عماد مطالبی*

رشد هوشمند شهری حلقه گمشده توسعه پایدار کلانشهرها

رشد هوشمند شهری می‌تواند به عنوان ابزاری برای جهت‌دهی به تمام جریان‌های موجود در یک جامعه شهری که به نحوی در توسعه کالبدی شهر موثراست مطرح شود و با برنامه‌ریزی و مدیریت صحیح و هدفمند از هدر رفتن منابع جلوگیری می‌کند و با گسترش شهر، کنارگذرها یا کمربندی‌های جدید به شکل حلقوی دور شهر و خصوصا کلانشهرهای ما، شکل گیرد و راه‌های شعاعی منتهی به نواحی پیرامونی و روستاها و شاخک‌های اطراف شهر را به هم وصل کند.

کد مطلب: ۱۱۲۱۱۰۰
لینک کوتاه کپی شد
رشد هوشمند شهری حلقه گمشده توسعه پایدار کلانشهرها

باید گفت ضرورت اصلی در شناخت الگویی براساس ضرورت‌ها و ارتباط فضایی و فرم پایدار کلانشهرها در مسیر دستیابی به توسعه پایدار در بستر شهرهای ما و تصویر یک هدف خوب از پایداری محیطی در یک استمرار و سیاست کالبدی در کلانشهرهای ما همانا امکان‌سنجی رشد هوشمند شهر است که می‌تواند به عنوان راه‌حلی مناسب برای رسیدن به یک توسعه پایدار و ایجاد پیوند بین عدالت اجتماعی و عدالت فضایی در سطح کلانشهرهای ما گامی ارزنده و مهم در کارایی و بهینه‌سازی آمایش سرزمین باشد. همگام با مدرن شدن جوامع، تغییرات عمده‌ای در شکل، ساختار و جمعیت شهرها به‌وجود آمد. از جمله این تغییرات می‌توان افزایش جمعیت شهرها، افزایش مهاجرت به شهرها و رشد فیزیکی و رشد بی‌رویه شهرنشینی را اشاره کرد. همین عامل شهرها را به بستر انواع تضادها و تعارض‌های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تبدیل کرده، رشد هوشمند شهـری در نهایت منجـر به الگوی توسعه گستـرش عمودی و فشردگی در شـهر می‌شود که سطوح کمتری از سرزمین را اشغال کرده، به ارتقای کیفیت زندگی جامعه، تنوع طراحی، توانمندسازی اقتصاد و ترقی مسائل زیست محیطی، تنوع و گوناگونی مسکن و فراهم آوردن شیوه‌های حمل و نقل مختلف می‌انجامد، دسترسی را افزایش داده و به کاهش سفرها و در نتیجه کاهش ترافیک و آلودگی منجر می‌شود در حقیقت نگاه راهبرد رشد هوشمند، سعی در شکل‌دهی مجدد شهرها و هدایت آنها به سوی اجتماع توانمند با دسترسی به محیط زیست مطلوب دارد و خلق شهرهای انسان‌محور است.

توسعه فیزیکی و رشد جمعیتی شهرهای ایران تا چند دهه پیش دارای افزایشی هماهنگ و متعادل بود. با بروز تحولات جدید، شهرها به سرعت تغییرات و دگرگونی‌هایی را پذیرفتند. این دگرگونی‌ها به شکل افزایش سریع جمعیتی و گسترش فیزیکی شتاب‌آمیز و به صورتی نامتعادل و ناهماهنگ بوده است. پس برای پاسخگویی به این جمعیت اضافی و سکونت آنها باید از فضاهای باز و بدون استفاده در داخل شهرها، با توجه به ارزش زمین شهری استفاده بهینه کرد و سعی شود تا با الگوی مناسب و لازم توسعه درونی و فشرده در جهت پایداری شهر، حاصل شود و این امر ضرورت و اهمیت موضوع رشد هوشمند شهری را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

از ضرورت خاص برای ایجاد رشد هوشمند شهری در کلانشهرهای ما رسیدن به یک فرم فضایی پایدار است که به منظور مدیریت بهینه فضا و توسعه درون بافتی در راستای عدم گسترش فیزیکی شهر و تخریب محیط زیست و جلوگیری از روند توسعه بی‌رویه شهر است و اهمیت توسعه حمل و نقل عمومی و مشارکت شهروندان و افزایش تراکم را در رشد هوشمند شهری مشخص می‌کند. ضرورت و اهمیت این موضوع در راستای الگوی نوین آمایش و چیدمان شهری و بررسی امکان آن در این حوزه بسیار ارزشمند است و برنامه‌ریزان و مدیران شهری در شهرها به آثار و نتایج نامطلوب رشد پراکنده پی می‌برند که موجب ایجاد حساسیت و تغییر رویه آن‌ها در برنامه‌ریزی و طراحی شهر و بهره‌برداری بهینه از منابع و امکانات شهر از جمله زمین ‌می‌شود و می‌تواند به عنوان گامی در راستای کارایی و بهینه‌سازی منابع شهر صورت گیرد و فرم پایدار شهری که رشد هوشمند را در بر می‌گیرد، به عنوان ابزاری ضروری و مهم در سیاست گذاری و برنامه‌ریزی شهری و مدیریت شهر قلمداد شود.

هدف کلی و اصلی این است که با پیاده‌سازی رشد هوشمند در کلانشهرهای خود بتوانیم در مسیر توسعه همه جانبه شهرها به گونه‌ای اقدام کنیم که شاهد یک فرم پایدار بین فعالیت و انسان و محیط شهری در تناسب با الگوهای نوین در آمایش سرزمین‌مان باشیم یعنی برای هر وجب از خاک خود برنامه با پتانسیل‌های موجود داشته باشیم و در این رهگذر به اقدامات اصلاحی دست بزنیم و پیشنهاداتی را در راستای اجرایی ارایه دهیم .

پیشنهادات اجرایی:

- مدیریت خردمندانه فضا و تخصیص بهینه زمین

- دستیابی به توسعه پایدار و افزایش کمی الگوی توسعه فشرده ( افزایش تراکم)

- گسترش حمل و نقل عمومی و انسان محور( دوچرخه سواری و پیاده روی )

- توجه به شیوه های زیست محیطی رشد هوشمند و گسترش و افزایش سرانه (فضای سبز)

- ارایه مدل کاربری مختلط با برنامه ریزی کاربری زمین به صورت کارا و اثرگذار در صرفه جویی زمین

- برنامه ریزی کاربری زمین و تاثیر بر رشد هوشمند در جهت استفاده از بسترهای کالبدی شهر و دسترس بودن مراکز خدمات

- عدم گسترش فیزیکی شهر و جلوگیری از رشد افقی و لجام گسیخته شهر.

- توجه و اولویت به افزایش حمل ونقل عمومی و روشهای نوین حمل و نقل مبتنی بر فناوری(تراموا، مونوریل و ..)

- حفظ و ذخیره زمین که جلوگیری از ایجاد کلانشهرهای خودرو و ارگانیک (بدون طرح و برنامه) می کند

- توجه به توسعه پیرامونی و شهرهای کوچک به گونه ایی که حوزه نفوذ کلانشهرها کاهش داده شود

- توازن در توزیع مناسب خدمات و امکانات و تجهیزات شهری در تمام سطوح شهر

رشد هوشمند شهری می‌تواند به عنوان ابزاری برای جهت‌دهی به تمام جریان‌های موجود در یک جامعه شهری که به نحوی در توسعه کالبدی شهر موثراست مطرح شود و با برنامه‌ریزی و مدیریت صحیح و هدفمند از هدر رفتن منابع جلوگیری می‌کند و با گسترش شهر، کنارگذرها یا کمربندی‌های جدید به شکل حلقوی دور شهر و خصوصا کلانشهرهای ما، شکل گیرد و راه‌های شعاعی منتهی به نواحی پیرامونی و روستاها و شاخک‌های اطراف شهر را به هم وصل کند.

همچنین می‌توان با تکنیک الگویی رشد هوشمند شهری، تفاوت موثر و آشکار نابرابری در بین مناطق شهری آشکار شده، که باید با توجه به پتانسیل‌های موجود در مناطق برنامه‌هایی برای پیشرفت مناطق کمتر توسعه یافته طراحی و اجراء شود و با اتخاذ راهبردهای شهری مناسب، به ترتیب به ایجاد فضاهای اکوتوریستی، تفرّجی جذّاب و با طراوت در حاشیه پیرامونی و رودخانه‌های شهری در کلانشهرها البته با حفظ و رعایت کلیه حرایم قانونی و زیستی به‌ویژه حریم داغ و حریم زنده پرداخت و ساماندهی و حفاظت از باغ‌ها و اراضی کشاورزی و توسعه فضاهای سبز در کلانشهرها موضوع دیگری است که با رشد هوشمند شهری می‌توان به آن رسید. همچنین با ایجاد مقررات برنامه‌ریزی کاربری‌ها و سیاست‌های آمایش شهری و فضایی می‌توانیم در نهایت شاهد توسعه پایدار شهری، ایجاد الگوهای نوین آمایش شهری، رشد هوشمند و زندگی هوشمند در فضای کلانشهرهای خود باشیم.

از طرفی امروزه توسعه شهری و روند افزایش فضاهای شهری با توجه به رشد شتابان شهرنشینی به ویژه در کشورهای در حال توسعه امریست ناگزیر. با افزایش و رشد جمعیت به‌ویژه در کشور ما گسترش بی‌رویه شهرها و پراکنش آنها به خصوص گسیختگی کلانشهرها، نیاز به ساماندهی و مدیریت کارآمد شهری، در این زمینه امری ضروری محسوب می‌شود. در این مسیر الگوهای آمایشی مانند رشد هوشمند شهری می‌تواند مشکلات و معضلات موجود را در راستای ایجاد فرم پایدار فضایی - کالبدی با اهداف توسعه پایدار شهری همسو سازد. نبودن یک مدیریت یکپارچه شهری و مشارکت شهروندان در امور شهر و جامع محلی و سیستم سنتی حکمرانی شهری از یک سو و عدم همکاری یا همکاری ضعیف مدیران و کارشناسان، نبود بسترها و زیرساخت‌های لازم فناورانه در حوزه اطلاعات و فناوری شهری و فقدان اطلاعات نقشه‌ای مناسب و دقیق می‌تواند از مصادیق محدودیت‌ها و تنگناهای موجود در این عرصه باشد. کمبود کاربری‌ها را می‌توان از دیگر نمونه‌ها عنوان کرد.

در بررسی‌های انجام شده در سطح یک با توجه به سرانه‌ها، کمبود کاربری‌های حیاتی نظیر فضای سبز، آموزشی، ورزشی و فرهنگی مشخص شده، پیشنهادات موجود در طرح‌های تفصیلی مصوب درصدد جبران برخی از این کمبودها بوده با این وجود همچنان کمبودهایی از کاربری‌ها در سطح کلانشهرها مشاهده می‌شود و کمبودها به طور کامل برآورده نشده‌اند. دسترسی ناکافی به مسکن وخدمات اصلی شهری، بیگانگی شهروندان از هم، سیستم حمل و نقل ناکافی و نارسایی امکانات اصلی شهری و غیره، همه اینها نتیجه رشد سریع شهرنشینی و مشکلات عمده اجتماعی و اقتصادی است که سبب شده فقدان برنامه ریزی و عدم توجه کافی به مسایل زیست محیطی و نبود عزم و اراده و جدیت لازم در اجرای برنامه‌ها و طرح‌های پایدار شهری از موارد دیگری از تنگناها برای دستیابی مناسب به الگوی پایدار و رشد هوشمند شهری است.

عضو باشگاه پژوهشگران و نخبگان جوان

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار