محمد فاضلی*

خیزش «آگاهی انکار»

وضعیت امروز جامعه ایران را چگونه توصیف کنیم؟ چه مفاهیمی برای توصیف و بعد توضیح دلایل و علل بروز این وضع مناسب هستند؟ تحلیلگران زیادی برای این کار تلاش می‌کنند و مفاهیم مختلفی را به‌کار می‌گیرند و من هم معتقدم یکی از خصوصیت‌های مهم جامعه امروز ما را می‌توان در مفهوم «آگاهی انکار» وصف کرد. «آگاهی انکار» وضعیتی است که جامعه اغلب ظرفیت‌های مثبت، تلاش‌ها برای بهبود، حرکت برای امیدواری و امیدآفرینی را انکار و نفی می‌کند. این انکار و نفی هم برآمده از آگاه شدن بر «بخش‌هایی مهم از واقعیت» است که بی‌اعتمادی را خلق کرده است.

کد مطلب: ۸۳۵۲۳۲
لینک کوتاه کپی شد

جامعه بر شمار زیاد مسائل، فسادها و ناکارآمدی‌ها آگاه شده و هیچ تحلیلگر و ناظر منصفی هم این واقعیات را انکار نمی‌کند؛ و جامعه در چنین وضعیتی -که فقط بخش قابل اعتنا و مهمی از واقعیت و نه همه واقعیت است- تمایل دارد هر نقطه مثبت، هر ظرفیتی برای بهبود و حتی توانمندی‌های فردی برای اثرگذاری بر بهبود زندگی شخصی و کلی را انکار کند. جامعه عامدانه گوش‌ها و چشم‌هایش را بر ظرفیت‌های تغییر می‌بندد.

انکار و نفی به کم‌هزینه‌ترین، کم‌زحمت‌ترین و در عین حال رضایت‌بخش‌ترین کار بدل شده است.چند مثال مساله را روشن‌تر می‌کند. سیاست‌های آب در گذشته کم‌وبیش نادرست بوده‌اند (نه این‌که هیچ کار درستی انجام نشده است) اما ظرفیت افراد برای کمتر مصرف‌کردن وجود دارد و می‌توان از تشدید وضع نامناسب منابع آب جلوگیری کرد. سیاست‌های اقتصاد انرژی، فناوری لوازم خانگی و اجرای مقررات ساختمان نادرست و ناکارآمد بوده‌اند و امروز کمبود منابع برق داریم؛ اما ظرفیت هر ایرانی برای کاهش مصرف برق که هنوز باقی است. این مثال‌ها را می‌توان در عرصه‌هایی دیگر نظیر کار در ادارات دولتی نیز مشاهده کرد.

ورود به دوران «آگاهی انکار» در درجه اول باید توجه حکومت سیاسی را به خود جلب کند.جامعه‌ای که در این مسیر پیش برود، عاقبت به انکار همه چیز می‌رسد و سرگردان و بی‌جهت اسیر هر تندباد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواهد شد. «آگاهی انکار» امید را نابود می‌کند. ورود به دوران «آگاهی انکار» در درجه دوم باید برای روشنفکران، عالمان و فعالان اجتماعی و سیاسی اهمیت داشته باشد. کار فکری و اجتماعی برای خلق امید به بهبود و ایجاد تغییرات واقعی در شرایط و کیفیت زندگی مردم است و «آگاهی انکار» روشنفکر و فعال اجتماعی و سیاسی را خسته و فرسوده می‌کند و دیر یا زود در دریای ناامیدان انکارگر حل خواهد شد.

«آگاهی انکار» باید برای خود مردم نیز مهم باشد. ما برای زندگی بهتر، برای ساختن این کشور و برای هر تغییری که از ایران جامعه، کشور و تمدنی سربلندتر بسازد، نه به انکار قابلیت‌های خود، بلکه به امیدواری، ایمان به توانمندی، در کنار هم بودن و گفت‌وگو با یکدیگر درباره آن‌چه می‌توانیم انجام دهیم، اولویت‌بندی و زمان‌بندی کارها نیازمندیم. آن آگاهی که فقط به ما قدرت بدهد هر نکته مثبت و هر توان و ظرفیتی را انکار کرده و در دریای مشکلات از نظرها پنهان کنیم، عاقبت به نفی و انکار خود ما می‌انجامد. ما به عوض «آگاهی انکار، نفی و سلب کردن» به «آگاهی ایمان و ایجاد» نیازمندیم؛ آن آگاهی که بخش ناخوشایند و دردناک واقعیت را می‌شناسد اما برای برون‌رفت از این وضع، به توان خود و دیگران ایمان دارد و به ایجاد هر آن‌چه در توانش هست اقدام می‌کند؛ حتی اگر آن‌چه در توان دارد، صرفه‌جویی در مصرف آب و برق، راندن بین خطوط و فقط درست انجام دادن وظیفه‌اش در محل کار باشد. جامعه در شرایط «آگاهی انکار» هر سخن دروغی را باور می‌کند، هر آدم صالحی را ناصالح می‌نامد، و از تن دادن به هر کار درستی هم طفره می‌رود؛ و حتی برای درست کردن آن‌چه نادرست می‌پندارد نیز به خودش زحمت نمی‌دهد. دست به‌کار شویم برای ساختن «آگاهی ایمان و ایجاد»، وقت تنگ است.

منبع: آرمان

* عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار