شب دهم محرم؛
شب سرخ کربلا؛ روایت غربت در اوج شکوه
مشهد(پانا)- شب عاشورا، شب بیپناهی حسین است. شب وداع، شب شمردن نفسهای آخر کاروانی است که فردا، زیر آفتاب داغ کربلا، قامت حق را در خون خواهد دید. این شب، آینهای است از تجلی وفاداری، رشادت و فاجعهای بیتکرار در تاریخ بشری.

کربلا، نه میدان جنگ، که میدان تمایز است؛ تمایز میان عقل و جهل، عدالت و ستم، روشنایی و تاریکی. عاشورا نهفقط یک روز، بلکه یک عقیده است؛ عقیدهای که از حنجرهی بریدهی حسین بن علی (ع)، فریاد آزادگی را تا همیشه در گوش بشریت زمزمه میکند.
امشب، شب دهم محرم، شب عاشورا است. شب سکوت و اشک، شب بغضی که گلو میفشارد و شبِ وداعی که جان را پاره میکند. در خیمههای کوچک و خاموش دشت کربلا، صدای نجواهای پدرانهی حسین با علیاکبر، صدای آرام زینب با قاسم، صدای دلنگرانِ حضرت عباس با کودکان تشنه و صدای افتانخیزانِ علی اصغر که حتی زبان گریه ندارد، با باد در هم آمیختهاند.
شب عاشورا، شب پیمان است. شبی که امام، آخرین بار اصحابش را جمع کرد و چراغ خیمه را خاموش نمود تا اگر کسی دل بریدنی دارد، بیصدا برود. اما مگر در کربلا، کسی مانده بود که دل از حسین بریده باشد؟ مگر میشود در کنار حسین بود و به ماندن در دنیا فکر کرد؟
پاسخ اصحاب روشن بود:
«اگر هزار بار کشته شویم و دوباره زنده شویم، باز تو را تنها نمیگذاریم ای پسر رسول خدا.»
و اینگونه، شهادت، انتخاب شد؛ نه تحمیل. اصحاب، نه قربانی، که شهید بودند؛ و حسین، نه مظلوم بیپناه، که مقتدای عاشقان.
عاشورا، صحنه فروپاشی عدالت نبود، صحنه تحقق کامل آن بود؛ عدالت در اوج مظلومیت. وقتی طفل ششماهه، با گلوی دریده، از آب دفاع کرد؛ وقتی علیاکبر با اذان خونینش قامت صبح را برافراشت؛ وقتی قاسم، با کفش پارهاش بر فرق زر و زور تاخت؛ وقتی عباس، با مشک به دندان، جگر تشنهاش را فدای وفا کرد...
در عاشورا، واژهها کم میآورند؛ آنجا که عشق، فراتر از معنا جاری میشود. حسین، فردا تمام خواهد شد، اما مکتبش آغاز میشود؛ مکتبی که نهفقط شیعه، بلکه تمام آزادگان جهان را مخاطب قرار میدهد.
در عاشورا، تنها ۷۲ تن ماندند، اما نامشان تا ابد در صحیفه حق ثبت شد. تنهایشان در خاک افتاد، اما ارواحشان ستون تاریخ شد. آنها عدد نبودند، چراغ بودند؛ ستارگانی که در ظلمت جهل، راه حقیقت را نشان دادند.
امشب، زمین در حال مکیدن آخرین نفسهای یک کاروان نور است؛ کاروانی که فردا در خون غسل خواهد کرد، اما دامنش به ننگ سازش آلوده نخواهد شد.
و فردا، عاشورا فقط آغاز یک نبرد نیست؛ آغاز یک راه است،راهی که هر کس، در هر زمان، با شنیدن نام «حسین»، باید انتخاب کند: یا با او بماند، یا رو برگرداند.
این، وعده عاشوراست: هیچکس بیطرف نخواهد ماند.
ارسال دیدگاه