؤثر است.

- رشد اجتماعی و عاطفی

بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب، نامطمئن و بی‌اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد.

ج) عوامل روانی

امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانی‌های یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند. د- عوامل فیزیولوژیکی

بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانی‌های یادگیری آسیب دیدگی مغزی، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است.

ه- عوامل ژنتیکی

شواهدی در دست است که نشان می‌دهد ناتوانی‌های یادگیری احتمالاً در برخی خانواده‌ها بیش از دیگران دیده می‌شود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانی‌های یادگیری نقش دارد.

ز - عوامل بیوشیمیایی

اختلال‌های گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانی‌های یادگیری می‌شوند مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و …

و- عوامل پیش، هنگام و بعد از تولد

ژ- تاخیر رشد

بندر، دهریش، جانسکی، لانگ فود … اظهار می‌دارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه می‌کنند.

چ- نقص جزیی در کار مغز

به نظر می‌آید هر گونه نتیجه‌گیری دربارهٔ حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد.پس همانگونه وقتی شخصی بیمار می شود معمولا برای درمان بایدنزدپزشک مراجعه کند.درمورد اختلال یادگیری نیزبایدگفت وقتی کودکی از مشکلاتی که دربالا مطرح شدرنج می برد باید اورا به مرکزاختلالات یادگیری ببرند تا به موقع و بجا مشکل اورابرطرف سازند،قبل ازآنکه کودک بعلت ضعف درسی وسرخوردگی جلوی همکلاسی هایش، اعتمادبنفسش را کامل ازدست بدهدویا ضعف درسی اش عمیق تر شود.

*مربی آموزش استثنایی وکارشناس اختلالات یادگیری

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار