مسعود بهبهانی نیا: سفره ای پهن و همه را به آن دعوت کردیم

جواد افشار: اگر به سه سال قبل بازگردم «کیمیا» را جور دیگری می سازم

کارگردان و نویسنده طولانی ترین سریال سیما با حضور در غرفه خبرگزاری پانا به انتقادات و ابهامات مخاطبان پیرامون سریال «کیمیا» پاسخ گفتند.

کد مطلب: ۴۵۴۸۴۶
لینک کوتاه کپی شد
به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا، طولانی ترین سریال سیما در حالی رو به پایان است که با حاشیه ها و انتقادات فراوانی به ویژه در فضای مجازی رو به رو شده است. از طراحی صحنه و لباس و گاف های آن گرفته تا گریم شخصیت محوری و قهرمان قصه آن «کیمیا» که تفاوت چهره اش در میانسالی با دوران نوجوانی تنها در یک عینک تعریف شده است! این قصه همچنین از نظر قصه و داستانی نیز نقاط ضعف و قوتی دارد که به تعدادی از آن ها در نشستی با حضور جواد افشار کارگردان و مسعود بهبهانی‌نیا نویسنده این سریال روز شنبه 3 بهمن ماه در میان گذاشته شد. این هنرمندان با حضور در خبرگزاری پانا به سوالات جمعی از مخاطبان کیمیا و خبرنگاران این مجموعه پاسخ داده اند.
یکی از نکات جالب توجه در سریال «کیمیا» این است که علیرغم 110 قسمتی بودن این سریال گذر زمانی در این سریال زیاد به چشم می خورد. حال آن که بخش هایی از داستان بدون روایت باقی می ماند.
جواد افشار: ما با توجه به ظرفیت های موجود در سریال سازی و در نظر گرفتن این نکته که قرار است سه یا چهار دهه در این اثر روایت شود، سریال ساخته ایم. بنابراین نمی توانستیم حرافی کنیم. شاید می توانستیم برای مثال میان فاصله زمانی طلاق کیمیا تا ازدواج دوباره او 5 قسمت اضافه کنیم اما این کار را نکردیم. بین این دو اتفاق بیش از یک سال و نیم فاصله در اصل وجود دارد. تفسیر بر عهده مخاطب قرار داده شده است ما نیز دلایل و استدلال کافی را در اختیار او قرار می دهیم. مسلما اگر من بخواهم به سه سال قبل برگردم کیمیا را به گونه ای دیگر خواهم ساخت و تجربه و پختگی یعنی همین. مطمئن هستم که اگر منتقدان این سریال هم به قسمت های قبلی بازگردند و سریال را دوباره ببینند حتما پاسخ ابهاماتشان را دریافت خواهند کرد و بسیاری از مسایل برایشان روشن خواهد شد.
درباره مواجهه کیمیا قهرمان و شخصیت محوری داستان با شهید محمد جهان آرا چه نظری دارید؟ گنجاندن این سکانس چقدر ضرورت داشت و نوع مواجهه این شهید بزرگوار با کیمیا را چطور ارزیابی می کنید؟
جواد افشار: گرفتن این سکانس یکی از دغدغه های من در طول ساخت سریال کیمیا بود و سه برداشت متفاوت از آن داشتیم که در نهایت یکی از آن ها را انتخاب کردم. برای بار اول این دو شخصیت با به چشم های یکدیگر نگاه می کردند و جهان آرا رد می شد. در برداشت دوم به حامد بهداد گفتم که به کیمیا نگاه کند و بعد رد شود. در برداشت سوم از او خواستم تا اصلا توجهی نکند و رد شود و سومی تایید شد. اما متاسفانه کوته فکری است اگر بخواهیم برداشت دیگری از این برخورد داشته باشیم. درباره علت حضور کیمیا در این سکانس هم باید بگویم که دایی کیمیا از افراد موثر در جریان انقلابی بوده است و کیمیا هم که از ابتدا در این ریان کنجکاوی می کند می خواهد بداند که در این جلسه چه می گذرد.
درباره سکانس چاپخانه و علت نقش بستن تصاویر چهره های سیاسی خاص بر دیوار آن چطور؟
جواد افشار: نکته شایان ذکر درباره این قاب این است که آیت الله طالقانی از چهره های محبوب سیاسی در دوران انقلاب بودند و عکسشان معمولا همراه با عکس امام در خانه های مردم و مبارزان بود یا دست به دست می شد. ضمن این که داشتن عکس آیت الله طالقانی برخلاف عکس امام خمینی (ره) در آن زمان جرم محسوب نمی شد و با صاحبان آن ها برخورد خیلی جدی صورت نمی گرفت. به همین دلیل عکس ایشان را بیشتر می توانستیم در خانه ها و مغازه ها یا محیط های دیگر بیابیم. از این رو در سکانس چاپخانه هم عکس ایشان در کنار چهره های دیگری روی دیوار نصب بود اما به دلیل این که من قاب را مدیوم گرفتم بعضی از عکس ها ناخواسته از تصویر حذف شد. شاید اشتباه من این بود که باید آن قاب را لانگ شات می گرفتم.
داستان آدم های خوب و اشتباه های بد و آدم های بد و کارهای خوب!
مسعود بهبهانی نیا: «کیمیا» مانند سفره ای پهن شده است که همه سر آن دعوت هستند. ما در ابتدای دهه 90 قرار گرفته ایم و قرار است به دهه 60 سری بزنیم. تهدیدهای دشمنان امروز ایران مانند آن دهه نیست. من سعی کردم در نگارش این متن با مهربانی به سراغ همه شخصیت ها بروم. مثلا در صحنه برخورد جهان آرا با مردی که از خارج از کشور آمده است و اصرار دارد پدرش را در بهبوهه جنگ ببیند، این شهید بزرگوار در برابر همه توهین های مرد سکوت و با او به زبان شوخی صحبت می کند. یا وقتی محبوبه به کیمیا می گوید من و تو هیچ وقت آبمان در یک جوی نمی رود کیمیا در برابرش سکوت می کند. خوشبختانه مسئولان هم اجازه دادند ما بسیاری از مسائل را در این سریال به تصویر بکشیم و خوراکی باب میل همه سرو کنیم. بعضی ها به من انتقاد می کنند و می گویند چرا آرش که شخصیتی ضد انقلابی است منفی است؟! اما من می گویم این کاراکتر هم ویژگی های مثبت دارد و هم منفی. آرش اگرچه دروغ می گوید و برای رسیدن به خواسته اش به هر کاری دست می زند، اما مردی خوش تیپ و خوش زبان و با شخصیت است و کیمیا را به خود جذب می کند. کیمیا دچار خطا می شود که سراغ پیمان نمی رود. این سریال داستان آدم های خوبی است که اشتباه می کنند و آدم های بدی که کارهای خوب هم می کنند.
جواد افشار: اساسا مروری بر آثار تاریخی نمایشی نشان می دهد که قهرمانان هیچ وقت سفید مطلق نیستند و ضد قهرمان ها سیاه. کیمیا هم به عنوان قهرمان این قصه خاکستری است. آرش هم که ضدقهرمان است هم خوب است و هم بد. در غرب هم نظیر این کاراکترها را زیاد دیده ایم. رابین هود اگرچه دزد است اما به دیگران کمک می کند. ما در دهه 90 زندگی می کنیم و درباره آرمانی ها دهه 60 حرف می زنیم. طبیعی است که با تغییر زمان آرمان ها هم تغییر می کنند. برای همین بعضی از حرف های سریال کیمیا قابل درک نیست. کیمیا بر ارزش های دهه 60 دست می گذارد و با برخی ارزش های امروز همخوان نیست و حتی در تضاد قرار می گیرد.
قهرمان ها خطا می کنند تا ما به خطا نرویم
مسعود بهبهانی نیا: ما باید در روایت قصه مان به تاریخ وفادار باشیم. بنابراین گاهی کاراکترهای قهرمان دچار اشتباه می شوند تا ما از خطا کردن پرهیز کنیم. کیمیا در شب عروسی اش می داند که آرش به او نگفته که خواهر دارد. اما همانجا از تصمیمش بر ازدواج با او منصرف نمی شود و ادامه می دهد. زیرا خود را مدیون او می داند.
چرا کیمیا پوشش خود را طبق موقعیتش تغییر می دهد و بعد از ازدواج با پیمان تصمیم می گیرد چادر به سر کند؟
جواد افشار: کیمیا دختری است که در 18 سالگی با مصیبت بزرگی مواجه می شود و ارتباط او با خداوند نزدیک تر می شود. در قرآن کریم آمده است که خداوند متضرعان را دوست دارد. کیمیا هدایت می شود و یک ضربه روحی اعتقاداتش را قوی تر کرده و او را به سوی این پوشش برتر می کشاند.
چرا مسعود بهبهانی نیا در قصه هایش زنان را به عنوان شخصیت محوری معرفی می کند؟
مسعود بهبهانی نیا: شوخی طنازانه این ماجرا این است که قصه های زنان معمولا در سینما بفروش تر و در تلویزیون پرمخاطب تر است! زیرا وقتی خانم خانه دار سریالی را دوست داشته باشد و دنبال کند سایر اعضای خانواده هم باید آن را ببینند(با خنده)! اما واقعیت این است که جامعه ما جامعه ای مردانه و تاریخ ما هم مردانه است. ما باید این فضا را تلطیف کنیم. من می خواستم در این قصه سیر تحول زندگی دختری را روایت کنم که تاریخ بستر آن است.
اگرچه کیمیا طولانی ترین سریال سیماست. اما به نظر می رسد رفت و برگشت های قصه گاهی آنقدر زیاد می شود که یک قصه برای مدتی طولانی در سکوت می ماند. برای مثال زمانی که کیمیا با آرش به مشکل خورده و به خرمشهر سفر می کند تا حدود 10 قسمت خبری از آرش و تلاش های او برای بازگرداندن کیمیا و نوع رابطه این دو با یکدیگر نیست. چرا؟
جواد افشار: داستان این سریال با محوریت نقش کیمیا پیش می رود. بنابراین باقی قصه ها تا جایی که نیاز هست روایت می شود وس ایر کاراکترها بر اساس نیاز برای روایت قصه کیمیا به آن وارد می‌شوند. ما به بهانه کیمیا هم هست که جنگ را می بینیم.
مسعود بهبهانی نیا: کیمیا صرفا یک درام عاشقانه نیست که ماجراها و رابطه او با همسرش آرش در آن محوریت داشته باشد. ما از همان ابتدا او را دختری می بینیم که می خواهد وارد فضای سیاست شود. در قسمت 47 است که آرش از او خواستگاری می کند و این جنس ماجراها آغاز می شود. در واقع در این قصه زدگی عاطفی کیمیا با سیاست و تاریخ تلفیق شده است. اگر قرار بود صرفا سریالی عاشقانه بببینیم بعد از 90 و چند قسمت بیننده سریال بیشتر نمی شد.
قصه های دفاع مقدس و دوران انقلاب اسلامی ایران نه آنقدر به تاریخ پیوسته اند که برای طراحی صحنه و لباس آن به دنبال بازسازی کامل باشیم و نه آنقدر معاصر و نزدیک به زمان حال هستند که مولفه هایشان را در کوچه و خیابان ببینیم. ضمن این که این دوره تاریخی راویان زنده و شاهدانی دارد که درباره صحت یا عدم صحت نوع روایت آن قضاوت خواهند کرد. پاسخ شما به انتقادات طراحی صحنه و لباس این سریال چیست؟
کیمیا سریالی است که در طبقه الف دسته بندی شده است. تعدادی از سریال های تلویزیون که الف ویژه هستند مانند مختارنامه یا در چشم باد هم که تکلیفشان روشن است و بودجه های خوبی دارند. سریال های اجتماعی دیگر هم عمدتا در گروه ب طبقه بندی می شوند. اما کیمیا میان این دو گیر کرده است. سریالی که قرار است سه یا چهار دهه را روایت کند. لوکیشن های خارج از کشور دارد. بیش از 450 بازیگر اصلی در آن نقش آفرینی می کنند. بیش از 600 لوکیشن را تجربه می کند که نیاز به تغییراتی دارند. این تغییرات نیاز به زمان زیادی دارد. همچنین نوشتن 110 قسمت سریال کمتر شدنی است که به همت آقای بهبهانی نیا این اتفاق افتاد. از طرفی تورم را هم باید به مشکلات اضافه کنید. بودجه این سریال در سال 91 تصویب شد اما ما در سال 94 هم همچنان درگیر ضبط کار بودیم. بنابراین طبیعی است که نقاط ضعف یا اشتباهات و خطاهایی هم در گریم یا طراحی صحنه و لباس دیده شود.
تهیه و تنظیم از: رکسانا قهقرایی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار