ایرانشناس و باستانشناس اسپانیایی:
حمله اسرائیل به ایران عقبگردی برای فرهنگ و گفتوگوی تمدنهاست
آنها علاقهای به یک ایران قوی ندارند
تهران (پانا) - خواکین ولاسکز مونیوز گفت: حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران، فراتر از ابعاد سیاسی و نظامی، یک عقبگرد جدی برای فرهنگ و گفتوگو میان تمدنها محسوب میشود. وقتی درگیری به سطح نظامی میرسد، زیرساختهای فرهنگی و میراثی در معرض خطر قرار میگیرند و بستر فکری و هنری تکهتکه میشود.

خواکین ولاسکز مونیوز (Joaquín Velázquez Muñoz) نویسنده و ایرانشناس و باستانشناس (دوره هخامنشی) اسپانیایی در گفتوگو با روابطعمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، با اشاره به اینکه ایران غنای تاریخی، زبانی و هنری بسیار و میراث فرهنگیای دارد که بهطور عمیقی بر بشریت تأثیر گذاشته است، بیان کرد: حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران، فراتر از ابعاد سیاسی و نظامی، یک عقبگرد جدی برای فرهنگ و گفتوگو میان تمدنها محسوب میشود.
وی افزود: وقتی درگیری به سطح نظامی میرسد، زیرساختهای فرهنگی و میراثی در معرض خطر قرار میگیرند؛ موزهها، کتابخانهها، دانشگاهها، مراکز پژوهشی و سایتهای باستانشناسی ممکن است آسیبهای جبرانناپذیری ببینند. علاوه بر این، بستر فکری و هنری تکهتکه میشود و پژوهشگران، دانشجویان، نویسندگان یا خالقان اثر از مشارکت آزادانه برای تبادل ایدهها محروم میشوند.
نویسنده کتاب «جادههای سلطنتی ایران دوره هخامنشی» ادامه داد: این نوع حملات، قطببندیها را تشدید و کلیشههای فرهنگی را تقویت میکند که مانع درک متقابل میشوند. به جای ترویج دیپلماسی، همکاری علمی یا احترام متقابل، تصویری از «دیگری» بهعنوان دشمن تثبیت میشود و ظرافتها و هویتها نادیده گرفته میشوند. چنین حملهای نه تنها پیامدهای انسانی و سیاسی دارد، بلکه تأثیر عمیق و منفی بر فرهنگ، حفظ میراث و هر تلاش برای گفتوگو میان مردمانی با تاریخ هزارساله تبادل و همزیستی میگذارد.
این باستانشناس با اشاره به اینکه راهکار فرهنگی ممکن برای حل این تعارض نمیبیند درباره تلاش مردمان اسپانیا برای نشان دادن واقعیت این جنگ گفت: در کشور من، مردم میتوانند مخالفت خود با جنگ و تخریب احتمالی فرهنگی آن را از طریق روشهای مسالمتآمیز مختلف ابراز کنند. تظاهرات و اعتراضات عمومی یکی از برجستهترین اشکال است که شهروندان در آن گرد هم میآیند تا پاسخگویی بخواهند و صلح را ترویج کنند. مؤسسات فرهنگی و دانشگاهی نیز نقش کلیدی دارند و با برگزاری کنفرانسها، مباحث عمومی و درخواستها (طومارها) آگاهی را درباره آسیبهای جبرانناپذیر چنین درگیریهایی به میراث غنی خاورمیانه افزایش میدهند.
ولاسکز مونیوز اضافه کرد: علاوه بر این، رسانههای اجتماعی امکان بسیج سریع حمایت، به اشتراکگذاری اطلاعات و اتصال با جنبشهای جهانی برای دیپلماسی و حفاظت از میراث فرهنگی را فراهم میکنند. بسیاری نیز مقالات دیدگاه، پستهای وبلاگی یا نامههای سرگشاده به نمایندگان دولت یا نهادهای بینالمللی مینویسند و از آنها میخواهند راهحلهای غیرخشونتآمیز بیابند و به کنوانسیونهای بینالمللی که از سایتهای فرهنگی محافظت میکنند احترام بگذارند. با این حال، فکر نمیکنم این اقدامات تأثیر زیادی روی خود درگیری داشته باشند، چون در نهایت دولتها کاری را میکنند که خود میخواهند، صرفنظر از نظر مردم.
این ایرانشناس درباره تاثیر ارائه درست فرهنگ ایرانی به جهانیان برای کاهش تنشهای اخیر گفت: آیا این برای مقابله با تبلیغات کافی است؟ واقعیت این است که آسان نیست. رسانههای جریان اصلی معمولاً روایتهایی را ترویج میکنند که با مراکز قدرت همسو است و توانایی بسیار بیشتری در انتشار نسبت به هر ظهور فرهنگی یا فکری مستقل دارند. مثال واضح - اگرچه در زمینهای متفاوت - افسانه سیاه مستمر علیه اسپانیا است. علیرغم اینکه بر روایتهای تحریفشده یا کاملاً نادرست استوار است، این دیدگاه هنوز تصویر بینالمللی از امپراتوری اسپانیا را شکل میدهد. بسیاری از مردم همچنان تفتیش عقاید اسپانیا را یکی از تاریکترین نهادهای تاریخ میدانند، بدون در نظر گرفتن اینکه در مقایسه با سایر تفتیش عقاید اروپایی یا آزار و اذیتهای مذهبی در کشورهای پروتستان، اقدامات آن به طور قابل توجهی معتدلتر بود.
وی افزود: بحث مکرری درباره «نسلکشی اسپانیایی» در آمریکا وجود دارد، در حالی که در واقع - اگرچه همانند هر فتحی، سوءاستفادههایی بوده - سلطنت هیسپانیک به ترویج اختلاط فرهنگی، به رسمیت شناختن حقوق بومیان و توسعه نهادی قلمروهای خود در خارج پرداخت. فقط مقایسه کنید: چند جمعیت بومی امروز در ایالات متحده وجود دارد در مقابل آنهایی که در مکزیک یا پرو هستند؟ با این حال، در روایت غالب، اسپانیا همچنان به عنوان شر بزرگ معرفی میشود. هرچند صداها و حرکتهایی برای کنار گذاشتن این سادهسازیها افزایش یافته، همچنان علاقه واضحی برای حفظ این روایت جزئی وجود دارد که به اهداف ایدئولوژیک و سیاسی خاصی خدمت میکند. هیچ علاقهای به اتحاد هیسپانیک یا دنیای هیسپانیک قوی وجود ندارد. میتوانیم این را به ایران، فرهنگی هزارساله تعمیم دهیم. هیچ علاقهای به یک ایران قوی وجود ندارد.
نویسنده کتاب « کوروش، پادشاه انشان؛ پیدایش و شکلگیری امپراتوری پارس» همچنین درباره نقش نهادهای فرهنگی بینالمللی در پایان دادن به جنگها و تهاجمها گفت: نهادهای فرهنگی بینالمللی مانند موزهها، دانشگاهها، مراکز فرهنگی یا بنیادها نقش کلیدی در فهم متقابل دارند. دامنه جهانی، مشروعیت و منابع آنها به آنها امکان میدهد روایت جایگزینی را بر اساس همدلی، احترام و شناخت متقابل به جای ترس، پیشداوری و اطلاعات نادرست ترویج کنند. اما آیا این برای متقاعد کردن صاحبان قدرت کافی است؟ من این را بسیار دشوار میبینم.
ارسال دیدگاه