زهرا رحیمی*

ازدواج کودکان و حاشیه امن خانواده‌ها

ازدواج کودکان بحثی فرهنگی- قانونی است. بخشی از آن به خلأ‌های قانونی و ناکارآمدی قوانین برمی‌گردد، بخشی هم به این بر می‌گردد که اگر هم قانونی وجود داشته باشد تا چه میزان در فرهنگ‌های مختلف از این قانون تمکین می‌شود.

کد مطلب: ۸۲۵۳۱۵
لینک کوتاه کپی شد

ما در محلات حاشیه‌نشین با این موضوع روبه‌رو هستیم که بین ازدواج زودهنگام دختران و فقر رابطه تنگاتنگی وجود دارد. به خصوص در بعضی فرهنگ‌ها که دختران به طور ضمنی خرید و فروش می‌شوند، این موضوع پر رنگ‌تر است. به طور مثال پول پیش خانه گران می‌شود، خانواده راهی ندارد جز اینکه دختر خود را در ازای مبلغ اجاره به عقد صاحبخانه یا فرزند او دربیاورد. موضوع دیگری که در بعضی مناطق دورافتاده وجود دارد این است که تعصبات قومی و سنتی در موضوع جنسیت وجود دارد، به طور مثال دختران نمی‌توانند به مدرسه‌ای که خارج از روستاست بروند یا اگر معلم روستا مرد باشد دختران باید ترک تحصیل کنند. از آنجایی که در این مناطق امکانات آموزشی هم کافی نیست دختران مجبور به ترک تحصیل می‌شوند و در نتیجه خانه‌نشین می‌شوند و فعالیت اقتصادی خاصی هم برای‌شان تعریف نشده، به همین دلیل تنها راهی که برای خانواده باقی می‌ماند تا به تعبیر خودشان «یک نان‌خور» از خانواده کم شود، فراهم کردن زمینه ازدواج دختر خانواده است.

در این رابطه با آموزش و پرورش مذاکراتی داشتیم که در رابطه با آموزش هوشمند و از راه دور دختران این مناطق اقداماتی انجام دهند. این اقدام می‌تواند کمک بزرگی به آگاه‌سازی دختران در این مناطق باشد. نبود آموزش دو نتیجه سوء دارد یکی اینکه منجر به ازدواج زودهنگام می‌شود، دیگری اینکه ترک سریع چرخه آموزشی در پایین بودن مهارت‌های زندگی تاثیر دارد. پایین بودن مهارت‌های زندگی شانس تداوم زندگی مشترک این کودکان را هم پایین می‌آورد. هر چند رویکرد آموزشی هم به نوعی نیست که اثر بخش باشد و اگر فرد تا یک مقطعی در سیستم آموزشی حضور داشت، بتواند آموزش‌های مورد نیاز برای یک زندگی را از این سیستم دریافت کند، نه از منظر اقتصادی آموزش مفیدی دریافت می‌کند و نه از منظر مهارت‌های زندگی. نبود آموزش‌های لازم موجب بالا رفتن آمار کودکان بیوه‌ای می‌شود که هیچ آموزشی در مورد چگونه زندگی کردن دریافت نکرده‌اند.

یکی از مهم‌ترین مواردی که باعث شد جمعیت امام علی(ع) به موضوع ازدواج کودکان ورود کند، این بود که بسیاری از کودکانی که در مراکز ما آموزش می‌دیدند و به گفته معلمان‌شان از استعداد بالایی هم برخوردار بودند، با تصمیم خانواده مبنی بر ازدواج آنها در سنین پایین، سرنوشت دیگری پیدا می‌کردند و تلاش‌های ما هم نتیجه‌ای نداشت. فقر مادی و فرهنگی، عدم وجود امکانات و تعصبات در بسیاری مناطق باعث افزایش آمار ازدواج کودکان می‌شود. در بعضی مناطق این ترس بین خانواده‌ها وجود دارد که با رسیدن به سن بلوغ از دخترشان رفتاری سر بزند که حیثیت خانواده را (در نگاه سنتی) تهدید کند. ازدواج دختران در چنین مناطقی به نوعی حاشیه امنیتی برای خانواده‌ها ایجاد می‌کند تا از بار مسوولیت در قبال آینده آنها شانه خالی کنند. این پدیده تبعات بسیاری هم دارد که پژوهش‌ها نشان می‌دهد علاوه بر آسیب‌های روحی و روانی شدید که ممکن است نسل‌ها ادامه پیدا کند و افسردگی و احساس خودکم‌بینی که تبعات روحی این اتفاق در کودکان است، آسیب‌های جسمی بسیار جدی هم به این کودکان بر اثر بارداری در سنین پایین وارد می‌شود.

منبع: اعتماد

*مدیرعامل جمعیت امام علی(ع)

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار