غلامرضا بنی اسدی

30خرداد 1360 روزی که از نو باید خواند

نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم. این حرفی است که باید به صدای بلند اعلام کرد تا دنیا هم بداند که جنایت، در همین دنیا هم مکافاتی سخت دارد. قبل از آنکه در آن دنیا به جهنم پاسخ بگیرد، در همین دنیا هم افکار عمومی و حرمت خون قربانیان، برای جانیان، جهنم می سازد.

کد مطلب: ۱۳۸۰۲۸۷
لینک کوتاه کپی شد
30خرداد 1360 روزی که  از نو باید خواند

از همین روست که برخی روزها را نه تنها نباید فراموش کرد که با یادآوری آن باید اهالی امروز را هم نسبت به آنچه دیروز بر این ملک و ملت رفته است آگاه کرد. مباد که در سکوت، بی خبران شکار کسانی بشوند که دست شان تا مرفق در خون مردم بیگناه رنگ گرفته است. 30 خرداد 1360 از جمله آن روزهاست. روزی که سازمان مجاهدین خلق، همه لشکریان منافقش را به خیابان فرستاد تا جنایت را آغازی خون بار داشته باشند. بهانه هم عزل بنی صدر از ریاست جمهوری بود. به واقع اما "فقط بهانه" بود. "عزلِ بنی صدر نبود، یک بهانه دیگر پیدا می کردند. من مرده، شما زنده، اینان به آخر خط رسیدند. " این هم دیالوگی بود در فیلم ماجرای نیمروز، که نه نیم روز بلکه روزهای متعدد را از مقابله منافقین با انقلاب روایت می کرد. حرف دقیقی بود. اگر چه عزل بنی صدر در 26 خرداد 1360، بهانه را به دست شان داد تا شهر به شهر آشوب کنند اما همه می‌دانیم، برای کسی که بخواهد آتش برافروزد، فندک نشد، کبریت می کشد. تراشه کبریت هم که به فراوانی پیدا می شود. قصه منافقین برای خروج مسلحانه، از این جنس بود. یادمان هست بیرجند را، میدان امام را، خیابان شهدا را، خیابان زاهدان را. حتی نام برخی شان را هنوز در ذهن داریم که میدان داری می کردند برای منافقین. اسم هایی که ارزش یادآوری ندارد اما بودند دلاور مردانی که این سو، در برابرشان ایستادند و نگذاشتند، در بیرجند هم دست در خون مردم زنند. خدا بیامرزد سرلشکر شهید احمد رحیمی را که در جایگاه فرمانده سپاه، نقشی بی بدیل در جارو کردن این جریان و طهارت دادن خیابان از لوث وجودشان داشت. خدا متعالی کند درجات شهید حسین هادی را که پنجه اقتدار انقلاب بود در میدان. خدا شهید احمد اشرفی پور و شهید محمد هادی محمدپور را به سلام خویش بنوازد که در عین نوجوانی، سلامت خود را به خطر انداختند در مواجهه با میلیشیای منافقین تا ایران و انقلاب و مردم زخم برندارند. آن روزها گذشت. اما نباید بگذاریم، در غفلت ما آنان نقاب سفید به چهره بزنند. رویشان آن قدر سیاه و دستان شان آنقدر به خون آلوده است که همه اقیانوس ها هم برای شستنش کافی نیست اما می توانند با نقاب، از خود چهره ای دیگر بسازند. این را باید مراقبت کنیم که اتفاق نیفتد. جهاد تبیین هم یعنی نگذاریم جای شهید و جلاد عوض شود. نگذاریم ظالمان، چهره مظلوم به خود بگیرند و مظلومان را به عنوان ظالم نشان دهند. 30 خرداد 1360 را برای فرزندان مان بخوانیم. تا باطل نتواند لباس حق بپوشد....

کارشناس رسانه*

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار