یک روانشناس در گفتوگو با پانا مطرح کرد؛
تاثیر استفاده از شبکههای اجتماعی بر سلامت روان دانشجویان و دانشآموزان
تهران (پانا) - یک روانشناس، با تأکید بر نقش فضای مجازی در بروز اضطراب و افسردگی، گفت: استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی، سلامت روانی بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان را تحت تأثیر قرار داده است.

مهسا ساداتی در گفتوگو با پانا درباره تأثیر سبک زندگی مدرن و استفاده گسترده از شبکههای اجتماعی بر سلامت روان جوانان ایرانی اظهار کرد: «فقدان سلامت روان در یک فرد به معنای وجود بیماری روانی نیست. یعنی هر کسی که بیماری روانی دارد، به این معنا نیست که سلامت روان نداشته باشد. بلکه تعریف سلامت روان این است که فرد، آرامش درونی و توانایی برقراری ارتباط سالم با دیگران را داشته باشد، علاوه بر این رفاه ذهنی، رفاه اجتماعی و رفاه عاطفی داشته باشد. همه اینها حالتهایی از سلامت روانی هستند.»
این روانشناس افزود: «یکسری از عوامل هستند که بر روی سلامت روان افراد اثرگذار هستند از جمله عوامل زیستی مثل ژنتیک که میتواند در سلامت روان تاثیرگذار باشند. افرادی که والدین آنها سلامت روان پایینی دارند، یعنی دچار افسردگی و اضطراب هستند، بیشتر تحت آسیب مشکلاتی از قبیل اضطراب و افسردگی که جزو دست عوامل زیرمجموعه عدم سلامت روان هستند، میشوند.»
وی اضافه کرد: «تجربیات گذشته افراد و آسیبهایی که در زندگی داشتهاند از جمله طلاق و سختگیریهای بیش از حد خانوادهها بر سلامت روان افراد اثرگذار خواهد بود.»
ساداتی گفت: «یکسری از موارد نشاندهنده افزایش سلامت روان و بالا بودن سلامت روان در یک فرد هستند و یکسری موارد نشاندهنده پایین بودن سلامت روان در یک فرد است. بهعنوان مثال فردی که از زندگی لذت زیادی میبرد و خوشحال است، این فرد سلامت روان بالایی دارد. کسی که در زندگی انگیزه دارد و هدفهای خود را دنبال میکند، جوانی که دنبال هدف خود میرود و انگیزه دارد، این خود نشاندهنده سلامت روان بالای آن جوان است. شخصی که قدرت حل مسئله دارد، وقتی به یک مشکل یا بحرانی برخورد میکند، راحت میتواند آن مشکل یا بحران را مدیریت کند، این فرد سلامت روان بالایی دارد. یا کسی که کنترل هیجانی دارد؛ یعنی در موقع اضطرابها، خشمها بلد است خودش را کنترل کند. این میشود سلامت روان بالا.»
وی افزود: «افرادی که سلامت روان پایینی دارند، از نشانههای اصلی آن این است که این افراد منزوی هستند؛ حتی خیلی مواقع این انزوای فرد و اینکه در جمع قرار نمیگیرد، مهارتهای اجتماعی و روابطش مشکل دارد و ممکن است این موضوع به سمت افسردگی هم برود. مورد بعدی اینکه این افراد کنترل هیجانی خیلی بالایی ندارند. میبینید وقتی دو تا ماشین به هم میخورند، افراد پیاده میشوند و با هم دست به یقه میشوند و دعوا میکنند، خشم بسیار بالا و غیرقابل کنترل است. این خودش نشاندهنده عدم سلامت روان در آن افراد است. یا افرادی که اضطراب بالایی را تجربه میکنند.»
این روانشناس ادامه داد: «وقتی دانشآموزان در مدرسه امتحان دارند یا در دانشگاه، دو نفر که به یک اندازه درس خواندهاند، ممکن است یکی اضطراب بسیار بالایی را تجربه کند و دیگری اضطراب پایینی را. این نشاندهنده وجود یا عدم وجود سلامت روان در این افراد است. افرادی که سلامت روان پایینی دارند معمولاً افرادی هستند که احساس بیارزشی میکنند، احساس ناامیدی دارند.»
ساداتی درباره استفاده از شبکههای اجتماعی و تاثیر آن بر سلامت روان گفت: «استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی باعث میشود افراد از محیط واقعی زندگی دور شوند و اختلالات خلقی بالایی مانند افسردگی و اضطراب را تجربه کنند. شما حتی در مقالات معتبر میبینید که افزایش زمان استفاده از شبکههای اجتماعی ارتباط مستقیم با افزایش افسردگی و اضطراب دارد. پس ما باید سعی کنیم که استفاده از شبکههای اجتماعی را در بچهها آموزش بدهیم و کاهش دهیم، چون ممکن است این موضوع منجر به اعتیاد به استفاده از شبکههای اجتماعی شود.»
وی افزود: «اما از یک طرف شبکههای اجتماعی برای بچهها خوب است چون میتواند منبعی برای ارتباطات مجازی و کسب اطلاعات باشد، ولی اگر ما آموزشهای درست در استفاده صحیح از فضای مجازی داشته باشیم، طبیعتاً میتوانیم به آنها کمک کنیم. میتوانیم کارگاههای گروهی برگزار کنیم که بچهها اطلاعاتشان را درباره استفاده از شبکههای اجتماعی با هم به اشتراک بگذارند؛ مثل اینکه چقدر در طول روز استفاده میکنند و چه کار میکنند تا بتوانند کمتر استفاده کنند و آسیب آن را کم کنند.»
ساداتی تأکید کرد: «در قدم اول ما باید به بچهها آگاهسازی درباره عواقب استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی بدهیم. اگر بچهها را آگاه کنیم، طبیعتاً استفاده کمتری خواهند داشت. مثلاً در دانشگاه، به ویژه دانشجویان، باید راهکارهایی مثل ممنوعیت استفاده از شبکههای اجتماعی قبل از خواب داشته باشیم، چون میتواند خواب را مختل کند. بهتر است قبل از خواب صفحه کتاب بخوانند. محدودیت زمانی را به آنها آموزش دهیم که چند ساعت در طول روز مجاز به استفاده از شبکههای اجتماعی هستند و این ساعات بهتر است منقطع باشد. مثلاً سه ساعت متوالی در یک شبکه نباشند، اگر نیم ساعت اسکرول کردند، کمی فاصله بگیرند و دوباره ادامه دهند. این نوع آموزشها میتواند به بچهها کمک کند مدیریت بهتری داشته باشند.»
وی افزود: «در کل استفاده از شبکههای اجتماعی در مورد سلامت روان آسیبپذیری بیشتری نسبت به نفع آن دارد، چون میتواند اعتیاد به فضای مجازی را برای بچهها ایجاد کند.»
ساداتی درباره اقداماتی که میتوان در دانشگاه انجام داد، گفت: «یک سری دفاتر مشاوره در دانشگاهها میتوان تاسیس کرد. البته وجود دارند، اما فعالیت بالایی ندارند. در این دفاتر مشاوره باید به صورت فعال مشاورانی حاضر باشند که اگر بچهها در قدم اول احساس اضطراب، افسردگی یا ناامیدی داشتند، به آنها مراجعه کنند و پاسخ بگیرند. دانشجویان به دلیل شرایط امتحانی، انتخاب واحد، کمبود استاد و روابط دوستانه ممکن است اضطراب زیادی داشته باشند. همین موارد ممکن است باعث ناامیدی آنها شود. وجود دفاتر مشاوره فعال میتواند آنها را از سقوط به اضطراب شدید و افسردگی نجات دهد.»
وی افزود: «باید آموزشهای مستقیم مهارتهای زندگی به دانشجویان داده شود. در دورههای مهارت زندگی، آموزشهایی مثل خودشناسی، کنترل هیجانات، افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس ارائه میشود. اینها به فرد کمک میکند که هیجاناتش را کنترل کند و آسیبپذیری کمتری نسبت به بحرانهای عمومی جامعه داشته باشد.»
ساداتی درباره نقش اساتید افزود: «ما باید برای اساتید کلاسهای آموزشی و ضمن خدمت برگزار کنیم تا آنها هم آگاه شوند و یاد بگیرند چگونه دانشجویان را غربالگری کنند. مثلاً استادی که دانشجویی را میبیند که همیشه دیر سر کلاس میآید، با کسی صحبت نمیکند، در کلاس خوابآلود است یا موقع امتحان اضطراب زیادی دارد، باید بتواند اینها را تشخیص دهد و به مراکز مشاوره ارجاع دهد.هدف ما از دانشگاه فقط آموزش علمی نیست، بلکه باید غربالگری روانی و سلامت روانی افراد نیز باشد.»
ساداتی ادامه داد: «ما باید فضایی را در دانشگاه فراهم کنیم برای گفتوگوی سالم و کارگاههای گروهی که دانشجویان بتوانند در آنجا درباره مدیریت خشم، اضطراب و هیجاناتشان صحبت کنند. وقتی افراد با هم صحبت میکنند، میتوانند از راهکارهای همدیگر استفاده کنند. مثلاً یکی میگوید وقتی عصبانی میشود، یک لیوان آب میخورد و دیگری میگوید وقتی مضطرب میشود با دوستش صحبت میکند. اینها به کنترل هیجانات کمک میکند و سلامت روان جامعه را ارتقا میدهد.»
ارسال دیدگاه