مرکز ملی آمار جدیدترین آمار سرانه مطالعه ایرانی‌ها را اعلام کرد:

سرانه مطالعه ایرانی‌ها در سال گذشته؛ 6 ونیم ساعت مطالعه غیردرسی درماه

بیشترین سرانه مطالعه متعلق به یزدی‌هاست/ اولویت مطالعه ایرانی‌ها قرآن و ادعیه است/ ۴ دلیل مهم مطالعه نکردن در ایران چیست؟

تهران (پانا) – طرح «آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار» مرکز ملی آمار ایران نشان می‌دهد که باسوادهای ایرانی بالای 15 سال بیشتر از همه علاقه به خواندن کتاب‌های قرآنی و ادعیه دارند و از حدود 62 درصدی که در سال 99 مطالعه غیردرسی اعم از کتاب غیردرسی یا روزنامه یا نشریه داشته‌اند، فقط 6 و نیم درصد بیش از 7 عنوان کتاب‌ خوانده‌اند. علی‌رغم اینکه سرانه مطالعه ایرانی‌ها نسبت به سال‌های گذشته رشد پررنگی دارد اما در این گزارش به موضوعات کمتر پرداخته شده‌ بر کم مطالعه کردن افراد جامعه مانند استقبال جهانی از فضای مجازی، تأکید خانواده‌ها صرفاً بر درس خواندن فرزندان، آموزش‌وپرورش تک کتابی مرکزگرا و حتی مسائلی مانند دوزبانه بودن بخشی از جامعه و تأثیر فروشندگان کتاب بر میزان مطالعه بررسی می‌شود.

کد مطلب: ۱۲۱۶۳۰۴
لینک کوتاه کپی شد
سرانه مطالعه ایرانی‌ها در سال گذشته؛ 6 ونیم ساعت مطالعه غیردرسی درماه

اعظم پویان - یکی از طرح‌های جدید مرکز آمار ایران، طرح آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار است که در آن به بررسی رفتارهای فرهنگی خانواده‌های ایرانی در حوزه‌های مختلف کتاب و نشریات، موسیقی، شبکه‌های اجتماعی، فعالیت‌های ورزشی، سرمایه اجتماعی و غیره پرداخته می‌شود. در این آمارگیری که در سال 99 برای افراد 15 ساله و بیشتر انجام‌شده است، به ٤٣٧٠٠ خانوار شهری و ١٨٨٦٠ خانوار روستایی و در کل به ٦٢٥٦٠ خانوار مراجعه شده و اطلاعات به تفکیک تمام استان‌ها و نتایج تفصیلی این طرح به‌زودی اعلام خواهد شد اما به تازگی داده‌های اولیه این طرح منتشر شده است.
باسوادهای بالای 15 سال در یک‌ماه فقط 6 و نیم ساعت مطالعه غیردرسی دارند
مرکز ملی آمار در اولین گام ازاین طرح به سراغ سرانه مطالعه رفته است. این طرح نشان می‌دهد که در سال 99 هر فرد 15 ساله و بیش‌تر باسواد به‌طور متوسط در ماه 8 ساعت و 18 دقیقه مطالعه دارد که از این مقدار مطالعه 6 ساعت و 32 و دقیقه سرانه مطالعه کتاب‌های غیردرسی بوده و 1 ساعت و 23 دقیقه سرانه مطالعه روزنامه‌ها و همچنین 23 دقیقه سرانه مطالعه نشریات بوده است. از ٦ ساعت و٣٢دقیقه سرانه مطالعه کتاب غیردرسی در ماه، ٢ ساعت و ٣٢ دقیقه سرانه مطالعه قرآن و ادعیه و ٤ ساعت سرانه مطالعه سایر کتب غیردرسی بوده است.
اولویت مطالعه ایرانی‌ها، قرآن و ادعیه است
نتایج آمارگیری نشان می‌دهد اولویت مطالعه افراد به ترتیب مطالعه قرآن و ادعیه، رمان و داستان‌های کوتاه بزرگ‌سالان، روانشناسی و تربیتی و موضوعات دینی (به‌جز ادعیه و قرآن) بوده است. همچنین مهم‌ترین یافته‌های این طرح در حوزه مطالعه نشان می‌دهد به‌طورکلی ٩‏/٦٢ درصد افراد باسواد ١٥ ساله و بیشتر در سال ١٣٩٩ یک نوع مطالعه غیردرسی اعم از کتاب غیردرسی، روزنامه یا نشریه داشته‌اند.
٥‏/٥٤ درصد از افراد باسواد ١٥ ساله و بیش‌تر، در یک سال قبل از آمارگیری، مطالعه کتاب غیردرسی اعم از چاپی یا الکترونیکی داشته‌اند. ٤‏/٢٢ درصد از افراد باسواد ١٥ ساله و بیش‌تر، در ماه قبل از آمارگیری، روزنامه اعم از چاپی یا الکترونیکی مطالعه کرده‌اند. ٩‏/٨ درصد از افراد باسواد ١٥ ساله و بیش‌تر، در ماه قبل از آمارگیری، نشریه (چاپی یا الکترونیکی) مطالعه کرده‌اند. از افراد ١٥ ساله و بیشتر که در سال ١٣٩٩ مطالعه کتاب غیردرسی داشته‌اند، ٢‏/٣٣ درصد حداقل یک عنوان کتاب، ٧‏/٥٢ درصد دو تا چهار عنوان، ٥‏/٧ درصد پنج‌تا هفت و ٥‏/٦ درصد بیش از هفت عنوان کتاب مطالعه داشته‌اند.
بیشترین سرانه مطالعه متعلق به یزدی‌ها و کمترین متعلق به بوشهری‌هاست
‏داده‌های اولیه مرکز ملی آمار ایران نشان می‌دهد که استان‌های یزد با ١٥ ساعت و ١٦ دقیقه، قم با ١٥ ساعت و ١٢ دقیقه و قزوین با ١٢ساعت و ٥٨ دقیقه در ماه بیشترین و استان‌های کرمانشاه با ٣ ساعت و ٤٠ دقیقه، کهگیلویه و بویر احمد با ٣ ساعت و ٢٢ دقیقه و بوشهر با ٢ ساعت و ٤٠ دقیقه در ماه کمترین سرانه مطالعه را در سال ١٣٩٩داشته‌اند.


تأثیر فروشندگان کتاب بر میزان کتاب‌خوانی
یکی از عوامل تأثیرگذار بر تغییر میزان مطالعه تجربیات نسلی مخاطبان است. تفاوت در زمان و مکان بر تغییر عادات مطالعه نسل‌ها مؤثر است. در این میان آنچه کمتر به آن پرداخته شده است فروشندگان کتاب به‌عنوان یکی از ارکان توزیع هستند که تا حد زیادی می‌توانند بر میزان علاقه خوانندگان به مطالعه در یک نظام ادبی تأثیرگذار باشند.
سال‌ها پیش که هنوز کتاب و کتاب‌فروشی به‌واسطه حضور در این خیابان و آن خیابان رقابتی نشده بود در برخی از محله‌ها، مغازه‌های کوچک کتاب‌فروشی وجود داشت که کتاب اجاره می‌دادند. شاید هنوز ردپایی کمرنگ از این مغازه‌های گردوغبار گرفته در محله‌های قدیمی تهران بتوان یافت. کتاب‌فروشی‌های کوچک در زیر پله‌ و پیرمرد مهربانی که تمام کتاب‌هایش را خود حداقل یک‌بار خوانده بود و برای هر کتاب و نویسنده‌اش قصه‌ای برای گفتن داشت، اما فرصت این تجربه برای نسل‌های بعد ازدست‌رفته است و کتاب‌های اجاره‌ای به فراموشی سپرده‌شده‌اند.
تجربه امروز از خیابان انقلاب و کتاب‌فروش‌ هایش به گونه دیگری است. جوان کتابفروشی که تمام اطلاعاتش در کامپیوترش خلاصه شده و نمی‌داند که چه می‌فروشد و برای چه کسی می‌فروشد. برخی از فروشندگان کتاب که ظاهراً قبلاً در بوتیک کارکرده‌اند به‌محض ورود به کتاب‌فروشی شروع به تبلیغ کالایشان می‌کنند.

تغییرات نسلی که در بین فروشندگان کتاب رخ داده است در نظام ادبی تأثیرگذار است. ناگفته نماند که این تغییرات نسلی در بین مصرف‌کنندگان هم وجود داشته است ولی آیا این تغییرات هماهنگ با هم رخ داده است؟ این‌طور که به نظر می‌آید نسل قبلی که مصرف‌کننده بوده است فقط در دوره‌ای خاص مصرف‌کننده نیست و با حضور نسل بعد در کنار او می‌ماند و می‌خواند اما نسل قبلی فروشندگان کتاب بازنشسته شده و یا حضور کمرنگی دارند.


4 دلیل مهم مطالعه نکردن در ایران
مدتی قبل «علی‌اصغر سیدآبادی» مروج کتاب‌خوانی و نویسنده کودک و نوجوان در گفت‌وگو با پانا به چهار دسته دلیل برای عادت نکردن مردم به مطالعه در ایران اشاره کرده بود و دسته اول را یک دغدغه جهانی مربوط به فناوری در جهان عنوان کرد. وی گفت: «رسانه‌های رقیب مثل تلویزیون، ماهواره، شبکه‌های اینترنتی و بازی‌های رایانه‌ای رقیب جدی خواندن کتاب شده‌اند. البته در همه جای دنیا این نگرانی‌ها وجود دارد. در کشور ما تشدید هم می‌شود.»
دلیل دیگر را به مسئله مهم آموزش‌وپرورش و تلقی خانواده و جامعه مربوط دانست و عنوان کرد: «در اینجا منظور عملکرد یک دوره در آموزش‌وپرورش نیست که البته آن‌هم مؤثر است، بلکه منظور تصور نظری آموزش‌وپرورش است. مسئله ملی اول این است که آموزش‌وپرورش تک کتابی مرکزگراست؛ یعنی با این تلقی فرد برای اینکه دانش کسب کند برایش یک کتاب نوشته‌شده آن‌هم در تهران که برای فلان مقطع سنی کفایت می‌کند. درحالی‌که در بسیاری از کشورها آموزش‌وپرورش تک کتابی نیست. سرفصل‌هایی وجود دارد و هر مدرسه براساس سرفصل‌ها کتاب‌هایی را انتخاب می‌کند و مدام درباره آن سرفصل‌ها کتاب‌های جدید نوشته می‌شود. یکی از دلایلی که کتاب آنجا خوانده می‌شود این است که مدرسه به کتاب جدید نیاز دارد. وقتی فقط یک کتاب نداری تا نمره بگیری می‌توانی آن سرفصل را با کتاب‌های مختلف بخوانی، پس هیچ‌وقت هیچ کتابی کافی نیست و خود این بر خواندن بیشتر تأکید دارد. پس آموزش‌وپرورش علت‌العلل کتاب نخوانی است و این اصلاً ربطی ندارد که حالا نویسنده‌ها را نمی‌گذارد به مدارس بیایند و کتاب‌های جذاب به کتابخانه مدارس راه ندارند یا دلایل این‌چنینی که مهم‌اند اما علت اصلی نیست. مسئله ملی دوم برمی‌گردد به تلقی مشترک آموزش‌وپرورش و خانواده‌ها که معتقدند خواندن هر چیزی به‌جز کتاب‌های درسی به زیان درس خواندن تمام می‌شود. مطالعات پرلز نشان می‌دهد که اتفاقاً کسانیکه مطالعات غیردرسی دارند درسشان هم بهتر است.»

وی دلیل سوم را مربوط به سیاست نهادهایی که ترویج کتاب‌خوانی می‌کنند بیان کرد و گفت: «این مراکز روی انتقال دانش متمرکز شده‌اند و معتقدند کتاب به ما آگاهی و دانش می‌دهد که درست است، اما این کارکرد کتاب باوجود رسانه‌های جدید کمرنگ شده است. فرد برای تحقیق در یک حوزه‌ای منابع زیادی در اینترنت می‌تواند بیابد پس چه لزومی دارد که کتاب بخوانیم؟ کتاب فقط انتقال دانش نیست بلکه مانند هر مصرف فرهنگی دیگر باید موضوع لذت و تمایز در تبلیغاتشان موردنظر باشد.»

دسته چهارم عوامل که کمتر پژوهشی به آن پرداخته است را به موضوعات محلی ارتباط داد و عنوان کرد: «یک دسته عوامل چهارم دیگر هم برای کم کتاب خواندن وجود دارد که محلی هستند. یکی ازآنها زبان است. در مطالعاتی که انجام‌شده نشان می‌دهد در استان‌هایی 24 دقیقه کتاب خوانده می‌شود و در استانی دیگر متوسط مطالعه 4 دقیقه است. استان‌هایی که زبانشان فارسی نیست آمار مطالعه‌شان پایین‌تر است یعنی عامل زبانی دارد، اما این خودش دلایل سیاسی ملی هم دارد.

نگاه ما به زبان‌های مختلف در جغرافیای ایران اشتباه است و تقویت‌کننده این زبان‌ها نیست. دلیل دیگر نابرابری است. استان‌هایی که فقر دارند و دسترسی‌شان به کتاب کمتر است آن‌ها باز سرانه مطالعه‌شان کمتر است. پس نمی‌توان یک نسخه برای همه پیچید. بااین‌حال من فکر می‌کنم میزان کتاب‌خوانی در بچه‌ها تکان خورده و آن‌هم به دلیل فعالیت ترویجی نهادهای غیردولتی و داوطلبی است که درجاهای مختلف فعال هستند.

برای تکان خوردن آمار کتاب‌خوانی باید کاری انجام شود مثلاً نویسنده کتاب سفر برود، کتابش را معرفی کند، با بچه‌ها دیدار کند و در کل دسترسی به کتاب منتشرشده برای بچه‌ها فراهم شود، اما اینجا این کار انجام نمی‌شود. در سال‌های اخیر در شهرها و روستاهای بسیاری کتابخانه ساخته می‌شود، در آذربایجان، خراسان، خوزستان، تهران و …. مثلاً در سیستان و بلوچستان در روستاهایشان بدون حمایت دولت کتابخانه‌های زیادی تأسیس شده و بچه‌ها کتاب می‌خوانند. به نظر من این وضعیت رو به بهبودی است.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار