یک متخصص و روان شناس کودک در گفت و گو با پانا:

کودکان امروز بیشتر رقیب هم هستند تا رفیق یکدیگر

​یک متخصص و روان شناس کودک با آسیب شناسی شرایط فرهنگی کودکان و نوجوانان در دوران کنونی گفت: نظام آموزشی ما روز به روز فشار تحصیلی بیشتری را بر کودکان تحمیل می کند. یک زمانی کنکور آنقدر رقابتی جدی محسوب نمی شد. اما اکنون بچه ها در مدارس، فشار تحصیلی و رقابت زیادی را احساس می کند که رفاقت شان را از بین می برد.

کد مطلب: ۶۷۲۸۶۱
لینک کوتاه کپی شد

فاطمه قاسم زاده متخصص و روان شناس کودک در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی پانا درباره مسائل و نیازهای فرهنگی کودک امروز بیان کرد: گاهی در مقالات می خوانم که از دهه 60 به عنوان دهه ای طلایی برای کودکان یاد می کنند. اما من چندان موافق با این نظر نیستم. به نظرم این دهه اساسا فضای و محتوای متفاوتی دارد. زیرا کودکان و نوجوانان در این مقطع با جنگ رو به رو بوده و اوایل انقلاب، خشونت و محدودیت اقتصادی و کوپنی بر جامعه حاکم بود و به طور پیوسته مسائل اقتصادی بر مسائل فرهنگی تاثیر می گذاشت.

وی افزود: قطعا وقتی الگوهای تاثیرگذار منفی هم بر جامعه حاکم باشد، جنبه های مختلف با هم در ارتباط تنگاتنگی قرار می گیرند. مگر دهه 60 چه امتیازی داشته که از آن به عنوان دوره ای پر بار برای این گروه سنی یاد می شود؟! همچنین مقایسه این دهه با

دوران اکنون اشتباه است. فضای مجازی، سرعت و گستردگی آن کودکان امروز را در جریان بسیاری از مسائل قرار داده که نمی توان این شرایط را هم کاملا مثبت دانست. بلکه هر زمانی مقتضیات خاص خود را دارد.

رییس هیات مدیره شبکه یاری کودکان کار با آسیب شناسی مشکلات کودکان کار ادامه داد: به نظرم می آید نظام آموزشی ما روز به روز از نظر فشاری که بر کودکان دارد، در سطح بالاتری قرار می گیرد. یک زمانی کنکور آنقدر رقابتی جدی محسوب نمی شد. اما اکنون بچه ها در مدارس، فشار تحصیلی و رقابت زیادی را احساس می کند که رفاقت شان را از بین می برد. دیگر کودکان به یکدیگر یاری نمی رسانند و بیشتر رابطه سردی دارند تا رابطه ای دوستانه و صمیمی.

وی همچنین خاطر نشان کرد: یادم است پدران یکی از دانش آموزان در زمان آموزش برایم تعریف می کرد در مدرسه فرزندش به او گفته اند دو سری کتاب برای دانش آموز بخرید. زیرا زمان امتحانات بچه ها از روی رقابت، کتاب های یکدیگر را بر می دارند. و او هم گفته بود:" نمی خواهم فرزندم در مدرسه ای درس بخواند که ساده ترین مسائل انسانی در آن مطرح نیست." زیرا این خصوصیت با کودک به تدریج بالنده می شود. پرورش امری یافتنی و آموختنی است و این بزرگترین مشکل جامعه ما برای نسل جوان و آینده ساز فرداست.

قاسم زاده افزود: دیدن تصویر کشیدن سیگار توسط کودکان و نوجوانان در مدارس یکی از تجربه های تلخ من در پارکی مجاور خانه مان است. وقتی از دانش آموزان یک مدرسه می پرسم که چرا سیگار می کشید و به مدرسه نرفته اید؟ می گویند: صف های طولانی برای مراسم صبحگاه مدرسه برایشان کلافه کننده است و مدرسه اجازه داده تا دیرتر به مدرسه بیابند و سر صف نایستند. این وقت باعث شده تا آن ها سیگار کشیدن را ترجیح بدهند. زیرا مدرسه شرایط بهتری برای پر کردن این زمان برای دانش آموزان در نظرنگرفته است.

وی با اشاره به تاثیرگذاری فقر اقتصادی بر فقر فرهنگی در خانواده ها عنوان کرد: واقعیت این است فقر بر زندگی گروهی از مردم تاثیر منفی گذاشته است. اگر به مناطق حاشیه ای سر بزنید، آماری از بزهکاری را خواهید دید که نشان از مشکلات عدیده مردم دارد. اما برای این معضلات راه حل جمع آوری کودکان کار را از چهارراه ها یافتند که به نوعی پاک کردن صورت مساله است. زیرا کار در خیابان، صرفا کار کودک نیست. بلکه کار در پسماند شهرداری بسیار دردآور تر است.

این روانشناس کودک گفت: متاسفانه نهادهای فرهنگی نظیر سازمان صداوسیما نیز نقش خود را جدی بازی نمی کنند. البته نمی توان حکم کلی داد. برخی برنامه های این رسانه به درستی در این راستا حرکت کرده اند. اما دست کم در مورد کودکان منابع خارجی تامین کننده نیازهای فرهنگی آن ها هستند.

این متخصص کودک و نوجوان با اشاره به ضعف های برنامه سازی در تلویزیون خاطر نشان کرد: همچنین میزان شادی در برنامه ها کم است. برگزاری و اجرای برنامه های فرهنگی شاد و مفرح در میادین و مکان های عمومی چندان رایج نیست. از نظر سرگرمی، خانه های فراغت که توسط شهرداری راه اندازی شدند، در ابتدا هزینه کمی را دریافت می کردند. اما رفته رفته هزینه های ثبت نام آن ها بالا رفت که تفاوتی با هزینه کلاس های خصوصی نداشت. بنابراین در عمل پروژه ای شکست خورده اند.

وی ادامه داد: این در حالی است که بیشترین آمار اعضای کانون اصلاح و تربیت در مقطعی متشکل از نوجوانان منطقه خاوران بود. اما تاسیس فرهنگسرا در این منطقه آمار بزهکاری را میان نوجوانان این منطقه به شدت کاهش داد.

قاسم زاده با اشاره به ناکارآمدی حذف سند 2030 از آموزش و پرورش بیان کرد: در این شرایط جامعه ما به کجا رسیده که سند 2030 را علیرغم رهنمود های خوب آن، به صرف بین المللی بودن حذف می کند؟! در واقع ما نه تنها خود به دنبال تحقیق و بررسی راهکارهای خوب نمی رویم، بلکه از تجربیات بین المللی نیز بهره مند نمی شویم. برای مثال از ابتدای انقلاب تاکنون دو بار طرح جمع آوری کودکان کار اجرا شده و هر بار هزینه های بسیاری شده است. اما اگر این هزینه صرف کمک به بچه ها و خانواده هایشان می شد، نتیجه سودآورتر بود. در حالی که واقعیت این است که 28 میلیارد تومان بودجه به این پروژه اختصاص داده شده اما طرح به دلیل فشار سازمان های غیر دولتی ناچارا کنار گذاشته شد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار