دلنوشته‌ یک دانش‌آموز درباره «حاج قاسم»: زبانم از گفتن این‌همه سیرت علوی شما ناتوان است

تهران (پانا) – دانش‌آموزان سراسر کشور در همذات‌پنداری با سردار سلیمانی به خلق دلنوشته‌هایی پرداختند که گزیده‌ای از این دلنوشته‌ها در کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» وارد بازار نشر شد.

کد مطلب: ۱۱۱۵۴۰۰
لینک کوتاه کپی شد
دلنوشته‌ یک دانش‌آموز درباره «حاج قاسم»: زبانم از گفتن این‌همه سیرت علوی شما ناتوان است

کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» مجموعه‌ای از دلنوشته‌های دانش‌آموزان سراسر کشور درباره «شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی» است که دی‌ماه سال 98 طی یک حمله تروریستی به مقام رفیع شعادت نائل آمده است.

از میان صدها دلنوشته که از سراسر کشور برای این پویش ارسال شده است، 142 دلنوشته برای درج در این کتاب برگزیده شده‌اند.

در یکی از دلنوشته‌های دانش‌آموزی به قلم مریم کریمی دانش‌آموز دوره متوسطه دوم از استان چهارمحال و بختیاری خطاب به سردار سلیمانی می‌خوانید:

«وای بر من! وای بر ما! که خواب بودیم و سردار برای امنیت ما جنگید؛ که خواب بودیم و او را شهید کردند! که خواب بودیم و انتقام او را گرفتند! و بازهم خواب بودیم او را به خاک سپردند! راستی دفن شبانه برای شما آشنا نیست؟

از کدام سیرت نیکوی سردار بگویم؟ از اینکه هیچ پسری در آمریکا یا هیچ دختری در اروپا ندارد یا اینکه دختری تربیت کرد که زینب‌وار ایستاد و به شهادت پدر افتخار کرد و در مفهوم کلی حدیث «ما رأیت إلا جمیلا» را بازگو کرد یا شاید هم باید از این بگویم که هیچ چشم‌داشتی به ریاست و منصب نداشت زبانم از گفتن این‌همه سیرت علوی ناتوان است.

حاج قاسم جانم فدای شیرمردی و فداکاری تو که در هیچ عملیاتی خودت نماندی و به سربازانت بگویی بروید بلکه خود به دل دشمن زدی و به سربازانت گفتی دنبال من بیایید. سردارم می‌شود حالا که به کنار ارباب رفته‌ای ما را هم‌صدا بزنی و بگویی بیایید. حاج قاسم چگونه از سید علی دلبری کردی که موقع خواندن نماز میت بر تو بغض راه گلویش را بست و اشک، چشمانش را بارانی کرد آخر هم عبایی را که چهارده سال با آن نماز شب خواند را به تو داد تا با آن دفن شوی و تو خوب به یاد داری حضرت آقا اولین بار عبای خود را به دوست عزیزتر از جانت احمد کاظمی سپرد. سردارم مبادا غصه‌ی اشک‌های سید علی را بخوری، بر رشته‌های چادر زهرا قسم، به مادر سادات قسم چنان با قامت و سیاهی چادرم در برابر کاخ سفید قد علم می‌کنم که آن را به سخره بگیریم آخر من استقامت و ایستادگی را از حضرت زینب یاد گرفتم و به تو اطمینان می‌دهم که علم بر زمین نخواهد ماند و آن را به دست مهدی زهرا می‌رسانیم.

این را خوب درک می‌کنم که چون تاب روضه‌ی درودیوار و مسمار را نداشتی قبل از فاطمیه به استقبال آغوش ارباب بی‌کفن رفتی ولی نمی‌دانم کی، کجا و در کدام حرم آرزو کردی این‌گونه به شهادت برسی شهادت آرمانی که در آن همانند قمر بنی‌هاشم دستت از تنت جدا شد و همچون علی‌اکبر، ارباً ارباً شدی حالا خوب درک می‌کنم پیام این سخن را که می‌گوید آدم باید برای امام زمانش تکه‌تکه شود ارباً ارباً شود و به‌راستی سردار مصداق روشن این سخن است.

در کدام روضه از حضرت مادر اذن گرفتی که مثل خودش شبانه دفن شوی و مانند اربابمان کشته دور از وطن باشی سردارم خدا را شاکرم که اگرچه در غریبی کشته شدی ولی انگشترت در دستت ماند و دخترت آن را در دست ساربان ندید از این بابت خوشحال هستم که خانواده و ناموست به اسارت برده نشده‌اند و با احترام با آن‌ها برخورد شد و پایشان به بزم یزید زمان کشیده نشد. سردار سلام ما را هم به ارباب برسان. سرم فدای سرت سردار ایران.

رفته سردار نفس تازه کند برگردد چون ظهور گل نرگس به خدا نزدیک است.»

کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» اردیبهشت ماه 99 در مراسمی با حضور حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش رونمایی شد. این کتاب به همت سازمان دانش‌آموزی کشور و با مشارکت سازمان‌های دانش‌آموزی سراسر کشور گردآوری و به چاپ رسیده است. «کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» مبتنی بر 5 بخش از مجموعه پیام‌ها، متن وصیت نامه، منتخب دلنوشته‌های دانش‌آموزی، بیانات مقام معظم رهبری در خصوص شخص حاج قاسم سلیمانی و بخش تصاویر است.

هدف از جمع‌آوری این مجموعه بست و پیوند الگوها و اسوه‌های انقلابی با نسل نوجوان و جوان کشور است.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار