مدیر روابط عمومی سازمان صمت استان البرز:
راه کارآفرینی همواره هموار نیست
از ورشکستگی تا تبدیل به پدر فاستونی ایران
کرج(پانا)-مدیر روابط عمومی سازمان صمت استان البرز گفت:راه کارآفرینی همواره هموار نیست، در پی توسعه کارخانه ممتاز و عدم حمایت بانکها، مقدم ناچار به دریافت وامهای سنگینی شد که بازپرداخت آنها او را به ورشکستگی کشاند، اموالش به تملک بانک ملی درآمد،اما او از خاکستر شکست برخاست.

احد آقایی در گفتوگو با پانا عنوان کرد: «میرزا عبدالله مقدم تحصیلات رسمی چندانی نداشت، پس از یادگیری خواندن و نوشتن، همانند بسیاری از همنسلانش راه بازار را در پیش گرفت و از پادویی در حجرهها آغاز کرد، عطش او برای رشد، قزوین را برایش تنگ کرد، پس، راهی تهران شد؛ شهری که قرار بود نقطه جهش او به سوی صنعتیسازی باشد.»
وی افزود:«در سال ۱۳۱۱ با همراهی عموی خود مهدی مقدم و برادرش، شرکت «مقدم و شرکا» را بنیان نهادند و فعالیت اولیه آنها واردات پارچه، بهویژه از شوروی بود، مقدم، نمایندگی انحصاری کالاهایی چون خودروهای پابدا و مسکویچ و ماشینآلات کشاورزی شوروی را نیز اخذ کرد،این تنها آغاز راه بود؛ تا سالها بعد، بیش از ۲۵ شرکت در زمره داراییهای بازرگانی او قرار گرفت.»
آقایی اضافه کرد:«رؤیای مقدم تنها در واردات نبود،او سودای تولید داشت؛ سودای اینکه ایرانی، لباسش را از پارچه وطنی بدوزد،نخستین گام بزرگ را در سال ۱۳۳۳ برداشت، با در اختیار گرفتن اداره کارخانه ریسبافی اصفهان، ۲ سال بعد، شرکت ریسندگی و بافندگی ممتاز ایران را در جاده تهران - شهرری تأسیس کرد، پارچههای ممتاز چنان محبوب شدند که برای خریدشان کوپن توزیع میشد، حتی پالتوهای افسران ارتش نیز با همین پارچه تهیه میشد.»
وی در ادامه بیان کرد:«در ۲۷ تیرماه ۱۳۳۷، عبدالله مقدم با سرمایهای هنگفت، و البته با آرمانی سترگ، سنگ بنای یکی از مهمترین پروژههای صنعتی ایران را گذاشت یعنی کارخانجات نساجی مقدم. در دل دشتهای نظرآباد، در زمینی به وسعت ۱۰ هکتار، کارخانهای مدرن با جدیدترین ماشینآلات ایتالیایی و با مصرف پشم مرینوس استرالیایی بنا کرد.این کارخانه در سال ۱۳۴۰ بهصورت آزمایشی آغاز به کار کرد و در ۲۳ آبان ۱۳۴۲ بهطور رسمی افتتاح گردید.»
آقایی ادامه داد:«کارخانهای با ظرفیت تولید سالانه ۵۰۰ هزار متر پارچه پشمی و ۵ میلیون مترمربع منسوجات ابریشمی، با استخدام بیش از ۷۰۰ کارگر و تأسیس خانههای سازمانی، مدرسه، حمام، درمانگاه و باشگاه ورزشی بود.»
کارشناس روابط عمومی صمت اضافه کرد:«برند فاستونی مقدم در مدت کوتاهی آوازهای جهانی یافت، ایرانیان برای کت و شلوار، ارتشیان برای یونیفرم و حتی خریداران خارجی برای پارچههای پشمی باکیفیت، راهی بازار مقدم شدند،دشت فراخی که زمانی متروک بود، با همت مقدم به شهری زنده بدل شد؛ نظرآباد، که بعدها حتی مردم آن را «نظرآباد مقدم» میخواندند.»
وی اظهارکرد:«اما راه کارآفرینی همواره هموار نیست، در سال ۱۳۴۳، در پی توسعه کارخانه ممتاز و عدم حمایت بانکها، مقدم ناچار به دریافت وامهای سنگینی شد که بازپرداخت آنها او را به ورشکستگی کشاند، اموالش به تملک بانک ملی درآمد،اما او از خاکستر شکست برخاست،زمینی که در گذشته در گلشهر کرج خریده بود، بهطرز معجزهآسایی ارزش یافت،با فروش آن از ورشکستگی نجات یافت و بار دیگر در زمره تاجران درجهاول قرار گرفت.»
اقایی خاطرنشان کرد:«با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، مانند بسیاری از سرمایهداران ملی، مورد بیمهری واقع شد. نشریات چپ، او را «غارتگر» و «سرمایهدار وابسته» خواندند، در ۶ اردیبهشت ۱۳۶۰، با شکایت گروهی از جوانان چپگرا، بازداشت شد.اما با وساطت مصطفی بازرگان و پرداخت وثیقه ۵۰ میلیون تومانی، آزاد شد. با این شرط که جادههای نظرآباد را آسفالت و شبکه آبرسانی را تکمیل کند،اگرچه از مصادره نجات یافت، اما روح زخمیاش تاب نیاورد، چند ماه بعد، در سال ۱۳۶۱، در سکوت و بیمهری درگذشت.»
نام و برند ایشان هنوز زنده است و برند مقدم هنوز هم به فعالیت می پردازد و راه کارآفرینی همواره هموار نیست و سختیهایی هم به سوی موفقیت وجود دارد.
ارسال دیدگاه