نگاهی به آثار و برکات حوزه علمیه قم
تهران (پانا) - یکصد سالگی بازتأسیس حوزه علمیه مقدس قم و آثار و برکات بی بدیل این مرکز احیا کننده روح آدمی و رمز گشای لایه های استعدادهای در هم تنیده آن که به تحقیق در ارتفاع بخشی نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی ایران اسلامی سهم بی نظیری داشته و دارد.

حوزه علمیه قم با نوع روش شناختی از جهان خلقت و نیز با سبک پاسخگویی به عطش معرفت شناختی در ارتباط با خالق و مخلوق و نیز دایره جهان هستی اسناد و ادله هایی در اندرون خود دارد که می رساند بسیاری از محققان جهان از دریای زلال بی کرانه معارف اندیشه پردازی انسان کامل این حوزه خرد پرور سیراب شده اند؛ از همین رو لازم است به یاد آوری های بیدار کننده و همچنین چهره مخفی و نیز مغفول مانده انسان پرداز این حوزه شیعی بپردازیم چراکه تکیه گاه این کهن حوزه علمیه در جهان تشیع به انسان کامل و اوصاف آن آرایش داده شده است که توانسته راهگشای بن بست های فرهنگی و فرهیختگی باشد تا سپاه پیشرفت فرهنگی کشور را از درون بر خود بر تربیت شده های آن ببالد.
حوزه علمیه مقدس قم یا بهتر بگوییم همان مادر دانشگاه و نیز مدارس که در گذر زمان و بی مهری برخی افراد بیگانه پسند از هم تفکیک شدند و فاصله ایی میان آنها پدیدار شد نقش بی نظیری در نشر معارف اسلام ناب و حفظ آثار فرهنگ یکتا پرستی و نیز استقلال علم نافع داشته و دارد، بدین منظور به بخشی از آثار کارنامه درخشان حوزه علمیه در یک قرن اخیر اشارهایی می گردد.
۱- مکتب فکری حوزه علمیه قم
حوزه علمیه قم یکی از بزرگترین و اثرگذارترین حوزههای علمیه شیعیان جهان است که قوت و غنای خود را از مکتب و حوزه حدیثی امامان معصوم (ع) در اختیار دارد، به همین سبب در هم جواری و همسایگی دو مکتب کوفه و بغداد مثلث حوزه علمیه شیعیان عالم را تشکیل داده و نیز تکمیل کرده است که در این قرن اخیر توسط استاد تمام حوزه علمیه حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۳۰۱ خورشیدی به گونهای تجدید حیات شد که هنوز معظم له را مؤسس حوزه علمیه نامی قم مینامند. این آبادانی در تشکیل مکتب خانهها که جایگاه آنها از حیث تربیتی بر هیچ اهل نظر و بصری در ترییت شهروند تراز قرآنی پوشیده نیست می تون گفت که از آثار پیرامونی این حوزه خرد پرداز و فطرت سالار است و با آرایش توحیدی ذهن کودکان و نوجوانان به علم نافع از معارف اسلام شیعی بود که مردم و کوچه بازار را به محاورات و مراودات اسلامی و انسانی خود هر لحظه دعوت میکرد و فرشتگان را به استقبال خودشان می آوردند که در حال حاضر این موضوع در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آز آن به حیات طیبه یاد می گردد .
۲- اساس و بنیان حوزه علمیه قم
حوزه علمیه قم در دوره حکومت صفویان بعد از گسترش حوزه اصفهان به عنوان بزرگترین و با اهمیتترین حوزه کشور، مورد توجه دولتمردان تشیع قرار گرفت و مدارس آن رو به آبادانی گذاشت و پیشرفت چشم گیری را از خود به نمایش گذاشت، به گونهایی که درباریان موفق و موثق و نیز محرم سلاطین، مدال اعتبار خود را از شاگردی علمای حوزه علمیه قم بر صدر و سینه خود آویز میکردند.
۳- نقش روحانیون برجسته و مهذب حوزه قم
حوزه علمیه قم، با تلاشهای افرادی همچون میرزا محمد فیض قمی، محمد تقی بافقی یزدی، مهدی پایین شهری قمی، میرزا محمد ارباب قمی، چند تن دیگر و در نهایت با استقرار مبارک عبدالکریم حائری یزدی (معروف به مجدد حوزه قم) در این شهر، جایگاهی دوباره و نیز چهره جهانی به خود گرفت در واقع نظام تعلیم و تربیت اهل بیت(ع) در کشور ایران با وسعت روحی و آزادگی ایرانیان در حوزه علمیه قم مورد استقبال و انتشار معارف انسان ساز قرار گرفت که می توان آثار آن در کتابخانه های شرق و غرب جهان با استفاده از ابزارهای مدرن امروز به خوبی مشاهده کرده و به آنها استناد کرد.
۴- حوزه علمیه قم و تأسیس مدارس جدید
از جمله برکات رونق حوزه علمیه قم پایه ریزی مدارسی با برنامه تربیتی برگرفته از نظام تربیت طلاب در مدارس علمیه بود که در این مورد میتواینم به فلسفه تشکیل آموزشگاه دین و دانش، توسط فرزند مکرم موسس حوزه قم جناب حاج مرتضی حائری اشاره نمود که این آموزشگاه متولد شده در دامان حوزه علمیه قم با درخشش شهید وارسته جناب دکتر بهشتی با ابلاغ مدیریت در این آموزشگاه و هم چنین تشویق از سوی وزیر فرهنگ وقت را به جهت نوآوری ایشان در پرونده پرسنلی شهید قابل مشاهده می باشد.
۵- تدریس علوم مختلف اسلامی در حوزه قم
با توجه به رونق مدارس و کثرت طلاب، دامنه علوم مختلف اسلامی در حوزه علمیه قم به گونه ایی گسترش یافت که طلاب در رشتههای مختلف علوم انسانی یا مشغول به تحصیل بودند و یا توفیق تدریس آن را در حوزه و دانشگاه به خود اختصاص داده بودند که از جمله میتوان به تاسیس دانشگده معقول و منقول از سوی تربیت شدگان حوزوی اشاره نمود که در حال حاضر به اسم دانشگده الهیات در مباحث توحیدی نور افشانی میکنند.
۶- آثار مکتوب و مقبول حوزه قم
با گسترش تدریس علوم اسلامی در حوزه علمیه قم و ظهور در عرصه کتب تربیتی و آموزشهای تخصصی رشتههای علوم انسانی در جهان اسلام و هنر غنا بخشی آن سبب گردید که برخی از آثار تربیت شدگان در دانشگاههای شهره جهان تدریس گردیده و جز منابع مرجع تعلیم و تربیت معرفی شوند، و هم چنین در داخل کشور کتب دینی و قرآن در آموزش و پرورش و برخی متون اسلامی در دانشگاهها را طراحی و تدوین کنند.
۷- الگوی دهی حوزه قم جهت تشکیل جامعه صالح
آثار و برکات حوزه علمیه قم از مدارس به کانون خانواده و نفوذ در بدنه جامعه ایرانی، به گونه ایی نشو و نمو پیدا کرد که مردم ایران مطالبه گر نظام اسلامی با پرداخت تمام هزینههای سنگین آن شدند، و به همین سبب برای مقابله با موانع فکری و فرهنگی از جان دل سرمایه گذاری کردند، و هم چنین تعلیمات منتشر شده ازسوی علمای حوزههای علمیه چنان قوتی ایجاد کرد که آنها، با برخودرای از هنر نقد مقتدرانه و مبارزه پایدار با عوامل ضد بشری وطنی و بیگانگان میهمان وطن فروشان، و مخرب ادیان ابراهیمی در داخل و خارج از مرزهای خود مستمرا حمایت نموده و حماسه آفریدند.
۸- حوزه علمیه قم با پشتوانه هزار ساله
یکی از دلایل عالم گیر شدن حوزه قم با عمرصد ساله پشتوانه کهن آن است که با ده قرن خون آورد و دستاودرهای جهانی از علمای کم نظیر حاضر در عرصه سیاسی و اجتماعی، مانند شیخ مفید و شیخ طوسیها و هزارن شهید و روحانی در تبعید و در بند طاغوتها توانسته است، کیان شیعیان را دربرابر بد خواهان کیاست نموده و اقتدار پوشالی و باطل آنان را به زباله دان تاریخ حواله کند، اگر پشتوانه و پیشران کهن حوزه علمیه قم وجود نداشت مذهب تشیع قادر نبود حقایق ادیان ابرهیمی را تبلیغ نموده و دین فروشان عالم را مدیریت نموده و عامل گرایش بسیاری از فریب خوردگان و تشنگان حقایق به دین اسلام باشند، و مقاصد شوم تحریف گران کتب آسمانی را برای جهانیان آشکار و افشا کنند و سبب استمرار زحمات نورانی انبیاء و اولیاء الهی گردنند.
۹- حوزه علمیه قم و مقابله با تجزیه طلبان وطن
یکی از برکات حوزه علمیه قم حفاظت از یک پارچگی ایران عزیز، توسط هیمنه دانشی و معرفتی این مرکز پهناور شیعی بر استمرار اراده تجزیه طلبان کشور عزیزمان است، چراکه باورمندی مردم به علمای حوزه علمیه و هم چنین وامداری علمی و اخلاقی برخی از درباریان مأنوس با عالمان دین، و از همه مهمتر قبول هزینههای سنگین افشاگریهای سیاسی عالمان دینی در مقابل نظام سلطنتی سوق داده شده از سوی کشورهای استعماری و هم چنین بر علیه حکومتهای مبتنی براندیشههای غیر الهی و سکولاریستی و رصد کردن مقاصد شوم آنان در تفکیک دین از سیاست سبب شد، وطن عزیز از دست اندازیهای چپاولگران مستکبر عالم در امان بماند و استقلال ملی و اقتدار جهانی خود را به رخ همه بدخواهان بکشد.
۱۰- نفوذناپذیری حوزه علمیه قم و اثرگذاری اجتماعی آن
اقتصاد حوزههای علمیه از طریق پرداخت وجوه شرعی و سهم امام علیه السلام تامین میشود، و هم چنین دیگر منابع مهم مالی حوزههای علمیه از موقوفاتی است که انسانهای صالح برای تامین حوزههای علمیه در نظر میگرفتند که این اعتماد مؤمنانه باعث شد تا حوزه علمیه در برابر ظالمان حکومتی و بین المللی بتواند از مظلوم بدون هیچ ترس و واهمه ایی، دفاع نموده و از حقوق آنان حراست کنند و در همین راستا به حقانیت دین مبین اسلام و اقتدای به امامان معصوم(ع) به عنوان یک الگوی آزاد سازی بشریت از تیغ ستم ستمگران معرفی داشته باشد چراکه پرداخت هزینه تحصیلی طلاب از سوی مردم با عقیده شرعی آنان چنان هم پوشانی را به خود اختصاص میداد تا محصلین علوم دینی را به نحوی تربیت کند که دانش را برای رسیدن به مقام عبودیت و اعتقاد تقدم آخرت بر دنیا را وجدان نموده و با جمع سالم دنیا و آخرت توهم تفکیک دین از سیاست و علم و دین را باطل کنند.
که در مورد میتوان به نامه دانشمند نامی جهان آلبرت آنیشتین به آیت الله بروجرودی و هم چنین نامه آیت الله بروجردی به شیخ الازهر مصرو نامه پورفسور کربن به علامه طباطبایی اشاره نمود.
۱۱- اعتماد آلبرت انیشتین به حوزه علمیه قم
از برکات حوزه علمیه قم همین بس که بزرگ دانشمند جهان جهت شکایت از ظلم ظالمان و انزجار از استکبار جهانی و حمایت مؤمنانه از مظلوم به جهت فاجعه هروشیما در جهان به شخصیتی باطن خویش را ارائه می دهد که مدیر حوزه علمیه قم می باشد و از میان ادیان و مذاهب جهان عبور کرده و به موحد بودن و سلامت فطرت خویش با مکاتبات ۴۰ ساله افتخار می ورزد.
نامه انیشتین به آیت الله بروجردی سرآغاز متن کتاب و اولین عبارت کتابچه اینشتین/ خطاب به آیت الله بروجردی این عبارت آلمانی است :
Herzliche Gru"&e von Einstein (هرتسلیش گروسس فن اینشتاین یعنی با صمیمانه ترین سلام ها از اینشتین) محضر شریف پیشوای جهان اسلام ...جناب سید حسین بروجردی... پس از ۴۰ مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع ۱۲ امامی را پذیرفته ام که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس) از سال ۱۹۵۴ است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.
به یاد دارید که آشنایی من با شما از ماه آگوست (اوت) سال ۱۹۴۶ یعنی حدود ۸ سال قبل بود . خوب به یاد دارم که وقتی در ۶ آوگوست ۱۹۴۵ آن مرد ناپاک پلید اکتشاف فیزیکی من را - که کشف نیروی نهفته در اتم بود - همچون صاعقه ای آتشبار و خانمانسوز بر سر مردم بی دفاع هیروشیما فرو ریخت من از شدت غم و اندوه مشرف به مرگ شدم و در صدد برآمدم که موافقتنامه ای بین المللی به امضاء و تصویب جهانی برسانم.
۱۲- پیوند پروفسور کربن با صحیفه امام زمان(عج)
از جمله نور افشانی های حوزه مقدس قم فرو نشاندن عطش کمال طلبی دانشمندان جهان بوده و هست که می توان در این مورد به هانری کربن و نحوه آرامش قلب ایشان از برکات انسان کامل اشاره کرد که در حال حاضر استمرار آن رامی توان به حضور دانشجویان بیش از ۱۰۰ کشور در جامعه المصطفی العالیمه و جامعه الزهرا مشهود و ملموس است.
علامه طباطبایی در ملاقاتی به هانری کربن گفت: در دین مقدس اسلام، تمام زمین ها و مکان ها بدون استثنا محل عبادت است و اگر فردی بخواهد نماز بخواند، دعا کند یا سجده نماید، در هر جا که هست، می تواند این عمل را انجام دهد ولی در دین مسیح، چنین نیست و عبادت باید در کلیسا و در وقت معینی انجام گیرد. بنابراین اگر فردی مسیحی مثلا در نیمه شبی حالی پیدا کرد، باید صبر کند تا روز یکشنبه درهای کلیسا را بگشایند و این به معنی قطع ارتباط بنده با خداست. کربن در پاسخ گفت: بلی این اشکال در مذهب مسیح هست و دین اسلام در تمامی زمان ها، مکان ها و حالات، رابطه خالق و مخلوق را محفوظ نگه داشته است . علامه در ادامه گفت: اگر در دین اسلام، انسان نیازمندی حالی پیدا کند، طبق همان حال و نیاز، خدای خویش را می خواند. چون خداوند اسمای حسنایی دارد و انسان طبق خواست و نیاز خویش، هر یک از این اسما را که مناسب دیده، پروردگار را بدان اسم و صفت یاد می کند اما در دین مسیح، خدا این اسما را ندارد و صرفا لفظ خدا، اله و اب برای اوست.
وی خطاب به کربن گفت «اگر شما حالی پیدا کردید و خواستید خدا را بخوانید و مناجات کنید و او را با اسما و صفتش یاد کنید و با اسم خاصی از او جواب بخواهید، چه می کنید؟» و کربن پاسخ گفت: در مناجات های خود، صحیفه مهدویه را می خوانم. صحیفه مهدویه مجموعه ای از نمازها، دعاها و زیارتهایی است که از ناحیه مقدسه امام زمان صادر شده و یا درباره آن حضرت نقل شده است. علامه طباطبایی به یکی از شاگردان خود گفته بود: کربن دعاهای صحیفه مهدویه را می خواند و می گریست.
۱۳- ایمان شیخ الازهر به حوزه علمیه قم
از وعده های حضور حضرت معصومه (س) توسط امامان معصوم در شهر قم و همچنین از هیمنه ملکوتی مرقد مطهر و منور حضرتش که سبب غرس نهال حوزه علمیه قم در همجواری گردید و نیز نجات مسلمانان به ویژه خنثی سازی اختلاف بزرگ روبه مکار انگلیس خبیث میان شیعه و سنی در حوزه علمیه مقدس قم را شاهد هستیم. از سیاست های وفاق دینی و ملی در حوزه علمیه قم می توان به چشم انداز تمدن اسلامی نظاره ایی انداخت که اگر حوزه علمیه مقدس قم به پیشنیه خود افزون باورمند گردد و اقدامات به روز رسانی خود را سرعت معقول بخشد قطعا و بدون شک تهمیدات لازم و ایجاد زمنیه های پاسخگو به مطالبات دینی و ملی و نیز فراملی را به جهانیان بشارت خواهد داد که در این مورد به یک سند تاریخی اشاره می گردد.
تدریس درس وحدت در حوزه علمیه قم
آیتالله موسوی کرمانی در بخش دیگری از خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است با اشاره به دیدار شیخ شلتوت، رییس دانشگاه الازهر مصر (از معدود علماى اهل سنت که فتواى جواز تقلید از مکتب شیعه اثنى عشرى را صادر کرد) با آیتالله بروجردی میگوید: شیخ شلتوت در قم به دیدار آقاى بروجردى آمد. او در این دیدار، خیلى به آقاى بروجردى علاقهمند شد و پس از آن، هر جا مىرفت از آقاى بروجردى تعریف مىکرد.نظر آیتالله بروجردی درباره تفرقهافکنیهای انگلیس آقاى بروجردى نظرشان این بود که مسلمانان باید با هم وحدت داشته باشند. ایشان مىگفتند که اسلامى که به اروپا راه یافت، اسلام سنى بود، نه اسلام شیعى(ع). ایشان نظرشان این بود که انگلیس براى از بین بردن اسلام، بین مسلمانان تفرقه مىاندازد و جنگ شیعه و سنى را راه مىاندازد؛ در نتیجه آیتالله بروجردى سعى مىکردند مسلمانان را متحد سازند. ایشان همیشه تلاش مىکردند وحدت میان مسلمانان باشد. هنگامى که جلسه وسائل را شروع کردند، به ما دستور دادند احادیث اهل سنت را در هر بابى پیدا کنیم و در پاورقى کتاب بیاوریم
مکاتبات شیخ شلتوت و آیتالله بروجردی
شیخ شلتوت از مصر براى آقاى بروجردى نامه مىنوشت، ولى آقاى بروجردى جواب نمىداد. شیخ شلتوت مىگفت :«آقاى بروجردى نظیر ندارد. او در تمام علوم اسلامى، استاد است.» در نامههایش به آقاى بروجردى، خیلى احترام مىگذاشت. روزى آقاى حائرى به آقاى بروجردى مىگوید که خوب نیست شما جواب نامههاى ایشان را نمىدهید. ممکن است کدورتى حاصل شود. آقاى بروجردى قبول مىکنند و نامهاى به شیخ شلتوت مىنویسند. شیخ شلتوت در پاسخ نامه آقاى بروجردى مىنویسد: «استاد اعظم، نامهات رسید. آن را بوسیدم و مطالب بسیار ارزندهاى در آن دیدم. به جاى دعاهایى که عقب نمازها مىخواندم، اکنون نامه شما را مىخوانم. هربار که نامه شما را مىخوانم، مطالبى جدید را مىفهمم.»
ارسال دیدگاه